پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
چشم انداز آینده امنیت و همکاری در خلیج فارس
خاور میانه قلب جهان است، هر کس بخواهد بر جهان حکومت کند، باید بر خاور میانه حاکم شود و هر کس بر خاور میانه دست یازد و بر آن جولان دهد، بر جهان جولان داده است. به جرات می توان گفت خاورمیانه بدون خلیج فارس و کشور های حوزه ی آن موقعیت ویژه ی ژئوپولیتیک و اکونومیک خود را از دست می دهد.
منطقه ی خلیج فارس، قبل از آن که به سبب تعلقش به خاور میانه شناخته و حائز اهمیت شود به سبب منابع انرژی غنی و مواد معدنی و مواد غذایی گوناگونی که در آن وجود داشته و ذخیره می باشد، موقعیتی ژئوپولیتیکی پیدا کرده و از آنجایی که بسیاری از کشورهای خاورمیانه با آن مرز آبی تشکیل داده اند و به عنوان یک شاهراه برای جهان غرب به منظور ورود به خاورمیانه می باشد موقعیتی اسراتژیک، ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک یافته است.
خلیج فارس ، هم اکنون با توجه به قابلیت های نفتی و منابع طبیعی، موقعیت اقتصادی، شاهراهی ارتباطی و ... ای که دارد به وضعیتی رسیده که به انباری از کلکسیون تسلیحات نظامی مبدل گردیده است. به طوریکه تداوم چنین روندی به همراه این سکوت و رخوت حاکم بر جامعه ی بین المللی، احتمال ظهور فاجعه هایی به مراتب فجیع تر از جنگهای جهانی و جنگ سرد را در بر خواهد داشت.
وجود نژادها، فرقه ها و مذاهب نا متجانس و گوناگون، نا همگونگی شرایط اقتصادی و سیاسی ملل، ظهور نو جنبشهای رایکال و ... همواره سبب شدند که نتوان رهیافت یگانه ای را برای دکترین امنیت در خاورمیانه و خلیج فارس و چشم انداز آتی آن مد نظر گرفت. لذا در این مقاله کوشیده شده که چهره ی جدیدی از امنیت در خاورمیانه ترسیم شود و کوشیده شده که به دنبال راهکار منطقه گرایی و گوشزد بحران های جدیدی چون آب و انرژی به دکترین نوینی از امنیت در خاورمیانه و به ویژه در خلیج فارس توجه شود. به طوریکه این دکترین تنها به رهیافت های رئالیستی و یا لیبرالیستی محدود نگردد و به تک بعدی نگری آلوده نشود .
این مقاله می کوشد تا با در نظر گرفتن منطقه ی خلیج فارس به عنوان منطقه ای که به وسیله ی خشونت، سرکوب و بی ثباتی به چالش کشیده شده است و دولتها ی خود مختار و رانتیری که آزادی مطبوعات و مشارکت سیاسی را به شدت سرکوب کرده و در مقابل انجام اصلاحات سیاسی مانع تراشی می کنند و سعی بر آن دارند مشروعیت سیاسی خود را بالا ببرند، موجب شده اند که خاورمیانه و به ویژه منطقه ی خلیج فارس مبدل به منطقه ای بر روی باروت و بمب و تسلیحات شود که هر لحظه احتمال انفجار آن وجود دارد .
در این مقاله چهره ی نوینی از امنیت در خلیج فارس و خاورمیانه، با گذر به مرزهای نوین آن ارائه داده می شود و بر اساس آن چشم انداز اینده ی همکاری و امنیت در منطقه را بررسی می کند.به گونه ای که در این منطقه نمی توان از رهیافت غرب محور رئالیستی _که حاصل تجربه ی آمریکا و اروپای غربی پس از جنگ جهانی اول می باشد _ استفاده کرد .
بی تردید آنچه همواره نمی توان در طرح ریزی دکترین امنیتی خلیج فارس از آن چشم پوشید ظهور پدیده ای به نام ۱۱ سپتامبر و به دنبال آن پدیده ی مجهول و نا معلوم تروریسم و بالاخص تروریسم اسلامی و طبقه بندی کشورهای جهان از سوی آمریکا به عنوان مخالفان و موافقان تروریسم است.
منطقه ی خاور میانه و به ویژه قلب آن یعنی خلیج فارس از لحاظ آزمون مفاهیم ضد و نقیض امنیت ملی اهمیت قابل توجهی دارد ولذا در این مقاله سعی بر آن شده تا رهیافتی جامع، روشن و کاربردی تری برای رهایی از رهیافت های رئالیست ها و لیبرالیست ها ارائه شود. این رهیافت جامع، ضمن تلفیق دو رهیافت رئالیستسی و لیبرالیستی، برخی مولفه های لاینفک و موثر بر امنیت و آینده ی امنیت و همکاری در خلیج فارس را در نظر گرفته که شامل ۸ مولفه ی زیر است و ۵ مولفه ی اول هرگز به طور یکتا و مجزای از هم عمل نمی کنند و به صورت پارادایمی واحد با یکدیگر در تعاملند. لذا به منظور ارائه ی یک مدل و الگوی سیاستگذاری جامع، ابتدا سعی بر آن شد تا چهره ی نوینی از امنیت و همکاری در خلیج فارس ارائه شود.
سپس با توجه به چالشها ی موجود به ارائه راهکارهای قابل دسترس و پیش روی مقابل سیاست مداران و سیاست گذاران می پردازد. این مولفه ها عبارتند از :
۱) مشروعیت سیاسی.
۲) توانمندی اقتصادی.
۳) منابـع طبیعی و استراژیک ( به ویژه آب).
۴) توان نظامی.
۵)تساهل مذهبی و قومی(نا امنـــی هــای نـاشی از پلورالیزم دینی).
۶) مهاجرت ها و نا امنی ها.
۷) پدیــده ی نویــن تـــروریسم و اسلام _ تروریسم.
۸)جهانی سازی و چالشهای امنیتی ناشی از آن.
دور از واقعیت نیست که داخلی بودن مفهوم امنیت در جهان سوم سبب خواهد شد که ابر قدرتها و ملل غرب _که مفاهم امنیتی شان خارجی است_ بیشتر بر امنیت منطقه تاثیر گذار باشند. بنابر، این موضوع برای کشور های حوزه ی خلیج فارس، بهترین راه حل به منظور تثبیت و کنترل نامنی منطقه و منطقه گرایی در دکترین امنیتی شان است. لذا بی شک کشورهای خاورمیانه به این رویکرد خواهند رسید که امنیت مضیغ خود را می بایست ترک و دکترین امنیت موسع خود را در منطقه پایه ریزی کنند. بدین لحاظ با ایجاد یک نظام امنیتی تعاونی که به سبب آن تمامی کشور های منطقه ی خلیج فارس از این نظام امنیتی تعاونی حائز کسب امتیازات امنیتی باشند، می توان به آینده ی خارجی امنیتی و صلح خلیج فارس امیدوار بود.
با توجه به مولفه هایی که قبلا ارائه شد می توان در این مقاله به اینده ی احتمالی و ممکن همکاری و امنیت در خلیج فارس دست یافت. به امید آنکه بتوانیم مدل و الگویی برای سیاستگذاری جامع و علمی و در عین حال واقع بینانه ارائه دهیم.
رضا رضایی (مصدق)
دانشجوی رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان)
دانشجوی رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان)
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران نیکا شاکرمی رهبر انقلاب روز معلم معلمان دولت سیزدهم مجلس شورای اسلامی مجلس شهید مطهری حجاب شورای نگهبان قوه قضائیه
تهران هواشناسی زلزله معلم شهرداری تهران سیل قوه قضاییه آموزش و پرورش پلیس سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
خودرو قیمت خودرو دولت قیمت دلار ایران خودرو دلار قیمت طلا سایپا بانک مرکزی بازار خودرو کارگران تورم
مشهد رضا عطاران رادیو فضای مجازی تلویزیون سریال سینمای ایران سینما دفاع مقدس تئاتر موسیقی فیلم
دانشگاه علوم پزشکی مکزیک
رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل فلسطین جنگ غزه آمریکا نوار غزه روسیه چین حماس عربستان یمن
استقلال پرسپولیس فوتبال سپاهان تراکتور لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ باشگاه استقلال لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر باشگاه پرسپولیس
همراه اول دبی واکسن تبلیغات اپل ناسا گوگل وزیر ارتباطات پهپاد
کبد چرب بیماری قلبی کاهش وزن دیابت داروخانه ویتامین طول عمر بارداری