یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

رویکرد سیاست خارجی دولت نهم: تعامل با افکار عمومی جهان


رویکرد سیاست خارجی دولت نهم: تعامل با افکار عمومی جهان
استراتژی آمریکا و متحدین غربی آن در برخورد با جمهوری اسلامی ایران آن است که از اهرمهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و ... خود بهره جویند تا ایران را از اتخاذ استراتژیهایی مانند تغییر وضع موجود و دستیابی به توانایی های صلح آمیز هسته ای و دانش فنی و صنعتی پیشرفته محروم کنند. آنها برای حفظ وضع موجود حاکم بر نظام بین الملل، پروژه برخورد با جمهوری اسلامی ایران را به عنوان بزرگترین چالش امنیت بین المللی خود کلید زده اند و صحنه اجرای این پروژه را از شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل متحد انتقال داده اند که تاکنون ۳ قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران طی این مدت به تصویب رسانده است. اما عامل تعیین کننده در پیروزی یا شکست این پروژه، صدور قطعنامه های پی درپی شورای امنیت علیه ایران نمی باشد بلکه توفیق و یا عدم توفیق در همراه کردن افکار عمومی جهان با خود می باشد. آمریکا برای این منظور در چهار سطح اقدام به تاثیرگذاری برافکار عمومی جهان نموده است:
۱) افکار عمومی در سطح داخل آمریکا؛
۲) افکار عمومی در سطح محیط بین المللی؛
۳) افکار عمومی در سطح منطقه ای؛
۴) افکار عمومی در سطح ملی کشور هدف؛
در این راستا توجه به سوالات مطرح شده در جمع دانشگاهیان و اساتید دانشگاه کلمبیا و یا پرسشهای رسانه های مختلف جهان و آمریکا در مصاحبه مطبوعاتی رئیس جمهور در نیویورک ضروری به نظر می رسد. عمده این سوالات در باب حمایت از تروریسم، عدم مشروعیت رژیم صهیونیستی و محو این رژیم، نفی هولوکاست، تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای، نقض حقوق بشر ( آزادی زنان، آزادی همجنس بازی و ...) ، دخالت در امور عراق و ... متمرکز بوده است.
بررسی پرسشهای مطرح شده در جلسات و دیدارهای دکتر احمدی نژاد در نیویورک نگارنده را به یک مسیر مشخص رهنمون می نماید و آن اینکه آمریکا و غرب در تلاش بودند در راستای تبلیغات رسانه ای چند سال گذشته و جنگ روانی موجود علیه ایران از این فرصت نهایت بهره برداری را نموده و به اغناء کامل افکار عمومی در ۴ سطح ذکر شده بپردازند. زیرا برخورد با جمهوری اسلامی ایران حتی با یک اجماع بین المللی بدون مجوز افکار عمومی امکانپذیر نمی باشد. همچنانکه که آمریکا و متحدین آن در برخورد با طالبان در افغانستان و رژیم بعث در عراق دقیقا همین مسیر را طی نمودند.در برخورد با طالبان و القاعده با توجه به رخداد مشکوک ۱۱ سپتامبر و سابقه بوجود آمده ذهنی در مورد تروریست بودن طالبان و القاعده و ضرورت برخورد با آنها، آمریکا توانست در ۴ سطح مورد اشاره افکار عمومی را برای لشکرکشی به افغانستان با خود همراه نماید.
در مورد عراق نیز از همان سابقه ذهنی بوجود آمده در جریان حادثه ۱۱ سپتامبر استفاده کرده و احساس خطرناک بودن رژیم صدام برای ثبات منطقه و محیط بین المللی را به افکار عمومی کشور خود انتقال داد. افکار عمومی عراق نیز از این برخورد رضایت نسبی داشتند. اما با وجود مخالفتهایی که در سطح منطقه و در سطح جهان وجود داشت آمریکا به پشتوانه مجوز افکار عمومی آمریکا، عراق و بخشی از کشورهای منطقه خاورمیانه به عراق تهاجم نظامی نمود و این کشور را اشغال نمود. دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با شناخت دقیق از رویکرد آمریکا و همراهان اروپائیش در برخورد با ایران تلاش نمود « پاد استراتژی» خود را در چهار سطح ذکر شده به کار بندد. در همین رابطه دولت نهم در طول دو سال گذشته با اتخاذ تصمیمات و عملکرد درخور توجه و فعالانه در سطح داخلی و موضع گیری های اصولی و منطبق برمبانی اسلامی و انسانی در سطوح منطقه ای و بین المللی خود را در معرض قضاوت افکار عمومی در سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی قرار داد. البته روند حرکتی جمهوری اسلامی ایران برمبنای یک رابطه دو سویه و تعاملی با افکار عمومی جهان قرار دارد.
در سطح داخلی سفرهای استانی، محمل مناسبی برای ایجاد این رابطه دوسویه بوده که نتایج آن بوضوح قابل مشاهده می باشد. در سطح منطقه و بین الملل نیز با برقراری مناسبات صمیمانه با دولتمردان و ملتهای جهان در آمریکای لاتین، آفریقا، خاورمیانه، آسیای میانه، آسیای جنوب شرقی و ... با جدیت به ترمیم و بازسازی یک رابطه تعاملی با افکار عمومی پرداخته شده است.
سفر چهار روزه دکتر احمدی نژاد به قاره آمریکا نقطه عطفی در رابطه دوسویه و تعاملی جمهوری اسلامی ایران با افکار عمومی جهان بود.
اگر به بازتاب سخنرانی و پرسش و پاسخ دکتر احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا در رسانه های آمریکایی و صهیونیستی و همچنین شخصیت هایی چون جان بولتون توجه کنید از یک کلید واژه مکررا استفاده می شد؛ «برنده دانشگاه کلمبیا احمدی نژاد و ایران است.»
چنانچه این اظهارات را در کنار بی حرمتی رئیس دانشگاه کلمبیا به رئیس جمهور دولت ایران ، حضور وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی در محوطه دانشگاه کلمبیا و سوالات کاملا هدفدار مراسم پرسش و پاسخ قرار دهیم، اهمیت کلید واژه« برنده احمدی نژاد و ایران بود» را به روشنی درک می نمائیم. جمهوری اسلامی ایران دقیقا از همان ابزار و میدانی استفاده به مطلوب نمود که دولتمردان آمریکایی وصهیونیستی به مانند دامی جهت تنگ تر کردن حلقه برخورد با ایران پهن کرده بودند.
نظام اسلامی ایران با استفاده بهینه و مطلوب از این تربیون توانست به طور شفاف خود را در معرض قضاوت مستقیم افکار عمومی آمریکا، جهان، منطقه و ایران قرار داده و با اتکا به این قضاوت و داوری به خنثی و کمرنگ کردن موج تبلیغاتی صورت گرفته علیه ایران بپردازد.
سفره ۴ روزه دکتر احمدی نژاد به قاره آمریکا و حضور در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل، سخنرانی در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه کلمبیا، دیدار با رهبران مسیحی، مسلمان ، یهودی جامعه آمریکا و ایرانیان مقیم آمریکا و سفر به کشور بولیوی و همچنین مصاحبه با شبکه های ،CBS ، CNNالجزیره، باشگاه خبرگزاریهای واشنگتن، برگزاری مصاحبه مطبوعاتی با خبرنگاران رسانه های خارجی و... دارای یک هدف و یک پیام اساسی بود. (تعامل با افکار عمومی) این رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی در مقطع حساس کنونی از آن جهت دارای اهمیت می باشد که «پاد استراتژی نظام» در مقابل استراتژی اساسی آمریکا و متحدین غربی آن قرار گرفته است.
صبح صادق
محمد نبی آقا تقی
منبع : سایت بصیرت


همچنین مشاهده کنید