جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نقش تعاریف در معنایابی


نقش تعاریف در معنایابی
برای شفاف‌سازی مفاهیم فلسفی استفاده از دو گونه تعاریف می‌تواند راه‌گشا باشد. گونه نخست تعاریف گزارش گرایانه و گونه دیگر استفاده اصلاح‌گرایانه است، تعاریف گزارش گرایانه آن دسته از تعاریف هستند كه به توصیف معنایی یك مفهوم آنگونه كه در زبان روزمره استفاده می‌شود، می‌پردازد.به عنوان مثال یك تعریف گزارش گرایانه از اتومبیل به این شكل است: «یك وسیله چهار چرخ كه برای جا به جایی یك تعداد مشخص انسان به كار برده می‌شود» نمونه دیگر تعریف گزارش گرایانه تعاریف موجود در دیكشنری هستند.
در اینجا سعی می‌كنیم تمام ویژگی‌های یك مفهوم را ارائه دهیم. حتی اگر این ویژگی‌ها در قالب تعاریف تكنیكی به توصیف گروهی از واژگان هم رسته بپردازد.
بعضی اوقات آوردن نمونه‌ای متناقض می‌تواند یك تعریف را وارد كند اما عدم وجود نمونه متناقض باعث تایید یك تعریف نمی‌شود. به‌عنوان مثال وقتی گفته می‌شود عشق به معنای «درگیری احساسی» است هر چند كه نمونه خلافی برای این تعریف نداشته باشیم اما این به معنای تایید این تعریف هم نیست.
تعاریف اصلاح‌گرایانه در تلاش برای اصلاح و بهبود تعاریف موجود هستند. مدافعین این تعاریف كمتر توجهی به تعاریف تثبیت شده از سوی دیگران دارند. به‌عنوان مثال وقتی كسی به ارائه تعریفی از عشق دست می‌زند، تعاریف اصلاح‌گرایانه در تلاش برای به‌چالش كشیدن تعریف ارائه شده برمی‌آیند و به‌عنوان مثال عشق را نه‌درگیری احساسی بلكه درگیری احترام‌آمیز معنا می‌كنند.نحوه استفاده از تعاریف گزارش‌گرایانه یا تعاریف اصلاح‌گرایانه نكته حائز اهمیت بعدی است. در قدم اول باید تعریف گزارش‌گرایانه‌ای داشته باشید و تا جایی كه امكان دارد این تعریف را شفاف و رسا بیان كنید. در قدم بعدی به امكان وجود مثال نقض بیندیشید و همچنین حد و مرز تعاریف را تعیین كنید و در آخر اگر تعریفی اصلاح‌گرایانه برای مفهوم دارید آن را ارائه دهید، با طی این مسیر قطعا معنای یك مفهوم فلسفی برای شما شفاف خواهد شد.

منبع:A Preface to philosophy, Mark B. Woodhouse, ۱۹۹۹
منبع : روزنامه تهران امروز