چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

۶۰۰ هزار عراقی چگونه قربانی شدند


۶۰۰ هزار عراقی چگونه قربانی شدند
در این چهار سال و اندی كه از زندگی مرگبار عراقی ها می گذرد كم نبودند گزارشگران و محققانی كه برای روایت تاریخ محنت بار مردمان آنجا راهی شهروروستای ویران این كشور شدند اما در میان این خیل راویان و گزارشگران، كار تیم محققان نشریه لنست ارزش و جایگاهی ویژه دارد. در تركیب این گروه محققانی قرار گرفتند كه تجربه ای طولانی از تحقیق در جنگ های بزرگ بالكان داشتند . شاید به همین دلیل هم بود كه بیشترین تلاش برای سانسور و تحریف گزارش گروه لنست صورت گرفت .
مجله لنست - از معتبرترین نشریات علمی بریتانیا- دوازدهم اكتبر نتیجه تحقیقی را به چاپ رساند كه به باور كارشناسان جنگ وسیاست تا به امروز دقیق ترین برآورد از نتایج فاجعه عراق است. تهیه كنندگان این گزارش درپایان مطالعه خود به نكته ای تكان دهنده رسیده و نتیجه گیری كرده بودند كه میزان مرگ و میر عراقی ها در چند ماه نخست جنگ حدود پانزده هزار نفر در ماه بوده است اما پس از این یعنی تا اكتبر ۲۰۰۶ ششصدهزار عراقی به شیوه ای خشونت آمیز كشته شده اند.
دولت های آمریكا و انگلیس به سرعت این نتایج را رد كرده و آن ها را «از حیث روش شناختی مخدوش» خواندند؛ اما محققان لنست از شیوه های بسیار علمی واستاندارد برای محاسبه مرگ و میر در جنگ و منطقه های مصیبت زده استفاده كرده بودند. آن ها از اغلب محلات و مناطق درگیر جنگ دیدن كرده و گزارش آمار قربانیان را معتبرترین منابع محلی وشاهدان جنگ جویا شده بودند. دلایل امتناع این دولت ها به قدر كافی روشن است: پذیرفتن این نتایج برای دولت های مقصر بسیار ویرانگر بود. آمارقربانیان فاجعه عراق آنگاه تكان دهنده می شود كه دریابیم در میان ششصدهزار نفر قربانی خشونت های جنگ عراق (یا حتی بیش از این تعداد)، بخش غالب آنان توسط نظامیان آمریكایی به قتل رسیده اند و نه توسط بمب های جاده ای یا جوخه های مرگ یا مجرمان خشن.محققان لنست از شهروندان عراقی پرسیده بودند كه عزیزانشان چگونه مرده اند و چه كسی مسئول آن است. شناخت خانواده ها درباره علل مرگ ها بسیار جالب بود.خانواده قربانیان می دانستند كه قربانیان حملات هوایی به دست اشغالگران، قربانیان بمبگذاری های خودرو توسط شورشیان كشته شده اند و قربانیان اصابت گلوله و موارد دیگر تلفات نیز اغلب در درگیری ها و شرایطی رخ داده اند كه شاهدی وجود نداشته است. طبیعی بود كه شنیدن این نتایج برای آن عده از كسانی كه تلفات جنگ را ازدریچه بیانیه های پنتاگون یا رسانه های متحد بوش می بینند، دشوارآید.
بر پایه پاسخ خانواده های قربانیان آنجا كه به طورقطع می دانستند مقصرقتل عزیزانشان كیست، سهم نیروهای آمریكایی (یا ائتلاف متحدشان) ۵۶ درصد برآورد شده بود. این یعنی می توان با اطمینان گفت كه نیروهای ائتلاف تا نیمه سال ۲۰۰۶ حداقل صدوهشتاد هزار عراقی را كشته اند. این درحالی است كه محققان اطمینان یافته بودند كه آمریكا سهم جدی ازتقصیر در مرگ های مشكوك دارد. رقم باقیمانده را می توان به شورشیان، مجرمان بومی ویا نیروهای عراقی نسبت داد .
● چرا ما چیزی درباره این ها نمی دانیم؟
یقیناً كشته شدن سیصد نفر عراقی در روز بارها و بارها خبرساز می شود و با این حال، رسانه های الكترونیك و چاپی خیلی راحت به ما نمی گویند كه آمریكا باعث كشته شدن تمام این افراد می شود. ما خبرهای زیادی درباره خودروهای بمبگذاری شده و جوخه های مرگ می شنویم، اما اخباری درباره كشته شدن عراقی ها به دست آمریكایی ها نمی شنویم مگر درباره اخبار پراكنده تروریستی یا فجایع پراكنده دیگر.
پس آمریكا چگونه این قتل عام را انجام می دهد و چرا این وضعیت ارزش خبری ندارد؟ پاسخ این سؤال در آمار حیرت آور دیگری نهفته است: این آمار را نیروهای نظامی آمریكا منتشر كرده و توسط مؤسسه فوق العاده معتبر بروكینگز گزارش شده است: در چهار سال گذشته، نیروهای نظامی آمریكا روزانه بیش از هزار نیروی گشتزنی را به محله های دشمن فرستادندكه مأموریت همه آنها دستگیری یا كشتن شورشیان و تروریست هاست. (اگر سربازان عراقی را نیز كه در میان نیروهای آمریكایی حضور دارند به شمار آوریم، از ماه فوریه، این تعداد به حدود پنج هزار نیروی گشت در روز رسیده است).این هزاران نیروی گشت نقش اول را در خط مقدم شلیك به هزاران عراقی داشته اند؛ چون این ها بر خلاف چیزی كه اول به ذهن می آید، فقط كارشان «راه رفتن زیر آفتاب» نیست. در واقع، همان طور كه نیر روزن، یك روزنامه نگار مستقل، در كتاب بسیار خواندنی اش، «در درون پرنده سبز»، به روشنی و به شیوه ای دردناك توصیف كرده است، این گشتزنی ها وحشی گری های پرزوری را در بر می گیرد كه فقط گهگاهی توسط یك روزنامه نگار مستقل از جریان كلی رسانه های آمریكا گزارش می شود.وقتی كه هدف و روند كار این گشت ها را از نزدیك زیر نگاه بگیریم، خشونت های آنان هویدا می شود .
هر مردی كه در سن جنگ باشد، نه تنها مظنون است بلكه بالقوه یك دشمن خطرناك به حساب می آید. به سربازان ما می گویند كه خطر نكنند: مثلاً در بسیاری از موارد نفس در زدن ممكن است باعث شلیك گلوله به در شود. در نتیجه به آن ها دستور داده شده كه هر وقت با وضعیتی ظاهراً خطرناك روبه رو هستند، غافلگیرانه عمل كنند - درها را بشكنند، به هر چیز مشكوكی شلیك كنند و درون هر اتاق یا خانه ای كه احتمال مقاومت در آن ها باشد نارنجك بیندازند. اگر با مقاومت محسوسی روبه رو شوند، به جای این كه سعی كنند به ساختمان حمله كنند، می توانند از توپخانه یا نیروهای هوایی كمك بگیرند.
مایكل شوارتز
استاد جامعه شناسی و مدیر هیأت علمی دانشگاه استونی بروك
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید