شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

فصل آخر از داستان کوتاه اسرائیل


فصل آخر از داستان کوتاه اسرائیل
فلسطین در روز قدس در ترازوی ارزیابی صاحب نظران و ناظران می نشیند تا پاسخ یک سؤال کلیدی مکرر پیدا شود؛ آیا فلسطین آنگونه که قدرت ها و ابرقدرت ها اراده کرده اند، به مرور از میان می رود و در نقشه جغرافیایی جهان نامی که اختراع شده جای آن را می گیرد؟
اینک ۶۱ سال از اشغال رسمی فلسطین توسط صهیونیست ها می گذرد ولی گرمی این اشغال به سردی نگرائیده است این نشان می دهد که ماجرا پایان نیافته و زورآزمایی دو طرف برای اثبات ماندگاری ادامه دارد. برای ارزیابی این مواجهه داغ موارد زیر اهمیت دارد:
فلسطین در سال ۱۳۲۷ از طریق انگلیس به اشغال صهیونیست ها درآمد، اسرائیل در جنگ های ۱۳۲۷، ۱۳۳۵، ۱۳۴۶ و ۱۳۵۲ با کمک انگلیس و آمریکا بر قوای عرب پیروز شد، این کمک ها تا به امروز هیچگاه قطع نشده و لزوم آن مورد تردید قرار نگرفته است ولی دو سال پیش در جریان جنگ ۳۳ روزه علیه لبنان این حمایت ها و کمک های فراگیر، مانع شکست این رژیم نگردید.
برتری نظامی یک نکته کلیدی در ماندگاری رژیم صهیونیستی بوده است. در این بین ماشین تبلیغاتی صهیونیست ها علی الدوام به واژه سازی و بزرگنمایی و بلامعارض بودن آنها روی آورده اند؛ «نیروی هوایی چهارم دنیا»، «برترین ارتش خاورمیانه»، «گاوی با شاخهای بلند که جز هجوم و پیش رفتن نمی شناسد»، «برترین ملتی که قدرت بین الملل را در اختیار دارد»، «ملتی که بر آمریکا، اروپا و آفریقا و بخش وسیعی از آسیا حکم می راند» و و و... این ها دیگر آثار روانی و تبلیغی خود را از دست داده اند. حالا اگر اسرائیل ارتش چهارم هم باشد و اگر برترین ارتش خاورمیانه هم باشد و اگر شاخ های بلندی هم داشته باشد و از سوی همه قدرت ها هم حمایت شود، در مواجهه با تحولات خاورمیانه بسیار ضعیف شده است و با فاکتور «قدرت» نمی تواند روی پای خود بایستد.
رژیم صهیونیستی علاوه بر مواجهه با قطب قدرتمند اسلام ناب و انقلابی، دچار بحران رهبری نیز هست. چهره های شاخص- نظیر شارون، موشه دایان، مناخم بگین، اسحاق شامیر و رابین- که در گذشته تکیه گاه رژیم صهیونیستی بودند و جریان صهیونیسم را مدیریت می کردند، هیچکدام در عرصه دولت نامشروع تل آویو وجود ندارند. دو حزب دیرپای «لیکود» و «کار» که به نوبت رژیم جعلی را به پیش می بردند، امروز از رمق افتاده و ساقط شده اند. سه سال پیش اریل شارون با درک بحران رهبری و بحران احزاب مقبول، حزب کادیما را راه اندازی کرد تا از یک سو طرحی نو دراندازد و از سوی دیگر انرژی های دو حزب کارولیکود را در این حزب متمرکز سازد و حزب جدید در شرایط «فقدان رهبران تأثیرگذاری نقش هدایت اسرائیل را بعهده بگیرد اما حزب جدید کادیما در طول سه سال، سومین دبیرکل خود را تجربه می کند، شارون با شاخ شکسته از میان رفته، اولمرت مهر ناکام ترین نخست وزیر رژیم صهیونیستی را بر پیشانی دارد و لیونی بر صندلی ای تکیه می زند که می داند حزب او در انتخابات سال آینده قطعاً شکست می خورد. بحران رهبری در رژیم صهیونیستی سبب شد که شیرازه امور اسرائیل تا آنجا از هم بپاشد که «آبراهام بورگ» رئیس اسبق مجلس رژیم صهیونیستی طی مقاله ای که در روزنامه «جروزالم پست» به چاپ رسید، نوشت: «اسرائیل یک کشور استعماری و فاشیست است و گروهی فاسد قانون گریز بر آن حکومت می کنند.»
بحران دیگر رژیم صهیونیستی و شهروندان آن بحران «امنیت روانی» است. از آنجا که نوع نگاه به آینده، تأثیر تعیین کننده ای در فعالیت فعلی یک فرد یا یک نظام سیاسی دارد، امنیت روانی عامل مهمی در بقای فرد و جامعه به حساب می آید. شهروندان رژیم صهیونیستی براساس باغ سبزی که در تصویر دائمی اسرائیل به آنان ارائه شده به این سرزمین کوچ کرده اند، اینک با دولتی مواجه اند که شصت سال پس از تأسیس آن با بحران های درهم تنیده ای روبروست. پروفسور افنون روبنشتاین وزیر اسبق اسرائیل در تاریخ ۲۶ فروردین گذشته در مصاحبه با روزنامه «هاآرتص» گفته است: «اسرائیل به دلیل دو نوع تهدید نمی تواند باقی بماند: ۱-تهدید خارجی که در شکست نسبت به بازدارندگی اعراب متبلور می شود ۲-تهدید داخلی که در فساد گسترش یافته و از بین رفتن آنچه که به اصطلاح منظومه ارزش های صهیونیسم که کشور عبری براساس آن پایه گرفت، متبلور می شود.»
بحران دیگری که رژیم صهیونیستی را بشدت نگران کرده، بحران «اعتماد بین المللی» است. موجودیت اسرائیل مرهون حمایت قاطع خارجی است. تردیدی نیست که اگرچه پایه های فکری اشغال فلسطین در کنفرانس سال ۱۲۷۶ صهیونیست ها در شهر بال سوئیس گذاشته شد ولی آنچه اسرائیل را تشکیل داد اعلامیه «لرد بالفور» وزیر خارجه انگلیس بود که ۲۰ سال پس از کنفرانس بال صادر شد. شدت حمایت انگلیس- که در فاصله سالهای ۱۲۹۵ تا ۱۳۲۷شمسی قیمومت فلسطین را در دست داشت و عملا این سرزمین را اشغال کرده بود به گونه ای بود که در یک دوره کوتاه املاک یهودیان در شهر قدس از ۴درصد در سال ۱۲۹۳- دو سال پیش از اشغال به حدود ۴۸ درصد در سال ۱۳۲۷- زمان تحویل این سرزمین به اسرائیل- و ۸۴ درصد در سال۱۳۵۵ برسد. در طول این ۶۰ سال انگلیس و آمریکا با قاطعیت از رژیم جنایتکار اسرائیل حمایت کرده اند.
اما اینک پس از آنکه این رژیم در مواجهه با حزب الله شکست خورد و از نظر درونی نیز فروپاشید، این سؤال در کشورهای غرب شکل گرفته است: «آیا با حمایت غرب، اسرائیل حفظ می شود؟» غربی ها- به ویژه آمریکا و انگلیس- سوگمندانه به این سؤال پاسخ منفی می دهند. تأثیر این پاسخ منفی در محیط داخلی رژیم صهیونیستی کاملاً مشخص است. امروز متقابلاً این سؤال در ذهن اکثر مسئولان و شهروندان اسرائیلی نقش بسته است: «آمریکا و سایر کشورهای غربی تا کی از ما حمایت می کنند؟» بر همین اساس مدت هاست که سایه تردید در هر دو سو گسترده شده است. این در حالی است که فلسطینی ها اگرچه آماج حملات بی رحمانه اند ولی نگران حمایت خارجی نیستند و صد البته جوانه های مقاومت را در منطقه که روز به روز گسترده تر و کارآمدتر می شود به چشم می بینند.
در ماجرای فلسطین پروژه سازشکاران به انتهای راه رسیده است.
آمریکا، اسرائیل و بعضی از دولت های ثروتمند عرب تأکید زیادی داشته اند تا پرونده و نمایندگی مردم فلسطین در دست جریان سازشکار باشد. این جریان پس از مرگ یاسر عرفات - که به هر حال نماد فلسطین بود- دچار بحران اساسی شد. پروژه سازش کاران علیرغم همکاری نزدیک آنان با آمریکا و نیز سفرهای پیاپی مقامات وزارت خارجه آمریکا به فلسطین اشغالی به قصد حمایت از روند سازش، شکست خورده است تا جایی که «صائب عریقات» مذاکره کننده ارشد حکومت خودگردان با رژیم صهیونیستی دو روز پیش اعلام کرد: اسرائیلی ها هیچ اهمیتی به مذاکرات نمی دهند. آنان در فاصله اجلاس اناپولیس - آذرماه ۸۶- تاکنون ۴۹۴ فلسطینی را به شهادت رسانده اند، ۶۰۹ پست جدید ایست و بازرسی در کرانه باختری - شش شهر جنین، طولکرم، نابلس، رام الله، بیت لحم و اریحا- اضافه کرده و حداقل ۴۵۰۰ واحد مسکونی جدید را در بیت المقدس و کرانه باختری احداث کرده اند. محمود عباس نیز دو هفته پیش با صراحت اعلام کرد مذاکرات شکست خورده و راه به جایی نمی برد. همین موضوع در اظهارات اخیر عمرو موسی دبیر کل اتحادیه عرب نیز به چشم می خورد. به موازات آنکه جریان سازشکار به بن بست می رسد، جریان مقاومت روح تازه ای می گیرد و نگاهها به آن عطف می شود.
روند اعزام یهودیان به فلسطین اشغالی متوقف گردیده است. دولت تل آویو رسماً اعلام کرد آژانس های اعزام در اروپا، آسیا و آفریقا به کلی تعطیل شده اند و از سوی دیگر روند فرار یهودیان اعزام شده سرعت گرفته است. در دوسال گذشته حداقل ۴۰۰ هزار یهودی از فلسطین رفته و اعلام کرده اند هیچگاه باز نمی گردند این در حالی است که فشار حدود ۶ میلیون آواره فلسطینی برای بازگشت به خانه ها و مزارع خود هر روز بیشتر می شود. بعضی از دولت های عربی از جمله لبنان - که ۲۸ اردوگاه فلسطینی را در خود جای داده است- برای بازگرداندن آوارگان مشغول رایزنی با سازمان ملل می باشند. این فلسطینی ها حتماً باز می گردند و در نهایت اسرائیلی ها چاره ای جز پذیرش واقعیت بازگشت آوارگان ندارند حداقل ۷۰ درصد شهروندان اعزام شده یهودی معتقدند بدون بازگشت آوارگان امکان حل و فصل مسایل با فلسطینی ها وجود ندارد.
بنابراین رژیم صهیونیستی ناچار است به مرور گارد خود را روی دو مسئله مهم یعنی بازگشت آوارگان و تسلیم بیت المقدس به مسلمانان بگشاید.
فلسطین در سی امین سال برپایی مراسم جهانی روز قدس به آزادی کامل نزدیک شده است.فلسطینی ها راه خود را یافته اند و اجازه نمی دهند دولت اسرائیل به حیات خود ادامه دهد. سه روز پیش یک جوان فلسطینی در منطقه حفاظت شده بیت المقدس با بولدوزر به نظامی های اسرائیل حمله ور شد و نزدیک به ۲۰ تن از آنان را روانه بیمارستان کرد که حداقل ۱۰ نفرشان در بیمارستان مرده اند. تعداد کشته های اسرائیلی در فاصله اجلاس اناپولیس تا امروز به حدود ۱۵۰ نفر رسیده است. امروز هیچ نقطه امنی برای اسرائیل وجود ندارد، از ابهت اسرائیل نیز خبری نیست. تغییر پی در پی دولت ها در تل آویو- سه دولت به فاصله سه سال- کاملاً بی سابقه است و از بهمنی خبر می دهد که به زودی بر سر صهیونیست ها آوار می گردد.
گلدامایر نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی پنج دهه قبل گفته بود: «نسل کنونی فلسطینی ها می میرند و نسل بعد اساساً فراموش می کنند که فلسطینی بوده است» اما امروز خبرگزاری رژیم صهیونیستی می گوید حداقل ۵۰ درصد جوانان امروز اسرائیل می گویند نابودی این رژیم برایشان هیچ اهمیتی ندارد و ۷۰ درصد یهودی های آمریکا حتی برای یک بار هم به سرزمین های اشغالی سر نزده اند و حاضر به دیدار نیز نیستند. بنابراین باید جمله گلدا مایر را به عبری ترجمه کرد و به خود آنان باز گرداند. بنا به نوشته ناحوم برنیع روزنامه نگار معروف «یدیعوت احارنوت»، - در تاریخ ۷۸.۱.۳۱- داستان کوتاه اسرائیل اینک به صفحات پایان نزدیک شده است.
سعدالله زارعی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید