پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


کودکان‌ ازدواج‌ موقت‌"سرگردان‌ و بی‌ هویت‌‌"


کودکان‌ ازدواج‌ موقت‌"سرگردان‌ و بی‌ هویت‌‌"
سال‌ها طول‌ كشید تا پسر فهمید چرا هیچ‌ وقت‌ از پدرش‌ نشانی‌ در دست‌ ندارد. وقتی‌ بچه‌ بود مادرش‌ چند بار گفته‌ بود پدرت‌ رفته‌ پیش‌ خدا اما چند وقت‌ بعد كه‌ همكلاسی‌هایش‌ او را بچه‌ صیغه‌یی‌ خوانده‌ بودند تا ساعت‌ها چیزی‌ از این‌ كلمه‌ نفهمید. آن‌ شب‌ كه‌ به‌ خانه‌ برگشت‌ مادرش‌ در تنهایی‌ و سرما در گوشه‌ اتاق‌ نشسته‌ بود.
پسرك‌ با همان‌ چهره‌ غمزده‌ و سرد با ابهام‌ گزنده‌یی‌ كه‌ از ناسزای‌ آن‌ روز دوستانش‌ در دلش‌ نشست‌ كرده‌ بود وارد اتاق‌ شد و روبروی‌ مادر ایستاد. پیش‌ از آنكه‌ لب‌ به‌ حرف‌ زدن‌ باز كند، مادرش‌ فهمید كه‌ زخم‌ كهنه‌ سر باز كرده‌ است‌. فرصت‌ نكرد تا دستخوش‌ اضطراب‌ شود زیرا پسرش‌ ناگهان‌ و بدون‌ مقدمه‌ پرسید:
مادر «بچه‌ صیغه‌یی‌» یعنی‌ چه‌؟
مادر فرصت‌ نكرد فكر كند حتی‌ فرصت‌ نكرد تا جواب‌ پسرش‌ را بدهد. زیرا پسر با عصبانیت‌ دوباره‌ پرسید:
مگر من‌ «بچه‌صیغه‌یی‌»ام‌؟
مادرش‌ فقط‌ به‌ چهره‌ زرد پسرش‌ نگاه‌ كرد. او می‌دانست‌ كه‌ از امروز به‌ بعد پسرش‌ باید متلك‌ها را بشنود، نیش‌های‌ سخت‌ و دردناك‌ را متحمل‌ شود و برای‌ همیشه‌ به‌ عنوان‌ موجودی‌ كه‌ پدرش‌ مشخا نیست‌ در جامعه‌ زندگی‌ كند.
ماجرا هر روز سخت‌تر می‌شد. پسر از مدرسه‌ رفتن‌ پشیمان‌ شد. زیرا نمی‌توانست‌ فحش‌ها، تمسخرها و نیشخندهای‌ بچه‌های‌ مدرسه‌ را تحمل‌ كند. چنین‌ بود كه‌ او یك‌ روز صبح‌ در حالی‌ كه‌ بسرعت‌ به‌ سوی‌ مدرسه‌ می‌دوید ایستاد و پس‌ از چند لحظه‌ كشمكش‌ دردناك‌ از مدرسه‌ به‌ سوی‌ خانه‌ برگشت‌.
وقتی‌ مادرش‌ از او پرسید چرا به‌ مدرسه‌ نمی‌رود، در جواب‌ مادرش‌ فقط‌ یك‌ جمله‌ پاسخ‌ داد:
«بچه‌ صیغه‌یی‌» كه‌ نباید درس‌ بخواند.
او نمی‌دانست‌ كه‌ «بچه‌ صیغه‌یی‌» نباید شناسنامه‌ و دفترچه‌ بیمه‌ هم‌ بگیرد. زیرا روزی‌ كه‌ به‌ یكی‌ از شعبات‌ تامین‌ اجتماعی‌ رفت‌، مادرش‌ هم‌ در كنارش‌ بود. پس‌ از آنكه‌ همه‌ مدارك‌ را تهیه‌ كردند، مسوول‌ بیمه‌ به‌ آنها گفت‌ چون‌ شما فرزند ازدواج‌ موقت‌ هستید نمی‌توانید بیمه‌ شوید. آن‌ شب‌ به‌ خانه‌ برگشتند، پسر با مشت‌ به‌ جان‌ مادرش‌ افتاد. مادرش‌ سیاه‌ و كبود شده‌ بود. همسایه‌ها ریختند و مادر نیمه‌ حال‌ را از زیر دست‌ او بیرون‌ كشیدند. پسر بشدت‌ احساس‌ تنهایی‌ می‌كرد. او به‌ این‌ موضوع‌ فكر می‌كرد كه‌ آیا خواهد توانست‌ جایگاهی‌ انسانی‌ در جامعه‌ داشته‌ باشد؟ آیا جامعه‌ می‌خواهد از او كه‌ بی‌ گناه‌ است‌ انتقام‌ بگیرد؟! احساس‌ تنهایی‌ آن‌ روز تا آخر عمر توی‌ دل‌ او باقی‌ ماند.
این‌ تنها گوشه‌یی‌ از سرنوشت‌ فرزند ناخواسته‌یی‌ است‌ كه‌ بر اثر ازدواج‌ موقت‌ متولد و سپس‌ از سوی‌ پدر رها شده‌ است‌. مادر او كه‌ به‌ امید داشتن‌ یك‌ سایه‌ سر، تن‌ به‌ ازدواج‌ موقت‌ داده‌ بود پس‌ از تولد فرزند نه‌ تنها همسرش‌ او را رها كرد بلكه‌ مصیبت‌های‌ فرزند نیز به‌ گردنش‌ افتاد. چرا؟
غالب‌ زنان‌ كه‌ به‌ ازدواج‌ موقت‌ تن‌ می‌دهند و ناخواسته‌ باردار می‌شوند منتظر تولد بچه‌ نمی‌شوند و به‌ اقداماتی‌ برای‌ ساقط‌ كردن‌ جنین‌ دست‌ می‌زنند با انواع‌ داروها و معجون‌های‌ سقط‌ جنین‌ و بالاخره‌ عمل‌ كورتاژ كه‌ بخاطر ممنوعیت‌ قانونی‌ توسط‌ افرادی‌ بی‌ مسوولیت‌ و پول‌ دوست‌ در محیط‌های‌ غیربیمارستانی‌ یا بیمارستان‌های‌ غیر بهداشتی‌ انجام‌ می‌شود جان‌ مادر را بطور جدی‌ به‌ خطر می‌اندازد. لابد فراموش‌ نكرده‌اید مرگ‌ و میری‌ را كه‌ چندی‌ پیش‌ در یكی‌ از بیمارستان‌های‌ تهران‌ اتفاق‌ افتاد و در آن‌ مادرانی‌ بخاطر عمل‌ كورتاژ در محیط‌ غیر بهداشتی‌ تلف‌ شدند. شاید آمار زیر ابعاد فاجعه‌ را روشن‌تر نشان‌ دهد.
طبق‌ آمار رسمی‌ معاونت‌ پژوهشی‌ وزارت‌ بهداشت‌ و درمان‌ و آموزش‌ پزشكی‌ سالانه‌ ۹۰ هزار نفر برای‌ از بین‌ بردن‌ جنین‌ به‌ بیمارستان‌ مراجعه‌ می‌كنند و روزانه‌ ۲۲۱ مورد سقط‌ جنین‌ عمدی‌ در كشور صورت‌ می‌گیرد. به‌ عبارت‌ دیگر هر ساعت‌ ۹ جنین‌ ساقط‌ می‌شود.
قصد نداریم‌ ادعا كنیم‌ همه‌ این‌ سقط‌ها مربوط‌ به‌ ازدواج‌ موقت‌ است‌ اما اخبار غیررسمی‌ از این‌ حقیقت‌ حكایت‌ دارد كه‌ سقط‌ جنین‌ یكی‌ از تبعات‌ ازدواج‌ موقت‌ است‌. دلیل‌ این‌ نوع‌ رفتارها نیز روشن‌ نشدن‌ جایگاه‌ و حقوق‌ قانونی‌ فرزندان‌ ازدواج‌ موقت‌ و از زیر بار مسوولیت‌ فرزند خود شانه‌ خالی‌ كردن‌ مردان‌ در این‌ ازدواج‌ها است‌.
یك‌ كارشناس‌ حقوقی‌ در این‌ باره‌ می‌گوید: چون‌ ازدواج‌ موقت‌ ماهیتاص موقت‌ است‌ و یك‌ توافق‌ دایمی‌ نیست‌ معمولاص آقایان‌ دوست‌ ندارند فرزندی‌ به‌ دنیا بیاید. در صورت‌ بارداری‌ ناخواسته‌ در این‌ ازدواج‌ها اكثرا قربانی‌ اول‌ زن‌ و قربانی‌ دوم‌ كودك‌ حاصل‌ از این‌ پیوند است‌. مردان‌ معمولا راضی‌ نیستند خود را درگیر فرزندی‌ كنند كه‌ از ازدواج‌ موقت‌ پدید می‌آید و غالبا این‌ موضوع‌ را به‌ گردن‌ نمی‌گیرند. فاجعه‌ این‌ امر به‌ وجود آمدن‌ مشكلات‌ روحی‌ برای‌ زن‌ و سپس‌ سقط‌ جنین‌ است‌. چون‌ بندرت‌ مادرانی‌ هستند كه‌ فرزند ازدواج‌ موقت‌ را نگه‌ دارند و اگر هم‌ مادر چنین‌ كند، تعیین‌ هویت‌ و شناسنامه‌ یك‌ مشكل‌ است‌ و حضانت‌ و مخارج‌ آن‌ مشكل‌ دیگر حتی‌ در مواردی‌ كه‌ صیغه‌ نامه‌یی‌ موجود است‌ و فرزندی‌ شناسنامه‌ دارد باز این‌ فرزند است‌ كه‌ قربانی‌ می‌شود چون‌ مهلت‌ ازدواج‌ موقت‌ تمام‌ شده‌ و فرزند باید تحت‌ سرپرستی‌ یكی‌ از والدین‌ باشد.
مشكلات‌ فرزندان‌ ازدواج‌ موقت‌
عمدتاص با گردن‌ نگرفتن‌ حضانت‌ كودك‌ توسط‌ مرد، این‌ مسوولیت‌ بر گردن‌ زن‌ می‌افتد و فرزند بدون‌ سایه‌ پدر، بزرگ‌ می‌شود. اگر زن‌ نتواند بنا بر دلایلی‌ فرزندش‌ را ساقط‌ كند نخستین‌ مشكلش‌ تهیه‌ شناسنامه‌ است‌. چون‌ پدران‌ از این‌ موضوع‌ كه‌ این‌ كودك‌ حاصل‌ ازدواج‌ موقت‌ است‌ طفره‌ می‌روند و اثبات‌ اینكه‌ بچه‌ از این‌ مرد است‌ برای‌ زن‌ بسیار مشكل‌ است‌. بنابراین‌ بچه‌ یا سرراهی‌ می‌شود یا با كوهی‌ از ناراحتی‌ و مشكلات‌ زن‌ او را بزرگ‌ می‌كند. حتی‌ اگر بتوانند شناسنامه‌یی‌ برایش‌ بگیرند بچه‌ در خانواده‌یی‌ غیر معقول‌ و غیر استاندارد بزرگ‌ می‌شود كه‌ كوچكترین‌ نظارت‌ خانوادگی‌ و اجتماعی‌ بر او وجود ندارد با كمبودها و نواقا روحی‌، روانی‌ و تربیتی‌ كه‌ بر آینده‌ او تاؤیر بسزایی‌ دارد.
یك‌ كارشناس‌ حقوقی‌ در این‌ باره‌ می‌گوید: چنین‌ بچه‌هایی‌ از یك‌ طرف‌ از محبت‌ پدر و از طرف‌ دیگر از حقوق‌ قانونی‌ بخاطر معلوم‌ نبودن‌ پدرشان‌ محرومند در نتیجه‌ دچار ناراحتی‌هایی‌ می‌شوند. باید در نظر داشت‌ كه‌ بچه‌های‌ الان‌ نسبت‌ به‌ سابق‌ باهوش‌تر، با احساس‌تر و دارای‌ درك‌ بیشترند و بر همین‌ اساس‌ زودتر دچار حساسیت‌ و نهایتاص شورش‌ علیه‌ اجتماع‌ می‌شوند. پایه‌های‌ بزه‌ اجتماعی‌ افسردگی‌، سرخوردگی‌ و احساس‌ حقارت‌، اعتیاد و انواع‌ انحرافات‌ جرایم‌ و ناهنجاری‌های‌ اخلاقی‌ در كودك‌ ازدواج‌ موقت‌ زودتر شكل‌ می‌گیرد. چه‌ بسا این‌ كودكان‌ تا آخر عمر درگیر فقری‌ وحشتناك‌ باشند. مشكلات‌ ازدواج‌های‌ موقت‌ در بیشتر موارد مربوط‌ به‌ نقاها و ضعف‌هایی‌ در قانون‌ یا اجرای‌ آن‌ است‌. بی‌تردید در حقوق‌ زن‌ و فرزند، قانون‌ از موقت‌ یا دایم‌ بودن‌ ازدواج‌ بحثی‌ نكرده‌ است‌ اما بعید به‌ نظر می‌رسد این‌ مشكل‌ راه‌ چاره‌یی‌ نداشته‌ باشد. محمد پرتوی‌ كارشناس‌ مسائل‌ حقوقی‌ در این‌ باره‌ می‌گوید: حق‌ و حقوق‌ فرزند ازدواج‌ موقت‌ شبیه‌ حق‌ و حقوق‌ فرزند ازدواج‌ دایم‌ است‌. مشكل‌ اساسی‌ ناشی‌ از طفره‌ رفتن‌ پدران‌ این‌ فرزندان‌ است‌ چون‌ اثبات‌ اینكه‌ پدر این‌ فرزند كیست‌ مشكل‌ می‌نماید. قانوناص كلیه‌ حقوق‌ فرزند ازدواج‌ موقت‌ را باید پدر بر عهده‌ بگیرد اما این‌ قانون‌ ضمانت‌ اجرایی‌ ندارد. در بحث‌ اجرای‌ قانون‌ آنچه‌ بر عهده‌ زنان‌ است‌ پس‌ از صدور حكم‌ در دادگاه‌ها بلافاصله‌ اجرا می‌شود اما آنچه‌ بر عهده‌ مردان‌ است‌ به‌ كندی‌ انجام‌ می‌شود یا انجام‌ نمی‌شود. یكی‌ از انتقادات‌ كارشناسان‌ و حقوقدانان‌ این‌ است‌ كه‌ در جامعه‌ ما بسیاری‌ از قوانین‌ با حدت‌ و شدت‌ وضع‌ می‌شود و حتی‌ برای‌ نقا قوانین‌ انواع‌ مجازات‌ها در نظر گرفته‌ می‌شود اما نظارت‌های‌ لازم‌ وجود ندارد یا با انواع‌ تبصره‌ و بند و ماده‌ كمرنگ‌ می‌شود. نمونه‌ این‌ انتقاد را می‌توان‌ در دادگاه‌های‌ خانواده‌ یافت‌ كه‌ مثلاص زنان‌ مورد ستم‌ واقع‌ شده‌ یا مطلقه‌ برای‌ دریافت‌ مهریه‌ یا اجرت‌المثل‌ خود ماه‌ها و بلكه‌ سال‌ها دوندگی‌ می‌كنند یا در مراحل‌ دادرسی‌ و اجرا با موانعی‌ عجیب‌ روبرو می‌شوند و برای‌ از بین‌ بردن‌ آن‌ مجبورند به‌ هر خواسته‌یی‌ رضایت‌ دهند تا به‌ حق‌ قانونی‌ خود برسند. این‌ كارشناس‌ معتقد است‌ درباره‌ مسائل‌ اجتماعی‌ مربوط‌ به‌ تبعات‌ ازدواج‌ موقت‌ نه‌ در قانون‌ كار شده‌ و نه‌ از لحاظ‌ فرهنگی‌ قانونگذار می‌تواند برای‌ رفع‌ نواقا قانونی‌ و كاستن‌ از تبعات‌ منفی‌ كه‌ غالباص بخاطر طفره‌ رفتن‌ مردان‌ از مسوولیت‌ فرزند ازدواج‌ موقت‌ به‌ وجود می‌آید آیین‌نامه‌هایی‌ تدوین‌ كند و تكلیف‌ بیمه‌، هزینه‌ زندگی‌ و حضانت‌ یا حتی‌ تشخیا پدر چنین‌ فرزندی‌ را معین‌ كرده‌ و مسوولیت‌ها را بر گردن‌ پدر قرار دهد. قانونگذار در قانون‌ بحث‌ نكرده‌ كه‌ منظور ازدواج‌ دایم‌ است‌ یا موقت‌ اما از تفسیر قانون‌ چنین‌ استنباط‌ می‌شود كه‌ منظور ازدواج‌ دایم‌ است‌ لذا یك‌ آیین‌نامه‌ یا طرحی‌ از سوی‌ مجلس‌ می‌تواند مشكل‌ را حل‌ كند.
با رفع‌ نواقا قانونی‌ و حمایت‌ بیشتر از زنانی‌ كه‌ به‌ هر دلیل‌ مجبور به‌ ازدواج‌ موقت‌ می‌شوند اگر هم‌ فرزند ناخواسته‌یی‌ به‌ وجود آید و با اتكا به‌ پشتوانه‌های‌ قانونی‌ و اجتماعی‌ می‌توان‌ فرصتی‌ ایجاد كرد كه‌ آنان‌ بتوانند آینده‌ خود و فرزند خود را تامین‌ كرده‌ و دیگر دچار آسیب‌های‌ اجتماعی‌ و چالش‌های‌ ناشی‌ از آن‌ نشوند.

طیبه‌ براتی‌
منبع : روزنامه اعتماد