سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


پایان عصر نقش‌های ایرانی


پایان عصر نقش‌های ایرانی
از همان روزهایی كه در دره‌های سیبری و از میان آرامگاه قوم ساكایا شیئی كشف شد كه نشانی از یكی از دست‌ساخت‌های بشر داشت نام فرش در تاریخ قوم آریایی به ثبت رسید.
درست از همان روزهایی كه این شیءِ پرنقش و نگار از اشكال انسانی و حیوانی و تزئینی كه متاثر از نقوش و سنگواره‌های دوره هخامنشی بود و گواهی بر بافت آن توسط اقوامی‌كه سازنده تمدن هخامنشی بودند، می‌داد، ایران نامی‌بلند یافت.
اما ماجرا از اوایل سالهای ۶۰ شروع شد. تا آنروز فرش ایران بدون هیچ رقیب و در جهان یكه تازی می‌كرد و نه تنها كشورهایی مانند چین و هند و پاكستان فرش تولید نمی‌كردند بلكه هیچگاه نمی‌توانستند تصور كنند كه روزگاری در این عرصه از كشوری مانند ایران پیش بیفتند و بازارهای جهانی را در دست بگیرند.
اما ناگهان این ماجرا با سرعت حیرت‌آوری اتفاق افتاد. درست اوایل دهه ۶۰ هنگامی‌كه بانك مركزی كشور برای صادرات فرش مشكلاتی به وجود آورد، به تدریج كشورهایی مانند پاكستان، هند و چین كه به واسطه رشد جمعیت نیازمند تولیدات متنوع و افزایش توان حضور در بازارهای جهانی بودند به سراغ فرشبافان و طراحان ایرانی آمدند.
تعهدنامه ارزی كه بانك مركزی برای صادرات فرش درخواست می‌كرد راهی بن بست بود پیش روی فرش ایرانی برای حضور در بازارهای جهانی. خیلی زود صادرات فرش كاهش یافت.
نتیجه آن شد كه بسیاری از بافندگان و طراحان فرش بیكار شدند. عده‌ای به دعوت كشورهایی مانند پاكستان و هند به آنجا رفتند و با تعلیم كارگران هندی و پاكستانی و در اختیار قرار دادن طرح‌های ایرانی اولین قدم را در تولید فرش‌های رقیب برداشتند. اما این همه ماجرا نبود.
این كشورها با ساخت كارگاه‌های بزرگ و تولید این محصول به تدریج به یكی از تولید كنندگان فرش تبدیل شدند. از همان روزها بود كه می‌شد در نمایشگاه‌‌ها نام كاشان و اصفهان و نائین و تبریز را در كنار نام كشورهای چین و هند و پاكستان دید. شاید این موضوع در ابتدا برای متولیان فرش ایران چندان قابل توجه نبود.
اما امروزه با گذشت تقریبا سی سال از آن روزگار فرش ایرانی با تمام ظرافت‌ها و زیبایی‌ها به كناری رانده‌شده و فرش‌های پاكستانی و هندی و چینی حتی خود را به داخل مرزهای كشور رسانده‌است. اگر این حركت در اوایل سال‌های ۶۰ زنگ خطری بود اما امروز به یك تهدید جدی كه هر لحظه بیشتر می‌شود تبدیل شده‌است.
● طنین یك فریاد
«چین، كاشان را هم كپی كرد». این خبر در یكی از روزهای تابستان حیرت بسیاری را برانگیخت. اینكه كشور چین با ساخت شهرك‌هایی صنعتی به نام كاشان و تبریز و... و با تولید فرش در این شهرك‌ها با نام تجاری كاشان امروزه به یكی از تولیدكنندگان بزرگ و بی رقیب فرش جهان تبدیل شده‌است.
اگرچه این خبر بهت‌آور موجب نگرانی بسیاری از مسئولان شد اما سخنان معاون وزیر بازرگانی به خبرگزاری مهر شگفتی بیشتری را موجب شد. او با تكذیب خبر احداث شهركی به نام كاشان در چین به منظور بافت فرش‌هایی با طرح‌های كپی‌شده طراحان ایرانی و فروش محصولات با نام فرش كاشان، گفت: نقش چین در بازار جهانی فرش دستباف به تدریج در حال كمرنگ شدن است. چراكه این كشور در سایر زمینه‌ها بیش از فرش دستباف دارای مزیت است.
مرتضی فرجی درباره سهم ایران از فرش‌های دستباف ایرانی در بازار جهانی گفت: سهم ایران از بازار جهانی فرش دستباف ۴۰ درصد است. اما در كشورهایی مانند چین، هند، پاكستان، نپال و بنگلادش قالی‌هایی با كپی برداری از طرح‌های طراحان ایرانی در حال تولید و بعضا فروش با نام فرش ایران در دنیاست.
اما او هیچگاه سخن از آمار و ارقام به میان نیاورد كه بیانگر میزان ركود فرش ایران در بازار جهانی است. او هیچگاه نگفت كه بر اساس آمار سازمان ملل فروش فرش‌های ایرانی روز به روز كمتر می‌شود و فرشهای چینی و هندی و پاكستانی و حتی نپالی با نام شهرهای ایران عرصه را برای تولیدات فرش كشور تنگ كرده است.
بر اساس آمار ارائه شده از سوی سازمان ملل استقبال از فرش ایران در بازارهای جهانی روز به روز كاهش می یابد و كشورهای چین و هند و پاكستان به تولید كنندگان واقعی این محصول تبدیل می‌شوند. بر اساس این آمار صادرات فرش ایران در سال ۲۰۰۱ به كشورهای اسپانیا، فرانسه، انگلیس و ایتالیا، ارزشی معادل ۹۰.۸ میلیون دلار داشته است.
اما به گزارش این سازمان ارزش صادرات فرش ایران به این چهار كشور كه قبلا از بازار‌های عمده فرش ایرانی بودند در سال ۲۰۰۵ رقمی‌معادل ۶۱.۶ میلیون دلار بوده است. این رقم در ۸ ماه سال ۲۰۰۶ كاهش چشمگیری داشته است.۳۹.۶ میلیون دلار. مسلما بخش قابل توجهی از فروش فرش نصیب كشورهایی مانند چین ، هند و پاكستان شده است و آنان توانسته‌اند با سیطره بر بازار فرش گام‌هایی اساسی در این زمینه بردارند.
از سویی محمدرضا مجد مشاور مدیرعامل شركت سهامی‌فرش ایران با اشاره به بازار‌هایی كه از فرش ایرانی استقبال می‌‌كنند، می‌گوید: عمده بازار ما كشورهای حاشیه خلیج فارس هستند. آنان آگاهی درستی از فرش ایرانی و كیفیت آن دارند و بنابراین ما بیش از آنكه در كشورهای اروپایی به موفقیت در بازار برسیم می‌توانیم در همین كشورهای عربی بازاری مناسب برای خود فراهم آوریم.
مجد با اشاره به مناسبات تولید در كشور ما و كشورهای تازه رقیب می‌گوید: هزینه تولید در كشور ما بالاست اما در كشورهایی مانند چین و هند و حتی پاكستان كه نیروی كار ارزان دارند، هزینه تولید به شدت كاهش می‌یابد و فرش‌هایی تولید می‌شود كه علاوه بر كیفیت پایین هزینه نازلی را هم داراست.
او به كیفیت فرش ایران اشاره می‌كند و می‌گوید: ما اگرچه از نظر اقتصادی و فروش فرش در جهان جایگاه واقعی خود را نداریم، اما از نظر جایگاه هنری همچنان در صدر تولیدكنندگان فرش جهان هستیم. مسلما طرح‌های خوب و زیبای ایرانی كه طراحان بزرگ آنرا می‌آفرینند همواره می‌تواند ضامنی باشد بر كیفیت و زیبایی فرش ایرانی.
اما این سخنان همه ماجرا نیست. مجد راه برون رفت از وضعیت فعلی صنعت فرشبافی را تغییر در رویكرد می‌داند و می‌گوید: ما باید توجه بیشتری به سلیقه مشتری بكنیم و بر اساس آن فرش تولید كنیم.
او دو ضعف بزرگ صنعت فرش ایران را در سفارش پذیر نبودن تولیدات و استفاده از روش‌های سنتی و نداشتن طرح و نقشه بر اساس نیاز مشتری‌های مختلف می‌داند.« تجار اروپایی فرش‌ها را عموما برای فروشگاه‌های زنجیره‌ای می‌خواهند. بنابراین این دو رویكرد برایشان مهم است. اول اینكه در زمانی كوتاه به دستشان برسد و دوم اینكه طرح‌ها و نقشه‌ها متفاوت و به روز باشد و مطابق با نیاز مشتری.
او از كشورهای چین و هند و پاكستان به عنوان كپی كاران صرف نام می‌برد و می‌افزاید: این كشورها در ابتدا چیزی نداشتند و حتی نمی‌دانستند فرش چیست. اما در مقطعی با جذب برخی از طراحان گمنام و فرش بافان ایرانی به تدریج این صنعت در كشورشان را راه‌اندازی كردند.
اگرچه تولیدات اولیه این كشورها بسیار نازل بود و كمتر كسی گمان می‌كرد كه حتی یك متر از فرششان در بازارها به فروش برسد اما امروزه و با گذشت تقریبا ۳۰ سال از اولین تولیداتشان، آنان بازارهای اروپایی و آمریكا و اروپا را در دست گرفته‌اند و به تولید كنندگان بزرگ این محصول تبدیل شده‌اند.
● یك گام به عقب
اما رئیس كارگروه مالكیت‌های معنوی معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سخنی دیگر می‌گوید: «با وجود اظهار نظر برخی از مسئولان مبنی بر وجود نداشتن شهری به نام كاشان در چین و عدم تولید فرش‌هایی به این نام، اما فرش‌های كاشان چین در بازارهای جهان به وفور وجود دارد و به راحتی فروخته می‌شود.
محمدرضا بازغی از انتشار تصاویر متنوع از فرش‌های چینی و هندی و پاكستانی در كاتالوگ‌ها و بروشورهای مختلف كه با نام فرش كاشان چین، اصفهان و نائین و بیجار هند و تبریز پاكستان خبر می‌دهد و می‌افزاید: بزرگترین دلیل بر وجود این محصول در بازارهای جهانی همین بروشورهایی است كه در هر نمایشگاه فرشی عرضه می‌شود. در تمامی‌این بروشورها نام شهرهای ایرانی در كنار طرح‌ها و نقشه‌های متنوع دیده‌ می‌شود و می‌توان به راحتی این موضوع را ثابت كرد.
بازغی با اشاره به احداث شهرهایی برای تولید فرش‌هایی با نام‌های شهرهای ایرانی در چین و هند می‌گوید: با وجود آنكه سفارت چین احداث شهری به نام كاشان را تكذیب می‌كند اما می‌توان به راحتی پذیرفت كه برای نام‌آورشدن یك صنعت هرگز نیازی به تأسیس شهری جداگانه نیست، بلكه كافی است منطقه‌ای به لحاظ تولید یك محصول شناخته شود. اما زمانی زنگ خطر به صدا در می‌آید كه بازغی خبرهای نگران كننده‌ای می‌دهد.
او می‌افزاید كه در حوزه فرش تنها نام كاشان در معرض كپی برداری قرار نگرفته است. زیرا شهرهای دیگری مانند تبریز، اصفهان، نائین و... نیز مورد توجه جاعلان قرار گفته است. او از ثبت جهانی نام‌های ایرانی با طرح‌ها و نقشه‌های مختلف در مركز ثبت آثار معنوی سخن می‌گوید و حتی به اقامه دعوا بر علیه این كشورها در مجامع قانونی نیز اشاره می‌كند.
از سویی اعلاء توكلی یكی از اعضاء اتحادیه صادر كنندگان فرش ایران درباره رقابت كشورهای كپی‌كار فرش ایرانی می‌گوید: نمایشگاه‌های مختلفی كه در كشور‌های كپی‌كار فرش برگزار می‌شود عرصه را بر فرش‌های ایرانی تنگ كرده‌است.
او می‌افزاید: پاكستان با برگزاری نمایشگاه فرش آن‌ هم درست بعد از نمایشگاه فرش ایران به بازاری مناسب برای داد و ستد این محصول تبدیل شده‌است و بسیاری از تاجران اروپایی با حضور در نمایشگاه فرش این كشور، فرش‌های ایرانی را به خاطره‌ای دور تبدیل كرده‌اند. این سرنوشت انگار پایانی ندارد و هر روز شكلی تازه به خود می‌گیرد و ما انگار در رویای شكوهمند روزگار سیطره فرش ایرانی بر جهان به خواب رفته‌ایم.
● پایان قصه
اما اینجا نقطه پایان ماجرا نیست. قرار نیست كه این موضوع اینجا به پایان رسد. داستان فرش ایرانی تنها به چند سخن و اظهار نظر ختم نمی‌شود. در آنسوی این سخنان و آمارها و ارقام سكوتی معنا دار نهفته است. آنچه كه بر فرش ایرانی می‌گذرد نه از هجوم و یورش مغول وار چینی‌ها و هندی‌ها، كه از بی توجهی خودمان است. در همین تهران چند مركز فروش فرش‌های هندی دایر است. فرش‌هایی كه به نام فرش‌های ایتالیایی به فروش می‌رسد.
فارغ از اینكه كشور ایتالیا در هیچ دوره از حیات خود تجربه بافت فرش را نداشته است. بسیاری از شهروندان ایرانی نیز خریداران فرش‌های هندی هستند و هیچ نهادی نیست كه این موضوع را پیگیری كند.
انگار هندی‌ها و چینی‌ها پس از فتح بازارهای اروپایی و آمریكایی و آفریقایی این‌بار عزم خود را برای فتح بازارهای ایرانی جزم كرده‌اند و اینگونه بی‌مهابا وارد كشور شده‌اند و انگار جایی بهتر از ایران برای عرضه تولیدات نازل خود نیافته‌اند.
این پایانی تلخ است. نام كاشان و اصفهان و تبریز و نائین و بیجار دیگر متعلق به صنعت فرش ایران نیست. این نام اكنون در انحصار كشورهایی مانند چین و هند و پاكستان است و آنان با كپی برداری‌های نازل تولیدات بی‌كیفیت خود را در بازارهای جهانی می‌فروشند و فرش‌های ما در لابه‌لای گردو خاك انبارهای داخلی و خارجی فراموش می‌شود.
از كجا معلوم. شاید فردا همین كشورها با ثبت این نام به ما كه صاحبان واقعی تولید فرش در جهان هستیم، حتی اجازه ندهند كه فرشی با این نام‌ها تولید كنیم و این عرصه را هم در انحصار خود درآورند.
عباس ثابتی راد
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید