چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

خانه‌ای برای مردم


خانه‌ای برای مردم
با اینكه گفته می‌شود كعبه خانه خدا است اما در حقیقت خانه مردم است چنان كه در قرآن آمده است: «ان اول بیت وضع للناس للذی ببكه مباركاً»
اولین خانه‌ای كه برای مردم بنا شده است خانه پربركتی است كه در مكه قرار دارد. در این خانه همه انسان‌ها غنی و فقیر، سیاه و سفید، شهری و روستایی با هم برادر و برابرند. همه هیئت‌های مادی و لباس ظاهر و سایر نشانه های تفاخر مادی و امتیازات طبقاتی را كنار می‌گذارند و پارچه‌های ساده سفید ‌و پاك كه نشانه لباس تقوا و پاكی و مساوات است می‌پوشند و همگی یكسان به سوی پروردگار خود گام برمی‌دارند و در این حال تصمیم می‌گیرند كه برای همیشه خود را از تكبر و خودبرتربینی و توجه به امتیازات مادی، مجادله و مشاجره، دروغ و فحاشی، تفاخر و مباهات پاك نگاه دارند. هدف اصلی آفرینش انسان، شناختن خداوند و رسیدن به محبت و انس با خداوند و به دست آوردن صفات نیكوی الهی برای رسیدن به مقام خلیفه خداوند شدن است كه برای رسیدن به این امور نیازمندیم تا كسب صفای باطن نموده و روح را از شهوات پاك نماییم، از لذایذ خودداری و از پستی های دنیا دوری كنیم، با تحمل رنج و كوشش در این راه یاد را برای ذكر خداوند خالص كنیم و قلب را متوجه ساخته و به سوی الله تعالی هدایت كنیم. اعمال عبادی هم كه انجام می‌دهیم بر همین اساس مقرر گردیده اند اینكه انفاق مال می نماییم تا موجب جدایی فرد از حطام و هیزم دنیا شود مثل پرداخت زكات یا خمس یا صدقات و یا اینكه به وسیله روزه از شهوات و لذات خودداری می كنیم و یا با نماز علاوه بر ذكر و یاد خداوند قلب را متوجه او بسازیم و حج علاوه بر تمام این اعمال دربردارنده اعمالی دیگر نیز هست زیرا حج عبارت است از مهاجرت از وطن و خستگی بدن و انفاق اموال و قطع آرزوها و تحمل زحمات و تجدید میثاق و حضور مشاعر و شهود شعائر و در اعمال حج یاد و ذكر خدا از هر شائبه ای پاك می شود و فرد زائر با انواع طاعات و عبادات به خدا روی می آورد و در عبودیت و بندگی خداوند به مرحله كمال می رسد. حال كه اهمیت این فریضه الهی مشخص شد مناسب است تا سیر اعمال انجام شده در ایام حج را به طور مختصر به همراه مفاهیم این اعمال بیان داریم:
هر فردی كه می‌خواهد به سوی حج حركت نماید در حالی از وطن خود به سوی صحرا رهسپار می‌شود كه حالت مرگ و خروج از دنیا را دارد و با رفتن به سوی میقات (محلی كه در آن لباس مخصوص اعمال حج را به تن می‌نمایند) روز قیامت و حالت‌های هول انگیز آن را به یاد آورده وقتی وارد میقات می شود و دو قطعه پارچه سفید احرامی را به خود می‌پیچد به یاد پوشیدن لباس كفن باشد كه خواه ناخواه و در هر لحظه مرگ و روز فصل و جدایی فرا می‌رسد و انسان را در آن می پیچند و چقدر این دو لباس با هم شباهت دارند.
سر طواف: صحیح آن است كه زائر در حال طواف و گردش حول كعبه قلبی پر از تعظیم، محبت، خوف و رجا داشته باشد و بداند كه با این عمل طواف همانند فرشتگان مقرب خدا می شود كه به دور عرش الهی در حال طوافند كه در قرآن می فرماید: «و فرشتگان را می بینی كه پیرامون عرش الهی مشغول طوافند و به تسبیح و ستایش خداوند مشغول هستند.» باید دانست كه منظور از طواف تنها گردش نیست بلكه طواف قلب به همراه ذكر و تسبیح و ستایش پروردگار خانه است. بنابراین سر طواف و روح و حقیقت آن عبارتست از طواف دل برای حضرت ربوبی كه در روایت است به موازات كعبه در آسمان ها بیت معمور است كه ملائكه به دور آن همانند انسان ها كه پیرامون كعبه هستند طواف می كنند و ما در این طواف باید خود را حتی الامكان به فرشتگان شبیه سازیم كه من تشبه بقوم فهو منهم. هركس شبیه به قومی شود از آن قوم می‌شود. خانه كعبه در قسمت غربی خود سطحی هلالی شكل دارد كه همچون دامن است به نام حجر (دامن) اسماعیل كه دامن زنی مطیع و صابر و دارای توكل به قضای الهی است زیرا ابراهیم خلیل (ع) در كمال توحید همسر و تنها فرزند خود را به سرزمینی آورد كه نه بایر بود، نه دایر و نه موات، نه می شد در آن كشاورزی كرد نه دارای كشاورزی و آبادانی بود و نه آبی داشت كه بتوان در آن زندگی كرد بلكه سرزمینی كه به قول قرآن مجید غیرذی زرع بود یعنی دشتی سنگلاخ كه هیچ زندگی و آبادانی در آن نبود. مادر و كودك تنها در این بیابان رها شدند و مادر برای تهیه آب هفت بار مابین كوه صفا و مروه را طی كرد. شاید به جهت اهمیت دادن به چنین مادری و صبر و فداكاری چنین انسانی حجر اسماعیل نیز داخل طواف قرار دارد و همه حجاج می بایست به دور این محل نیز گردش نمایند. با احترام به چنین مادر سیاه پوستی معلوم می شود كه هركس، چه مرد، چه زن چه سیاه و چه سفید از هر نژادی به سوی خداوند مهاجرت كند خدا او را در كنار خویش جا و مقام خواهد داد. بعد از هفت دور گردش به دور كعبه همه زائران هفت بار فاصله بین دو كوه صفا و مروه را به احترام عمل هاجر (ع) طی می نمایند؛ عملی كه نشانگر مقام زن در نظام توحیدی است. بعد از سعی بین صفا و مروه حجاج قسمتی از مو یا ناخن خود را كوتاه می كنند كه نشان دهنده این است كه باطن را مانند ظاهر از پلیدی ها و گناهان می زداییم و دست و سر خود از شر گناه و آلودگی كوتاه می‌كنیم. تمام افرادی كه برای انجام مراسم حج از ابتدای ماه شوال تا هشتم ذی الحجه دسته دسته وارد مكه می‌شوند اعمال فوق را انجام داده و بعد لباس احرام را از تن خارج می كنند و منتظر ایام حج و به جا آوردن اعمال حج تمتع در هشتم ذی الحجه می‌مانند.
• حج تمتع:
روز هشتم ذیحجه بار دیگر تمام حجاج لباس احرام به تن می‌كنند و به قصد انجام حج تمتع لبیك گویان به سمت عرفات در ۲۴ كیلومتری مكه حركت می‌كنند. شب را در منی و در مسجدی به نام خیف به عبادت می‌پردازند.
• وقوف در صحرای عرفات:
از ظهر روز نهم تا غروب همه حجاج در صحرای عرفات همانند آدم(ع) كه دور شده از درگاه خداوند است با نشستی روحانی متوجه گناهان و دوری خود از خدا می‌شوند و با حالت توبه واقعی به سوی خدا بازگشت می‌كنند. در آن صحرا منظره قیامت و اجتماع خلایق را در محشر مشاهده می نمایند و در طبیعتی اصیل و صحرایی عاری از ساختمان ها و بناها و زندگی ماشینی و امتیازات مادی، شخصیت معنوی و فطری و طبیعت مسخ شده خود را به دست می‌آورند.
• رموز عرفات:
گاهی انسان چنان متوجه ظواهر و ظروف دین می‌شود و به آنها عادت می‌كند كه از محتوای آن دور می‌ماند و تنها ظروف و ظواهر عبادات را از پدر و مادر تقلید می‌نماید بی‌آنكه به معانی و مفاهیم آن پی ببرد. همین مسئله است كه در طول تاریخ باعث گرایش مردم به بت پرستی شده است. هشام بن كلبی متوفی ۲۰۴ ه در كتاب الاصنام خود می‌نویسد: «آنچه كه باعث شد مردم مكه از دین ابراهیم به پرستش بتان و سنگ‌ها بپردازند این بود كه هر قبیله‌ای كه از مكه كوچ می‌كردند قطعه سنگی از حرم با خود می‌بردند و برای بزرگداشت حرم و دلبستگی به مكه، هر جا وارد می شدند آن سنگ را می‌نهادند و دور آن طواف می‌نمودند... و بنا به عادت موروثی كه از ابراهیم و اسماعیل(ع) به آنها رسیده بود حج و عمره به جا می‌آوردند سپس رفته رفته این عمل آنان را به پرستش آنچه دوست داشتند كشانید و فراموش كردند آنچه را كه بر آن بودند، و دین ابراهیم و اسماعیل را دگرگون ساختند و بت‌ها را پرستیدند.» حجاج بیت الله الحرام در روز عرفه (روز شناخت) از حج خانه خدا برای حج خدای خانه به صحرای عرفات می روند تا در آن صحرای بی بنا و طبیعت اصیل به شناخت صاحب خانه نائل آیند و از حالت تقلید كوركورانه به حالت عرفان و شناخت محتوا و مفاهیم دین برسند.
• وقوف در مشعرالحرام:
از ابتدای مغرب حجاج از صحرای عرفات مسافتی حدود شش كیلومتر را طی می‌كنند تا به صحرایی به نام مشعر برسند. در مشعر شب را استراحت می نمایند در حالی كه هفتاد سنگ ریزه را برای روز بعد و مبارزه همگانی با شیاطین با خود برمی دارند، با معرفت و شناختی كه در عرفات حاصل شده است در صحرای مشعر شب هنگام با حضور ستارگان شب افروز و سكوت صحرا انسان‌های متفكر و باایمان نهایت بهره را می‌برند و در سكوتی ملكوتی و عرفانی به خدای خویش نزدیك می‌شوند. دوست می‌دارند در سكوت و هیبت صحرا و آسمان پرستاره در اندیشه های نورانی و روحانی فرورفته و فكر نمایند تا به مرحله شعور و خودآگاهی برسند.
• رمی جمره عقبه:
به محض طلوع آفتاب روز دهم سیل حجاج برای نبرد با شیطان به سوی منی سرازیر می‌شوند و در جمره عقبه نشانه شیطان را با هفت سنگ ریزه سنگباران می نمایند، به امید اینكه هرگاه در زندگی با شیاطین درونی روبه رو شوند و نفس اماره آنها را به نفاق، دروغ، تهمت، فحشا، دزدی، حسد، تكبر و خودبرتربینی و سایر گناهان وسوسه نمود آنها را سركوب نمایند. همانند حضرت ابراهیم خلیل الرحمان كه وسوسه‌های شیطان را سركوب نمود. دومین عملی كه در منی انجام می شود قربانی است. بشر در طول تاریخ اسیر خدایان گوناگون بوده است كه این خدایان بنی آدم را به اسارت كشیده اند و چه بسیار از انسان‌ها كه در راه این بت‌ها و هوی و هوس‌ها و بنای كاخ‌های ستمگران قربانی شده‌اند. حضرت ابراهیم با اعلام توحید بندهای اسارت را پاره نمود و فرزندان آدم را از هر نوع بردگی و قربانی شدن نجات داد. داستان ذبح اسماعیل به ما می‌آموزد كه در دین توحید انسان از قربانی شدن در پیشگاه خداوند معاف است و بشر با پذیرفتن توحید و اسلام واقعی استقلال و آزادی خود را در برابر اربابان و استعمارگران بازمی‌یابد و به قربانگاه طاغوت های زمان نخواهد رفت. حضرت ابراهیم(ع) به جهت شكر از درگاه الهی با كمك فرزند نجات یافته اش خانه ای ساخته كه طی قرون و اعصار انسان ها در كنار آن اجتماع نمایند و یادبود آن را با قربانی و اطعام فقرا و مستمندان گرامی بدارند. سپس مردان موهای سر را تراشیده و زنان ناخن خود را گرفته به سمت مكه حركت می‌نمایند. حجاج در مكه در نماز باشكوه عید قربان شركت می‌كنند و اعمالی مانند آنچه در عمره بیان شد انجام می‌دهند.
• حجرالاسود :
در گوشه كعبه سنگ سیاهی به نام حجر الاسود قرار دارد كه بنا به روایات اسلامی این سنگ از آسمان فرود آمده و نشانه‌ای است از خداوند در زمین و پیامبر اسلام(ص) در مورد آن فرموده است: «حجرالاسود دست خدا در زمین است» و در روایت دیگری از پیامبر اكرم(ص) آمده است كه «حجرالاسود را استلام كنید (دست بكشید) كه به منزله دست خدا در خلق است و خداوند با آن با بندگانش مصافحه می‌كند مانند مصافحه بنده با دوست خود. این سنگ وفاداری كسی را كه به آن دست می‌كشد گواهی می‌دهد.» مسلمانان در مراسم حج این سنگ را لمس می‌كنند گویی كه با خداوند دست بیعت می‌دهند و با خدا تجدید عهد می‌كنند كه از آن زمان به بعد مسلمان واقعی بوده و به عهد و دستورات الهی وفادار باشند.
• طواف نساء :
شاید یكی از فلسفه‌های طواف نساء سفارش پیامبر اسلام (ص) در حجه الوداع است كه درخصوص بانوان فرمودند: «ای مردم بانوان شما بر شما حقوقی دارند و شما نیز بر آنان حقوقی دارید و من به شما سفارش و وصیت می‌كنم كه به زنان نیكی كنید زیرا آنان امانت‌های الهی در دست شما هستند و با قوانین الهی بر شما حلال شده‌اند.» پیمان ازدواج در اسلام میثاق محكمی است میان زوجین و خداوند كه از دستورات قرآن در مورد وظایف همسری و خانواده اطاعت كنند و خداوند از مردان در مورد همسران آنها پیمان گرفته است كه یا به شایستگی و خوش رفتاری آنها را نگاه دارند یا به نیكی و احسان طلاق داده و رها كنند. زائرین خانه خدا نیز وفاداری و اطاعت خود را نسبت به حقوق همسر و خانواده ابراز می دارند و با طواف نساء و نماز آن و دست كشیدن بر حجرالاسود با خداوند تجدید پیمان می‌كنند و همان طور كه در ازدواج، زن و مرد نامحرم با عقد و میثاق با خداوند به یكدیگر حلال می‌شوند زائرین خانه خدا هم كه با احرام به همسر خود حرام شده‌اند با تجدید عهد و ابراز اطاعت از قوانین الهی در مورد خانواده بر یكدیگر حلال می‌شوند. حجاج شب یازدهم تا روز دوازدهم را در منی جهت رمی جمرات سه گانه كه نشانه‌های شیاطین هستند باقی مانده و بعد از این اعمال حج آنها به اتمام رسیده است. حجهم مقبول و سعیهم مشكور.
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید