یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

جستاری مفهومی در قلمرو دیالکتیک


جستاری مفهومی در قلمرو دیالکتیک
کاربرد زیاد واژه دیالکتیک در محافل علمی و رسانه ای ما را برآن داشت تا به جستاری مفهومی در اتیمولوژی این کلمه فلسفی بپردازیم که در ذیل چهار دیدگاه درباره آن از نظرتان می گذرد:
کلمه دیالکتیک در اصل از یک کلمه یونانی مشتق شده است و پل فولیکه در ریشه‌یابی معانی لغوی‌اش می‌نویسد که دو معنی اصلی آن “کلمه یا گفتار” و “دلیل” می‌باشد. این دو کلمه در دیالکتیک موجود است. پیشوند “دیا” معنای مقابله و معارضه می‌دهد و به این ترتیب، مفهوم دیالکتیک رد و بدل ساختن کلمات و دلایل و گفتگو و مباحثه را معنی می‌دهد. “وقتی کلمه دیالکتیک را به صورت مصدر استعمال نماییم، معنی آن مذاکره و مصاحبه و مجادله کردن است و وقتی آن را به صورت صفت به کار ببریم، معنی آن چیزی است که مربوط به مباحثه و مخصوصا مجادله‌ای است که بین الاثنین (بین دو نفر) باشد و به صورت اسم که به کار می‌رود، مفهوم آن فن مباحثه و مجادله می‌باشد.” اما در مورد معانی اصطلاحی دیالکتیک، نه تنها وحدت نظر وجود ندارد، بلکه گاه در معانی بسیار متفاوت و دور از هم این واژه استعمال شده است. تفاوت در این معانی سبب شده است که از دیالکتیک تقسیم‌بندی‌های متعددی ارائه شود چنانچه بر اساس یک مبنا پل فولیکه دیالکتیک را به دیالکتیک قدیم و جدید تقسیم نموده است، که مبنای این تقسیم‌بندی قبول یا رد اصل امتناع اجتماع نقیضین (ضدین) می‌باشد.
هم او می‌گوید: “فرق دیالکتیک قدیم و دیالکتیک جدید طرز برخورد آنها با اصل “اجتماع ضدین” است. بنابر دیالکتیک قدیم، اصل عدم اجتماع ضدین قانون مطلق اشیاء و ذهن است، یک شیء واحد نمی‌تواند در عین حال هم وجود داشته باشد و هم وجود نداشته باشد و اگر فکر انسان مجبور شود متوالیا دو عبارت متناقض (ضد) را تصدیق کند، یقینا یکی از آنها اشتباه است. برعکس، دیالکتیک جدید ضدیت را در اشیاء می‌داند و می‌گوید اشیاء در عین حال هم هستند و هم نیستند و این ضدیت را پایه و اساس فعالیت موجودات می‌داند و می‌گوید که بدون وجود این ضدیت، این اشیاء، ساکن و بی‌حرکت می مانند. به همین دلیل وقتی انسان مجبور می‌شود دو عبارت متناقض را تصدیق کند، نباید تصور کرد دچار اشتباه شده است؛ البته باید این ضدیت را حل نمود ولی هیچ یک از ضدین را نباید منکر شد.”
در تقسیم‌بندی دیگری دیالکتیک به طور کلی به دو قسم ذهنی و عینی تقسیم شده که دیالکتیک ذهنی شامل دیالکتیک روشی و مفهومی است. در توضیح بیشتر این تقسیم بندی آمده است که دیالکتیک به عنوان روش، دارای اصطلاحات گوناگونی است که از جمله آنها، جدل، برهان، مغالطه و به طور کلی علم منطق می‌باشد و در دیالکتیک مفهومی هر مفهوم ذهنی بر اساس سه پایه (تز، آنتی تز و سنتز یا نهاد، بر نهاد و هم نهاد یا موضوع، ضد موضوع و ترکیب) از مفاهیم دیگر استخراج می‌شود. دیالکتیک عینی عبارت است از قانون سیر تحولات عینی (که به نظم هگل تابع و متحد با سیر ذهنی بوده از ضرورت منطقی برخوردار است.)
با اینکه مفهوم دیالکتیک در معانی متفاوت استعمال می‌شود، اما وجود اشتراکی نیز برای تفاسیر متعدد این واژه می‌توان یافت که سبب کاربرد آن در لفظ واحدی می‌شود. این قرابت‌ها از نظر ژرژ گورویچ تحت عنوان وجه اشتراک کلیه مفاهیم اصیل دیالکتیک چنین آمده است:
الف) هر دیالکتیکی در آن واحد مجموعه‌ها و عناصر سازنده آنها، کلیت و اجزای آنها را مدنظر قرار می‌دهد. هر دیالکتیک صدیق و صمیم از محو وحدت در کثرت یا کثرت در وحدت سر باز می‌زند و از نابود ساختن کثرت مقارن مجموعه‌ها و اجزای آنها که فارض این وجهه وحدت و کثرت است، امتناع می‌ورزد.
ب) دیالکتیک به عنوان روش در علوم طبیعی همواره نفی است. به این معنا که قوانین منطق صوری را انکار و نفی می‌کند، زیرا هیچ عنصری از نظرگاه دیالکتیکی، هرگز با خودش “هوهویه” و یکی نیست. روش دیالکتیکی از نظرگاه دیگری نیز نفی است. به این معنا که هر چه را مربوط به استدلال بحثی است، یعنی هر آنچه را منقاد مراحل سیر نظری می‌نامد که فقط برای انتزاع و تعمیم قابل وصول است، به کنار می‌نهد.
ج) دیالکتیکی که تمامی وجوه خود در نظر گرفته می‌شود، هرگز تثبیت ظاهری را در واقعیت اجتماعی و نیز در هر معرفتی متزلزل می‌سازد. دیالکتیک به عنوان روش (در طبیعت) در عین حال با شک و جزم به نبرد برمی‌خیزد و هر دو را بازپس می‌زند.
د) دیالکتیک از سویی جلوه و از سویی دیگر جلوه‌گر سازنده چالش‌ها، تقابل‌ها، تعارض‌ها و مبارزات امور متغایر و متناقض است. دیالکتیک هم جلوه و هم جلوه‌گر سازنده این امر واقع است که عناصر یک مجموعه متقابلا مشروط می‌شود و به استثنای قضایای جدلی الطرفین به معنای اخص (مثلا وجود و عدم) امکان دارد که بیشتر جلوه‌های تعارضی به درجات متفاوت در یکدیگر نفوذ کنند و یا شدت و ضعفی با یکدیگر بستیزند. حاصل اینکه اگر چه مفهوم دیالکتیک در معانی متفاوت و متنوعی به کار گرفته می‌شود، اما وجوه مشترکی نیز برای این مفهوم در معانی متعدد می‌توان یافت که به چهار مورد آن راسا اشاره شد.
منبع : روزنامه رسالت