غول دریاچه

ماجرای این کارتون حکایت غول‌های دریاچه‌ای در اسکاتلند بود و خواهر و برادری که هر وقت با هم سوت می‌زدند، غول‌ها از آب بیرون می‌آمدند.
غول‌ها فقط به خواست بچه‌ها خودشان را نشان می‌دادند مردم اگر بر حسب اتفاق آنها را می‌دیدند، آنقدر وحشت‌زده می‌شدند که فکر می‌کردند، خیالاتی شده‌اند آنهایی هم که به چشم خودشان اطمینان داشتند، به پلیس گزارش می‌دادند، پلیس که شنیدن این گزارش برایش تکراری شده بود، هر بار گشتی در دریاچه می‌زد و بعد به مردم می‌گفت خیالات برشان داشته است. اگر خاطرتان باشد این بچه‌ها عمویی هم داشتند که خیلی بد ساز می‌زد و غول‌ها را عاصی کرده بود. غول‌های دریاچه هرکدام اسمی داشتند خجالتی، لجباز، مهربان، عصبانی، احمق، قوی و... هر وقت بچه‌ها به یکی از آنها احتیاج داشتند، مثلاً برای رفع مشکل ماشین چمن‌زنی به غول فنی احتیاج داشتند، یک غول دیگر مثلاً خجالتی می‌آمد بالا و بعد ماجراهای تازه شکل می‌گرفت این کارتون انگلیسی سال ۱۹۸۳ به کارگردانی پیتر مداکس، سازنده «جیمبو» برای بی بی سی ساخته شد.

منبع : روزنامه تهران امروز