جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

کوچولویی که خود را علامه دهر می داند


هم اكنون او با چشمانی گرد به شما نگاه كرده و می گوید «می فهمم مادر» وقتی او نسبت به كمك شما بی اعتنا است یا اصرار دارد كه بیش از اندازه می داند، نگران نشوید چون كودك (كارشناس) كوچك شما می خواهد به یك بزرگسال كله شق تبدیل شود. علامه دهر بودن كودكان در این سن امری طبیعی است و معمولاً نشان سلامت است كه یك كودك احساس اعتماد به نفس می كند. یك كودك ۶ ساله بر استقلال بیشتر خود پافشاری می كند.
كودكان ۸-۶ ساله كم كم از تجربیاتشان برای شكل دادن به عقاید و تصمیم گیری هایشان استفاده می كنند. ما می خواهیم كودكانمان برای خودشان بیندیشند و شكاك باشند- این كار وقتی آنها به ما اعتماد نمی كنند، مشكل است.
متاسفانه كودكان كم سن و سال مانند كارشناس و متخصص رفتار می كنند و این امر موجب می شود فرصت های یادگیری را از دست بدهند. آنها همچنین وقتی به دیگر كودكان می گویند: «من این را قبلاً می دانستم» یا «بیشتر از تو می دانم» از همبازی های خود فاصله می گیرند. برای پرورش استقلال كودك او را تشویق كنید تا در زمان مناسب رهبری را به عهده بگیرد، برای این منظور این روش های ساده را امتحان كنید.
- توانایی های كودك تان را شناخته و بپذیرید.
وقتی كودك از شما می خواهد به اصرار كاری را خودش انجام دهد با شوخی و خنده مثلاً به او بگویید: «تو درباره پختن كیك چیزهای زیادی می دانی، حالا بگذار روش پخت كیك مادربزرگ را به تو نشان بدهم، بعد می توانی آنچه را كه می دانی به من نشان بدهی.»
اگر از طفره رفتن خودداری كنید، كودك كمك شما را بیشتر پذیرا می شود.
- بگذارید مهارت هایش را امتحان كند.
اگر كودك اصرار می كند كه می داند چطور هدیه ای را كادوپیچی كند، بگذارید این كار را انجام دهد واقعاً وقتی متوجه می شوید كه او بیشتر از انتظار شما می تواند كار انجام دهد، تعجب خواهید كرد. كودكی با آچار به درستی پیچ كابینت آشپزخانه را سفت می كرد، وقتی پدرش از او سئوال می كرد كه كجا این كار را یاد گرفته، پسر كوچك جواب می دهد، «وقتی شما را نگاه می كردم، یاد گرفتم.»
- بگذارید مرتكب اشتباهات جزیی شود.
با تجربه پیامد های ناخوشایند كودك شما متوجه اهمیت گوش دادن می شود. وقتی اجازه دهید كار كوچكی را به تنهایی انجام دهد در صورت نتوانستن از شما كمك می خواهد.
- به دنبال لحظات آموزنده باشید.
اگر كودك نصایح شما را نمی پذیرد، زمانی را یادآوری كنید كه او به خاطر گوش ندادن به حرف های شما پشیمان شده است. مثلاً اگر در یك صبح سرد از پوشیدن پالتو خودداری می كند به او گوشزد كنید كه بار قبل كه پالتویش را نپوشیده و از خانه بیرون رفته بود، چه اتفاقی افتاد.
- كودكان را به خاطر پرسیدن سئوالات تحسین كنید.
وقتی كودك از شما سئوالی را می پرسد، به سادگی پاسخ اش را داده و بگویید چه سئوال خوبی كردی. اگر هم پاسخ سئوال را نمی دانید با هم به دنبال جواب بگردید. به این روش به او نشان می دهید كه اشكالی ندارد یك شخص جواب سئوالی را نداند همچنین منابع معتبر برای یافتن جواب را به او معرفی كنید.
- پند و موعظه را كم كنید.
اگر دستورات پی درپی بدهید، كودك دستورالعمل ها را تنظیم می كند. بگذارید در مورد كار های ساده خودش فكر كند. به او یك بار بگویید كه قوانین خانه چه هستند بعد زمانی كه او آنها را نادیده بگیرد، از طریق پیامد های آن، كار او را دنبال كنید. كودك را با مطرح كردن جزئیات یك موضوع به ستوه نیاورید. علایق او را با یك سئوال مرموز یا واقعیتی شگفت انگیز برانگیزید.
- به او كمك كنید تا فكری آزاد داشته باشد.
شاید نتوانید در مورد مسائل پیچیده با كودك صحبت كنید اما می توانید از او بخواهید وقتی دیگران می خواهند دانسته هایشان را به نمایش بگذارند، دقت كند.
مثلاً وقتی كودك متقاعد می شود كه درباره مسئله ای حق با او است، مادر با اصرار از او می خواهد كه مودبانه عقاید دیگران را نیز بشنود. به این طریق هم احترام به دیگران را به او می آموزید و هم اینكه متوجه می شود همیشه چیز های زیادی برای یادگیری وجود دارد.
منبع : باشگاه اندیشه