سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

صیاد در دام !


صیاد در دام !
روز سه شنبه هفته گذشته- ۱/۲/۸۸- بیانیه پایانی اجلاس بازنگری «دوربان یک» که از روز دوشنبه ۳۱ فروردین- ۲۰ آوریل- در ژنو برپا شده بود، منتشر شد. این بیانیه در حالی به عنوان بیانیه پایانی منتشر شد که اجلاس ژنو هنوز به پایان نرسیده و ۳ روز دیگر از زمان تعیین شده برای آن- ۳۱ فروردین تا ۴ اردیبهشت/ ۲۰ تا ۲۴ آوریل- باقی مانده بود. شبکه تلویزیونی فرانس ۲۴ طی گزارشی از ژنو ادعا کرد «تصویب زودهنگام بیانیه پایانی در واکنش به سخنان احمدی نژاد بوده است»! و «ناوی پیلای» کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل در مصاحبه با رسانه ها گفت «تصویب بیانیه پایانی این کنفرانس در روز سه شنبه به جای جمعه، پاسخ جامعه بین الملل به نطق رئیس جمهور ایران است»! بسیاری از دیگر شبکه های خبری نیز کوشیدند انتشار زودهنگام بیانیه پایانی و متن ۱۴۳ ماده ای آن- مخصوصاً ماده ۶۶ بیانیه که در آن بر واقعیت داشتن هولوکاست تأکید شده بود- را پاسخ مناسبی! به سخنان مستند و افشاگرانه رئیس جمهور کشورمان قلمداد کنند.
و اما برخلاف آنچه محافل سیاسی و رسانه ای غرب در پی القای آن هستند، بیانیه پایانی اجلاس در واکنش به سخنان طوفان زای دکتر احمدی نژاد در اجلاس دوربان تهیه نشده، بلکه این بیانیه همانگونه که در ستون نکته کیهان یکشنبه ۳۰/۱/۸۸ و با عنوان «دام خطرناک» آمده بود، مدتها قبل از برپایی اجلاس «دوربان۲» تنظیم و متن آن قطعی شده بود. هشدار کیهان در یادداشت مورد اشاره نیز در پی این نگرانی بود که حضور ایران در اجلاس ژنو، - باتوجه به بیانیه از پیش قطعی شده آن - به معنای تأیید مفاد این بیانیه باشد، بیانیه ای که در آن، بندهای ضدنژادپرستی و ضدصهیونیستی قبلی- دوربان یک- حذف شده و در بند ۶۶ آن نیز بر واقعیت داشتن داستان جعلی هولوکاست تأکید شده بود. اگرچه این بیانیه همانگونه که در ستون نکته کیهان آمده بود بی کم وکاست به عنوان بیانیه پایانی منتشر شد، اما سخنان غیرتمندانه و مستند رئیس جمهور کشورمان نه فقط توطئه اجلاس ژنو برای تبرئه رژیم صهیونیستی و ارائه قرائتی جدید و تحریف شده از نژادپرستی را درهم کوبید، بلکه «صیاد» را به جای «صید» در دام افکند و با طوفانی که به پا کرد، طومار دام و دام گذار درهم پیچیده شد.
در پی اقدام هوشمندانه احمدی نژاد در ژنو که «حماسه» نام شایسته ای برای آن است و عصبانیت ناشی از ناکامی آمریکا و متحدانش را به دنبال داشت، برخی از مدعیان اصلاحات و مخصوصاً دو نامزد مطرح این جبهه که انتظار می رفت از دستاورد حماسی ژنو خرسند بوده و بیرون از محدوده تنگ گروهی و جناحی به ستایش و تقدیر از این حماسه دینی و ملی برخیزند، به جای تقدیر، زبان به گلایه گشودند که چرا احمدی نژاد با سخنان خود در اجلاس ژنو، زمینه بی حرمتی و اهانت به جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورده است! اشاره آقایان به خروج چند دیپلمات اروپایی از اجلاس به هنگام سخنرانی احمدی نژاد و اهانت دو تن از تماشاچیان است که به اعتراف وزارت خارجه رژیم صهیونیستی، از دانشجویان یهودی طرفدار اسرائیل در ژنو بوده اند.
درباره رخداد ژنو گفتنی هایی هست؛
۱) قبل از همه این پرسش مطرح است که آیا در سخنان دکتر احمدی نژاد نکته نسنجیده! غیرقابل قبول! و خلاف واقعی دیده می شود؟
پاسخ این سؤال منفی است، چرا که جنایات رژیم صهیونیستی، نژادپرست بودن این رژیم جعلی، حمایت آمریکا و اروپا از جنایات اسرائیل، بی تفاوتی سازمان ملل متحد در مقابل وحشی گری صهیونیست ها، ظالمانه بودن حق وتو و... که به گونه ای مستند در سخنرانی احمدی نژاد آمده بود واقعیاتی غیرقابل انکار هستند بنابراین نمی توان سخنان ایشان در ژنو را غیرواقعی! و غیرمستند دانست.
۲) ممکن است گفته شود در واقعی بودن سخنان آقای احمدی نژاد تردیدی نیست ولی بیان این واقعیات در اجلاس دوربان به مصلحت! نبوده است! که باید گفت تمامی آنچه دکتر احمدی نژاد با شجاعت و هوشمندی در اجلاس ژنو بر زبان آورده است، دقیقاً و بی کم و کاست برگرفته از سیاست های کلان و تعریف شده جمهوری اسلامی ایران است که نه فقط با صراحت در اسناد رسمی نظام اعلام شده و می شود، بلکه بارها از سوی امام راحل(ره) و خلف حاضر او به جد مورد تأکید قرار گرفته است. بنابراین چگونه می توان اصرار احمدی نژاد بر سیاست های رسمی نظام و نظر صریح حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب را دور از مصلحت! تلقی کرد؟! مخصوصاً آن که اتخاذ این سیاست تاکنون دستاوردهای فراوانی داشته و در همان حال، نرمش در مقابل زورگویان فقط خسارت آفرین بوده است.
۳) شاید منظور آقایان این باشد که «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد»! و از این روی تأکید بر گفتمان امام و انقلاب اگرچه ضروری است ولی در صورتی که اهانت برخی از تماشاچیان و خروج تعدادی از دیپلمات ها را به دنبال داشته باشد، می توان از تصریح در بیان آن صرفنظر کرد!! که باید گفت؛ اعتراض آقایان - نستجیر بالله - و بی آن که بخواهند متوجه حضرت امام(ره) نیز هست که همواره بی اعتنا به واکنش قدرت های استکباری و دیپلماسی تحمیلی جهان سلطه، بر مواضع اسلامی و انقلابی نظام آشکارا تأکید ورزیده اند. مگر اعلام حکم ارتداد سلمان رشدی، واکنش شدید و گسترده آمریکا و متحدانش را در پی نداشت؟ و مگر سفرای خود را از ایران فرانخواندند؟ آیا حضرت امام(ره) در نظر خویش کمترین تغییری دادند؟ و مگر بعد از هجوم تبلیغاتی و سیاسی گسترده غرب نیز بارها و بارها به صراحت بر ضرورت اجرای حکم اعدام سلمان رشدی اصرار نورزیدند؟ و اساساً اگر قرار بود مواضع بر حق جمهوری اسلامی ایران در قید و بند اینگونه ملاحظات محافظه کارانه اسیر باشد، انقلاب اسلامی و تشکیل نظام برخاسته از آن معنا و مفهومی نداشت! داشت؟!
۴) دیپلماسی «صندلی خالی» - EMPTY CHAIR - در فرهنگ روابط بین الملل، تعریف شناخته شده ای دارد که ترک جلسه رسمی در اعتراض به شخصیت حقیقی یا حقوقی سخنران، خروج از اجلاس در اعتراض به اظهارات سخنران، خودداری از حضور در اعتراض به ماهیت اجلاس، از جمله کاربردهای متداول آن است و در تمامی این موارد هیئت یا کشور اعتراض کننده دلایل و علت اعتراض خود را نیز رسماً اعلام می کند. در اینگونه موارد، ناظران سیاسی و یا افکار عمومی بر پایه دلایل ارائه شده برای ترک اجلاس درباره اقدام هیئت ترک کننده اجلاس قضاوت می کنند. به عنوان مثال، نمایندگان و هیئت های سیاسی جمهوری اسلامی ایران هنگام سخنرانی مقامات رژیم صهیونیستی سالن اجلاس را ترک می کنند و با صراحت نیز اعلام می دارند که علت اعتراض آنها، جعلی بودن رژیم صهیونیستی است و برای نظر خود اسناد و دلایل حقوقی و قانونی نیز دارند که با اقبال و پذیرش آزاداندیشان جهان و مخصوصاً ملت های مسلمان روبروست.
در اجلاس ژنو تعدادی از دیپلمات های اروپایی هنگام سخنرانی دکتر احمدی نژاد و در اعتراض به اظهارات ضدنژادپرستی و افشاگری منطقی و هوشمندانه ایشان علیه امتیاز ظالمانه وتو و بی طرف نبودن شورای امنیت سازمان ملل و... سالن اجلاس را ترک کردند که این حرکت آنان مفهومی جز حمایت از نژادپرستی، همراهی با جنایات صهیونیست ها، حمایت از نقض حقوق بشر و پذیرش امتیاز ظالمانه وتو مفهوم دیگری نداشت. چیزی که نزد تمامی صاحبنظران آزاداندیش و افکار عمومی جهانیان نه فقط ناپسند بلکه مشمئزکننده است.
بنابراین خروج چند دیپلمات اروپایی از اجلاس و یا اهانت دو صهیونیست ساکن ژنو- و بورسیه اسرائیل- به احمدی نژاد نقطه مثبت و نشانه موفقیت احمدی نژاد است و در همان حال سند رسوایی دشمنان جمهوری اسلامی ایران نیز هست و چنانچه حریف توانایی مقابله با منطق رئیس جمهور ایران را داشت به یقین از دیپلماسی صندلی خالی استفاده نمی کرد.
۵) در کنار دیپلماسی صندلی خالی و گاه در مقابل آن «دیپلماسی عمومی» - PUBLIC POLICY - قرار دارد که طی دو دهه اخیر بیشتر از گذشته توجه سیاستمداران به کارآیی آن جلب شده است. در این دیپلماسی «ملت»ها به جای «دولت»ها مورد توجه هستند. میزان موفقیت این دیپلماسی با پیامی که برای یک «ملت» فرستاده می شود رابطه ای مستقیم دارد و چنانچه پیام ارسال شده برای ملت دریافت کننده، منطقی و جذاب نباشد، دیپلماسی عمومی شکست خورده تلقی می شود. روش حضرت امام(ره) و آقا که بیداری ملت ها را از طریق مخاطب قرار دادن آنها دنبال کرده اند، در این بستر قابل دیدن است. این روش صرفنظر از برخی حواشی کلاسیک که امروزه برای آن تعریف می شود، همان روش انبیاء الهی و اولیاء خداست و از این زاویه باید گفت آقای دکتر احمدی نژاد به خوبی از امام(ره) و آقا درس گرفته است. او پیام انقلاب را که به فرموده حضرت امام(ره) «دنیا تشنه شنیدن آن است» از تریبون های پرمخاطب به گوش ملت ها می رساند و نتیجه آن است که همگان شاهدند.
در همین زمینه، گفتنی است که اخیراً دولت آمریکا معاونتی با عنوان «دیپلماسی عمومی» در وزارت خارجه این کشور تأسیس کرده است که پیام دهی به ملت ها به جای دولت ها- و یا در کنار دولت ها- مأموریت تعریف شده آن است.
۶) ممکن است گفته شود بیانیه پایانی اجلاس که در آن مفاد بیانیه «دوربان یک» به نفع رژیم اشغالگر قدس تغییر یافته است می تواند نقطه ای منفی برای جمهوری اسلامی ایران تلقی شود و ایران اسلامی که در این اجلاس حضور داشت در افکار عمومی جهانیان به عنوان تأییدکننده بیانیه پایانی مورد اشاره معرفی شود. این، همان نکته ای است که در یادداشت کیهان و قبل از سفر احمدی نژاد نسبت به آن ابراز نگرانی شده بود ولی سخنان مستدل و هوشمندانه رئیس جمهور کشورمان نه فقط توطئه یاد شده را نقش بر آب کرد، بلکه طومار آن را نیز در هم پیچید.
منبع : روزنامه کیهان