جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

خون ریزترین گرجی تاریخ


خون ریزترین گرجی تاریخ
صدایی رسا و پر حرارت. همه گوش می کردند. کسی داشت برای جمعیت سخنرانی می کرد: «رفیق لنین در بستر بیماریست... او پدر انقلاب ماست، او رهبر انقلاب جهانی است. من با لنین اولین بار در ماه دسامبر سال ۱۹۰۵ در کنفرانس بلشویک ها در تامرفرس (فنلاند) ملاقات کردم. من امیدوار بودم عقاب کوهی حزب مان را بشکل مردی بزرگ ببینم که نه فقط از نقطه نظر سیاسی بلکه، اگر حقیقت را بخواهید، از لحاظ جسمانی هم بزرگ باشد، زیرا لنین در ذهن من مانند مردی تنومند، خوش اندام و باوقار نقش بسته بود. چقدر متحیر شدم وقتی که یک فرد کاملا معمولی با قامتی کوتاه تر از متوسط دیدم که به هیچ وجه، مطلقا به هیچ وجه، با یک انسان فانی معمولی فرق نداشت او هم انسانی همچون همه ماست... همچون همه ما روزی می میرد... اما ما نخواهیم گذاشت سمبل انقلاب جهانی نابود شود نخواهیم گذاشت. سوگند یاد می کنیم به تو رفیق لنین! ما جان خود را دریغ نخواهیم داشت تا اینکه اتحاد زحمتکشان همه جهان یعنی کمونیست بین الملل را به پیروزی برسانیم...»
به این ترتیب لنین مرد. استالین مخوف رهبر انقلاب روسیه شد
تروتسکی فریاد می زند: این منم... یار و همراه همیشگی لنین!
تروتسکی فریاد می کشید اما انگار در ذهن خویش مردی با سبیل های کلفت می دید که لبخند می زد و نجوا می کرد: دیگر کسی تو را نمی شناسد رفیق تروتسکی
تروتسکی به تبعید رفت. هیچ کس در ایستگاه قطار بنیان گذار ارتش سرخ را بدرقه نکرد.
استالین بر جهان کمونیسم حاکم شده است. از او مجسمه ها بسازید. در وصفش سخنرانی کنید. استالین بزرگ... استالین کبیر... استالین... زنده باد رفیق استالین!
ژوزف استالین متولد ۱۸ دسامبر ۱۸۷۸ از اواسط دهه ۲۰ تا زمان مرگش در ۱۹۵۳ رهبر بی رقیب بود. بسیاری او را مسوول مرگ انسان های بسیاری می دانند و رقم «قربانیان» او را از ۴ تا ۲۰ میلیون رقم می زنند.
او با نام یوسف ویسارینویچ جوگاشویلی در گوری، گرجستان بخشی از امپراتوری روسیه به دنیا آمد. پدر و مادرش به ترتیب ویساریون جوگاشویلی و اکاترینا گلادزه نام داشتند.او خانواده فقیری داشت جوزف در هشت سالگی و در مدرسه کلیسای گوری تحصیلاتش را آغاز کرد. استالین در همین سال ها و در همان مدرسه علوم دینی فعالیت های چپ خود را آغاز کرد. او به یکی از سازمان های سوسیال دموکرات گرجستان پیوست و به تبلیغ مارکسیسم پرداخت. در ۱۸۹۹ از مدرسه دینی اخراج شد. او یک دهه با سازمان های زیرزمینی سیاسی در قفقاز کار می کرد و از ۱۹۰۲ تا انقلاب (۱۹۱۷) بارها دستگیر و تبعید (به سیبری) شد. او دو بار به طور رسمی و دو بار غیر رسمی ازدواج کرد همسر اول استالین، اکاترینا سوانیدزه، در ۱۹۰۷ تنها چهار سال پس از ازدواج درگذشت.
معروف است که استالین در تشیع جنازه او گفته که با مرگ او دیگر هیچ احساسات گرمی برای مردم نخواهد داشت زیرا تنها او می توانسته «قلب سنگی» استالین را آب کند. آن ها فرزندی به نام یاکوف جوگاشویلی داشتند که هیچگاه رابطه خوبی با استالین پیدا نکرد. می گویند سختگیری های استالین نسبت به فرزندش تا حدی بود که او به خودکشی روی آورد و به خودش شلیک کرد اما جان سالم به سر برد. استالین در مورد این واقعه گفت: «حتی نمی تواند مستقیم شلیک کند.» یاکوف بعدها در ارتش سرخ خدمت کرد و به دست آلمان ها افتاد. آلمان ها پیشنهاد دادند که او را با یک ژنرال اسیر آلمانی مبادله کنند اما استالین این پیشنهاد را رد کرد. بعضی می گویند او در جواب به این پیشنهاد گفته است: «یک ستوان به اندازه یک ژنرال نمی ارزد»
استالین در دعواهای حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه طرفدار بحث های لنین بود و در کنگره پنجم این حزب در ۱۹۰۷ در لندن شرکت کرد. در دوره پس از انقلاب ۱۹۰۵ استالین سردسته گروه هایی بود که برای تامین مالی حزب بلشویک بانک ها را سرقت می کردند. همین کارهای عملی بود که او را در حزب مطرح کرد و در ژانویه ۱۹۱۲ به عضویت کمیته مرکزی درآمد.
او در ۱۹۲۲ به مقام دبیر کل حزب کمونیست اتحاد شوروی رسید. پس از مرگ ولادمیر لنین، استالین موفق شد در مبارزه قدرت در دهه ۲۰ بر لئون تروتسکی پیروز شود و رهبری حزب را در دست گیرد. در دهه ۱۹۳۰ استالین تصفیه کبیر را آغاز کرد که به کمپینی از سرکوب سیاسی، دستگیری و قتل مخالفان معروف است که در ۱۹۳۷ به اوج رسید.
سرکوب بسیاری از انقلابیون و اعضای برجسته حزب باعث شد که لئون تروتسکی اعلام کند رژیم استالین با «رودخانه ای از خون» از رژیم لنین جدا است. اما کسانی مثل سولژنیتسن معتقدند که استالین عقاید خود را از لنین و اعمالی مثل اعدام مخالفان سیاسی در جنگ داخلی روسیه گرفته است.
قتل تروتسکی در آگوست ۱۹۴۰ در مکزیک (جایی که او از ژانویه ۱۹۳۷ در تبعید زیسته بود) آخرین و مشهورترین مخالف استالین در رهبری قدیمی حزب را نیز از بین برد. استالین، در زمان جنگ جهانی دوم، دست به تبعیدهای جمعی بزرگی زد که نقشه قومی اتحاد شوروی را عوض کردند.
بیش از یک و نیم میلیون نفر به سیبری و جمهوری های آسیای مرکزی تبعید شدند. دلایل رسمی تبعید جدایی طلبی، مقاومت در مقابل دولت شوروی و همکاری با آلمانی های اشغال گر عنوان می شدند.
گروه های قومی ذیل بیش تر از همه قربانی این تبعیدها شدند: اکراینی ها، لهستانی ها، کره ای ها، آلمانی های ولگا، تاتارهای کریمه، کالمیک ها، چچنی ها، بالکارها، کاراچایاها، ترک های مشکیتی، فلاندی ها، بلغاری ها، یونانی ها، ارمنی ها، لاتویایی ها، لیتوانیایی ها، استونیایی ها و یهودی ها. بسیاری از کولاک ها نیز به سیبری و آسیای مرکزی تبعید شدند.
استالین رهبر اتحاد شوروی در زمان جنگ جهانی دوم بود و تحت رهبری او این کشور نقشی حیاتی در شکست آلمان نازی در آن جنگ داشت (این جنگ در شوروی با نام جنگ کبیر میهنی شناخته می شود). پس از جنگ، استالین اتحاد شوروی را به عنوان یکی از دو ابر قدرت جهانی مطرح کرد و تقریبا چهار دهه پس از مرگ او در ۱۹۵۳ این موقعیت همچنان برجا بود.
نیکیتا خروشچف، جانشین استالین، حکومت و کیش شخصیت استالین را در کنگره معروف حزب کمونیست شوروی در ۱۹۵۶ محکوم کرد و پروسه استالین زدایی را آغاز کرد که بعدها به جدایی چین و شوروی انجامید.
خروشچف در سخنرانی حزب کنگره از استالین گفت. از استالینی که به نظر همگان قهرمان جنگ جهانی، قهرمان استالینگراد، مبتکر استالینیزم، جانشین لنین، مردی روستائی و ساده دل و پاکدامن، مومن و معتقد به راهی که می رفت. نیکیتا خروشچف اعلام کرد استالین بزرگترین آدم کش تاریخ است!
اختناق و خفقان زمان دیکتاتوری استالین اجازه نداد تا قتل و کشتارها دیده شود. اردوگاه های استالین هر روز هزاران نفر را به کام مرگ می فرستاد. استالین زبان ها را خاموش کرد.
کسی از میان جمعیت به خروشچف گفت: زمان این وقایع تو کجا بودی؟
خروشچف به آرامی گفت: چه کسی این سوال را پرسید؟
کسی جوابی نداد.
خروشچف پاسخ داد: همین جایی که الان تو هستی
استالین روزی گفته بود: (مرگ یک نفر تراژدی است ولی مرگ میلیون ها نفر تنها یک آمار است)
اکنون استالین زنده نیست تا در میان شک و دودلی مرگ خود را تراژدی یا آمار بنامد. او مرده است.
نویسنده : نزهت امیرآبادیان
منبع : روزنامه مردم سالاری