یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

گوش کنید ! این صدای حسین(ع) است


گوش کنید ! این صدای حسین(ع) است
شاید آن روزها- چند صد سال پیش- این سخن که «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا... همه روزها عاشورا و همه سرزمین ها کربلاست» در ذهن مردم آن روزگار، گستره ای محدود و کم دامنه داشت و باور جاری بر آن بود که باید در همه جا و در همه حال خاطره عاشورای حسینی(ع) و شهادت مظلومانه و حماسی سیدالشهداء و یارانش را به خاطر داشت و هیچگاه و هیچ جا گوش دل از واقعه آن روز برنگرفت و چشم جان از آن فرو نبست. شاید مردم آن روزگار و یا -حداقل- بسیاری از آنان، صبح های جمعه وقتی در نیایش ندبه به این فراز می رسیدند «این الطالب بدم المقتول بکربلا... کجاست آن که به خونخواهی شهید کربلا قیام کند»؟ در این تصور بودند که باید صبوری پیشه کنند تا مراد غایب شیعیان و نجات بخشی که همه جهانیان- هر یک به گونه ای- چشم به راه او هستند، ظهور کند و انتقام خون شهیدان کربلایی را باز ستاند...
اینها همه به جا بوده و هست، اما همه ماجرا، این نبوده و نیست. امسال در روزهای تاسوعا و عاشورا پیامی کوتاه ولی پرمعنا روی تلفن های همراه دست به دست می شد و در میان عزاداران حسینی(ع) دهان به دهان می چرخید. در این پیام به جمله معروف دعای شریف ندبه، این الطالب بدم المقتول بکربلا اشاره شده و آمده بود، اگرچه برای انتقام خون شهیدان کربلا باید منتظر طلوع خورشید مهدی(عج) بود، اما نباید فراموش کرد که وقتی خورشید طلوع می کند، نماز صبح قضا می شود» باید قبل از طلوع خورشید بیدار بود. زیرا، آنان که پیش از برآمدن آفتاب، قامت بسته اند، به قیام می پیوندند. این پیام، امروزه و در پی وقوع انقلاب اسلامی از عرصه تئوری و نظر به میدان کاربردی و عمل آمده است. باورها بر آن است که کربلا سرزمینی است به پهنای همه دنیا و عاشورا روزی است به درازای همه روزها... یاد امام راحلمان(ره) به خیر و درجاتش افزون باد که از عاشورا برخاست و بار دیگر پرچم از کف افتاده کربلا را برافراشت تا راهیان راه حسین(ع) راه گم نکنند و از کربلای سال ۶۱ هجری تا کربلاهای امروز در ایران، فلسطین، لبنان و همه جای جهان اسلام، خوش به نشان راه بسپارند. آن بزرگوار چه حکیمانه بر فرهنگ عاشورایی پای می فشرد و تاکید می فرمود «ما می گوئیم تا شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم... ما تصمیم داریم پرچم لااله الاالله را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم». هم او بعد از حمله ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران خطاب به آمریکا نهیب برداشت «همیشه اینگونه نیست که هواپیماهای مسافربری ما توسط ناوهای جنگی شما سرنگون شود، که ممکن است فرزندان انقلاب ناوهای جنگی شما را به قعر آبهای خلیج فارس بفرستند» و فرستادند.
امسال سرمای سخت و زیر صفر درجه نه فقط از شور حسینی(ع) و حضور عاشورایی مردم چیزی کم نکرده بود، بلکه همه جا، حضور ملت از همیشه پررنگ تر و پرشورتر بود. نوحه ها نشان می داد که حتی کودکان دبستانی هم، یزید زمان را می شناسند و نقشه سیاسی این روزها را در دست دارند، نقشه ای که برخی از مردان سالخورده آن روزها- در عاشورای سال ۶۱هجری- در دست نداشتند.
امسال هم مانند سایر سال های بعد از پیروزی انقلاب، یزید و عمرسعد و شمر و ابن زیاد، برای مردم نقش «ستون جمره» را داشتند و سنگ های برگرفته از مشعر شعور اگرچه به سوی این ستون های بی روح پرتاب می شد، اما، آمریکا و اسرائیل و انگلیس و بقیه مستکبران زورگو را نشانه رفته بودند. در این میان برخی از گروه های سیاسی که خوشبختانه اندک و کم شمارند، زبان به گلایه گشوده بودند که عاشورا را سیاسی نکنید! و توضیح نمی دادند این توصیه! چه تفاوتی با بینش و منش بنی امیه و بنی عباس و پهلوی ها دارد؟! و اگر این توصیه کنندگان در قدرت بودند، آیا مانند هارون الرشیدها و رضا خان ها و... بر مراسم عزای حسینی (ع) نمی شوریدند؟! و عزاداران سالار شهیدان را به خاک و خون نمی کشیدند؟!... مگر می توان از حسین (ع) و یارانش گفت و یزیدیان زمان، یعنی آمریکا و اسرائیل را از یاد برد؟
دیروز، سیدحسن نصرالله، در اجتماع میلیونی عزاداران حسینی (ع) در بیروت از زبان حسین بن علی علیه السلام با بوش سخن گفت، او را «دعی بن الدعی» نامید و هنگامی که به اتمام حجت با رئیس جمهور آمریکا رسید، میلیون ها عزادار حسینی (ع) هم نوا با او فریاد «هیهات مناالذله» سر دادند و به قول سیدحسن نصرالله در فریاد خود صادق بودند، چرا که دو سال قبل، تابستان ۲۰۰۶ و در جریان جنگ ۳۳ روزه با اسرائیل، پایمردی عاشورائیان این روزها را نشان داده بودند. رهبر حزب الله لبنان با پشتوانه آنچه از عاشورا آموخته و با روح و جان مسلمانان لبنان آمیخته است خطاب به آمریکا و اسرائیل گفت؛ اگر بار دیگر به لبنان حمله کنند، پاسخ حزب الله سرنوشت منطقه را تغییر خواهد داد و راست می گفت، آنجا که به بوش و اولمرت گفت: شما می دانید که من به آنچه می گویم عمل می کنم و عزاداران یکصدا فریاد لبیک یا حسین (ع) سر دادند.
خالد مشعل می گفت؛ انقلاب اسلامی در ایران، نهضت فلسطین را به بستر اصلی کشانده است و راه حسین (ع) را پیش روی مردم فلسطین گشوده است. شهید خالد اسلامبولی، مجازات کننده انور سادات، در توضیح اقدام انقلابی خود، کربلا را آدرس می داد و هنگامی که رئیس دادگاه او را به حمایت بیرونی متهم کرد، در پاسخ گفت؛ اگر منظور شما ایران است، ما هیچ رابطه ای با آن نداشته ایم و اگر منظورتان خمینی (ره) است، به پیروی از او افتخار می کنیم و مردم امروز مصر، به گواهی شواهد و قرائن غیرقابل انکار، در بینش و منش به عاشورا نزدیک شده اند و...
مولای شهیدمان حسین بن علی (ع) که عصر عاشورای سال ۶۱ هجری در میان یزیدیان تنها مانده بود، در عصر کنونی- که عصر خمینی شایسته ترین نام برای آن است- دیگر تنها نیست. گوش کنید! صدای یا حسین (ع) است که از جای جای جهان اسلام برمی خیزد. پاسخی به ندای «هل من ناصر» فرزند رسول خدا (ص) که عصر آن روز غم انگیز بی جواب ماند و بعدها در گوش فلک پیچید و پیچید تا به عصر خمینی رسید و امروز از چهارگوشه جهان، لبیک می شنود و به قول امام (ره) «خوشا به حال مجاهدان، خوشا به حال وارثان حسین علیه السلام».
آمریکا را به خاطر آورید. تا همین چند سال قبل با چه غروری به جهان اسلام می نگریست! بر این باور بود که همه جا از آمریکایی ها دستور دادن است و از مردم جهان، شنیدن و اطاعت کردن! امروز را هم با آن روزها مقایسه کنید و سفر اخیر جرج بوش به خاورمیانه را به ارزیابی بنشینید. همه جا با نفرت ملت های مسلمان روبرو شد، و با فریادهای «مرگ بر آمریکا»، «قاتل مسلمانان برو گمشو»، «بوش آدمکش خفه شو» و.... تا آنجا که اکثر نزدیک به اتفاق محافل سیاسی و رسانه های مطرح آمریکایی و اروپایی، تنها دستاورد سفر بوش به خاورمیانه را «افزایش قدرت ایران» ارزیابی کردند و «یوهان هری» در روزنامه ایندیپندنت جرج بوش را «اردک لنگ» نامید. اردک لنگ -LAME DUCK- اصطلاحی است که آمریکایی ها برای نامیدن آدم های دست و پاچلفتی و شکست خورده به کار می برند آدم هایی که به قول «یوهان هری» فقط «کواک کواک» می کنند بی آن که کاری از آنان ساخته باشد و یا کسی سر و صدای آنها را به حساب آورد.
عبرت انگیز آن که علی رغم اعتراف آمریکایی ها به درماندگی بوش و برخلاف تظاهرات ملت های مسلمان علیه حضور وی در منطقه، حاکمان بحرین و امارات به این «اردک لنگ» نشان لیاقت! دادند و با اهدای این «نشان» به جهانیان نشان دادند که تا چه اندازه برای ادامه حاکمیت تحمیلی خود بر کشورهایی که با زور بیگانگان بر آنها حاکمیت یافته اند، بی لیاقت هستند.
حسین شریعتمداری
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید