دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


آزادی و تاریخ 'تاملاتی در دیالکتیک هگل'


تاریخ نشر : ۸۴۰۸۱۵
تیراژ : ۵۵۰۰
تعداد صفحه : ۳۲۸
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۶۶۲۹-۸۵-۷
رده دیویی : ۱۹۳.۶۱۲
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
قطع : رقعی
جلد : شومیز
محل نشر : آبادان
نویسنده : صادقی - علی

بر طبق گفته‌ی مترجم که 'اندیشمندان غربی را باید در چارچوب خودشان بشناسیم'، این کتاب به بررسی اندیشه‌های هگل با مروری بر فرهنگ غرب - که ریشه در دو جریان تاریخی متفاوت دارد. رکن اول فرهنگ غرب، تمدن بزرگ یونان است که آثار علمی و فلسفی فراوانی از خود بر جای گذاشته است و نماد آن، سقراط بود و رکن دوم فرهنگ غرب، دین مسیحیت است که نماد آن حضرت عیسی (ع) است - اختصاص دارد. بر این اساس نخست، اندیشه‌های غربی از عصر رنسانس تا رومانتی سیسم که شامل دوره‌ی رنسانس، عصر روشنگری و ضد روشنگری، اندیشه‌های کانت، و نهضت رمانتیک مطرح گردیده و سپس نوشتارهای اولیه‌ی هگل در دهه‌ی 1790 و نوشته‌های سال‌های آغازین قرن نوزدهم، قبل از نگارش کتاب 'پدیدارشناسی روان' بررسی می‌شود. از موضوعات دیگر کتاب، مباحثی در زمینه‌ی پدیدارشناسی و فلسفه‌ی تاریخ و منطق و دیالکتیک است. در کتاب آمده است: 'مفهوم دیالکتیک هگل که آوازه‌ای ویژه دارد، بر پایه‌ی تضاد میان 'تز' و 'آنتی تز' یا 'نهاد' و 'برابر نهاد' استوار است. به این ترتیب که هر تزی در برابر خود با یک آنتی تز یا ضد روبه‌روست. تز و آنتی تز در میان یکدیگر درگیر تضاد و کشمکش می‌شوند، که از میان این تضاد و کشمکش، پدیده‌ای تازه به نام 'سنتز' یا 'همنهاد' شکل می‌گیرد. سنتز نه تز و نه آنتی تز و نه این همانی آن دو است، بلکه در نتیجه‌ی کنش و واکنش تز و آنتی تز به پدیده‌ای تازه رخ می‌نماید. نزد هگل، مفهوم تحول تاریخ با توجه به مفهوم دیالکتیک و پیدایش سنتز معنا می‌یابد و اگر در طول زمان تنها تز و آنتی تز به کشمکش و مقابله با یکدیگر بپردازد و از میان این دو سنتزی پدید نیاید، در واقع آن زمان فاقد تاریخ است و تحول تاریخ معنایی ندارد. به باور هگل درباره‌ی اقوام شرقی، این مساله تا اندازه‌ای مصداق دارد و این جوامع فاقد سنتز بوده و از مرحله‌ای به بعد دیگر دارای تاریخ نیستند... مفهوم دیالکتیک هگلی تا اندزه‌ی زیادی وام‌دار مفهوم دیالکتیک نزد افلاطون است. در دستگاه فلسفی افلاطون دیالکتیکهٔ راه و شیوه‌ای برای دست‌یابی به حقیقت است. افلاطون در تمثیل معروف خط که در کتاب جمهور مطرح شده، دیالکتیک را بالاترین نوع دانش و آگاهی دانسته است، چرا که نزد افلاطون، دیالکتیک تنها راه شناخت حقایق جهان مثل است و ازدیدگاه وی دیگر گونه‌های دانش نمی‌توانند به چنین شناختی دست یابند.'