جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

خوش تیپ پرسر و صدا


خوش تیپ پرسر و صدا
حیف شد؛ ۱۰۰هزار چوق همین طور مفت از چنگم پرید!
اگر سال ۱۹۹۱ این رخش مدل ۸۱ را داشتم كه الان زیر پایم هست، ۲۶۲ كیلومتر در ساعت كه سهل است، دستی به سر و گوش موتورش می كشیدم كه ۳۶۲ تا برود و صفر تا صدش ۹/۴ ثانیه كه هیچی۹،‎/۲ ثانیه بشود و آن وقت كنسولیر GTP را راحت و مثل آب خوردن پشت سر می گذاشتم كه برود جلو و بوق بزند و دماغ سازنده اش- وارن موسلر- بسوزد كه گفته بود هر كس از ماشین من جلو بزند، ۱۰۰هزار چوق جایزه دارد. بعد جایزه اش را می بردم كه از قرار هر چوق ۹۱۶ تومان، می شد ۹۶۰ میلیون تومان... یا ۶۹ میلیون تومان... خلاصه خیلی می شد! حداقل پول عینك ری بن خودم را درمی آوردم!
تازه، اگر قرار بود مسابقه تیپ هم بگذارند، رخش من حتماً اول می شد؛ مخصوصاً جلو آن ماشین كنسولیر GTP كه دك و پوز بی ریختی هم داشت. اما انصافاً آقای وارن موسلر بعداز ۱۵ سال، سلیقه پیدا كرده و امسال بالاخره موسلر MT۹۰۰S ۲۰۰۶ را به بازار فرستاده كه تیپش بد نیست؛ تازه شده شبیه به ماشین من!
موارد شباهت فراوان است. موسلر MT۹۰۰S دو در دارد، ماشین من چهار در. موسلر برای دو سرنشین جا دارد، ماشین من- الان كه باید كمربند ایمنی ببندیم- پنج سرنشین می گیرد(البته قبلاً با خود راننده شش نفر بود و گاهی هم هفت، هشت...). موسلر ۴۸۰ سانتیمتر طول دارد و ۲۰۱ سانتیمتر عرض و ۱۱۳ سانتیمتر ارتفاع و فاصله دو محور چرخ عقب و جلو آن ۲۷۷ سانتیمتر و فاصله چرخ های چپ و راستش۱۶۸ سانتیمتر كه از هر طرف حداكثر یكی- دو متر از ماشین من بزرگتر است، در عوض چند سانتیمتر از رخش من كوتاه تر است كه این به آن در!
یك مورد شباهت دیگر، البته این است كه هر دو اتومبیل، دیفرانسیل عقب هستند، منتها موتور موسلر وسط قرار گرفته و موتور این یكی جلو است.
مصرف سوخت موسلر ۷/۱۳لیتر در یكصد كیلومتر شهر و ۳/۹ لیتر در یكصد كیلومتر بزرگراه است؛ درست عین ماشین من! منتها آن یكی هشت سیلندر است و ماشین من چهار سیلندر؛ چهار سیلندر بیشتر یا كمتر هم كه فرقی نمی كند!
وقتی پای مقایسه به میان می آید، تازه پی می بری كه قدیمی ها چقدر عقلشان می رسیده كه ضرب المثل به هر كجا كه روی آسمان همین رنگ است را اختراع كرده اند. مثلاً موتور موسلر MT۹۰۰S ۲۰۰۶ را در نظر بگیرید: ۸ سیلندر خورجینی سوپرشارژدار كه هواسردكن موتور هم دارد، با بدنه موتور آلومینیومی و سرسیلندر آلومینیومی و حجم ۷/۵ لیتر و ۱۶سوپاپ و حداكثر فشار ۰/۶ پی.اس.آی و نسبت تراكم ۵/۱۰ به ۱ و حداكثر دور موتور ۶۵۰۰ دور در دقیقه و آن همه اهن و تلپ، همه اش ۶۰۰ اسب بخار در ۶۳۰۰ دور در دقیقه قدرت دارد و ۵۵۷ پاوند- فوت گشتاور در دور موتور ۴۰۰۰ دور در دقیقه؛ آن وقت چشم عالم و آدم را كور كرده كه آی مردم، بیایید و ببینید كه این ماشین ۲۲۰۰ پاوندی ما (همان ۹۹۸ كیلوگرم خودمان- وزنی هم ندارد بیچاره لاجون!) از حالت ایستاده تا یكصد كیلومتر در ساعت را در ۱/۳ ثانیه می رود و از ۸۰ كیلومتر در ساعت تا ۱۱۵ كیلومتر در ساعت ۸/۳ ثانیه طول می كشد و حداكثر سرعتش ۳۰۶ كیلومتر در ساعت است و چه و چه و چه!
آن وقت این رخش نجیب مدل ۸۱ ما با این موتور و... اصلاً چه فایده؟ این مقایسه ها حوصله آدم را سر می برد. بی خود نبوده كه شاعر فرموده: از قیاسش خنده آمد خلق را ! ما هم دیگر مقایسه نمی كنیم. اگر راست می گوید، مسابقه بگذارد؛ آن وقت مسابقه می دهیم!
اصلاً از اولش هم این ماشین موسلر را برای مسابقه دادن ساخته اند. یك آقایی بوده به نام وارن موسلر كه از سال ۸۵ شروع كرده به ساختن اتومبیل های سریعی كه بتوانند در میدان های مسابقات سرعت ایالات متحده مثل رولكس و دیتونا شركت كنند و بعداً به فكر میدان های مسابقه اروپا افتاده و آنجا را هم بی نصیب نگذاشته است. نمونه های اولیه MT۹۰۰ سال ۲۰۰۱ به بازار آمد. M اسم آن را از نام بنیانگذار شركت و T را از نام طراح این اتومبیل به نام راد ترن گرفته اند و عدد ۹۰۰ را هم لابد همین طوری محض خوشگلی پرانده اند! اول از موتور هشت سیلندر ۳۵۰ اسب بخار شورولت كوروت و سیستم انتقال قدرت پورشه ۹۱۱ و اجزای داخلی و سیستم تعلیق كوروت استفاده كرده بودند تا آن مدل را بسازند. بعداً پیشرفت كردند و سر و شكلی به ماشین خودشان دادند تا رسید به این MT۹۰۰S مدل ۲۰۰۶ كه الان در خدمت شماست.
سیستم انتقال قدرت این اتومبیل ۶ دنده دستی است كه با دنده ۱ تا ۶۴ كیلومتر در ساعت، با دنده ۲ تا ۱۱۴ كیلومتر در ساعت، با دنده ۳ تا ۱۵۷ كیلومتر در ساعت، با دنده ۴ تا ۲۰۲ كیلومتر در ساعت، با دنده ۵ تا ۲۴۳ كیلومتر در ساعت می رود و.... من دیگر به دنده ۶ نرفتم چون پلیس در همان دنده ۵ جریمه ام كرد!
اما انصافاً خوب كار كرده این آقای مهندس ترن ، چون ماشینی كه طراحی كرده خیلی راحت و سریع دنده عوض می كند و مخصوصاً پدال كلاج آن زیر دمپایی ابری خوب جواب می دهد!
ترمزگیری آن هم بد نیست (البته كارشناسان خارجی می گویند عالی است ولی ما با توجه به ترمز ماشین زیرپای خودمان اظهار نظر می كنیم). سیستم ترمز هیدرولیك با دیسك ترمزهای هوا خنك ۱۴ اینچی جلو و عقب روی تایرهای ۱۸ اینچی جلو و ۲۰ اینچی عقب میشلن PS۲ خوب عمل می كند. نه، از سرعت ۱۰۰ كیلومتر در ساعت تا ایستادن كامل در ۵/۳۰ متر، جداً بد نیست!
بدنه از جنس آلومینیوم و پلاستیك مسلح با فیبر كربن وزن چندانی ندارد و همان طور كه دیدیم به ۱۰۰۰ كیلوگرم هم نمی رسد، اما عجب سر و صدایی دارد! این را من نمی گویم كه فكر كنید با موسلر چپ افتاده ام، انتقاد كارشناس مجله های Car and Driver و Classic Driver است. آن وقت نمی دانم چرا موقع معاینه فنی به ماشین بیچاره من ایراد می گیرند... بگذریم!
سیستم تعلیق مستقل عقب و جلو با فنر كوئل و بازوهای كنترل و میل تعادل موسلر هم چندان فرقی با كمك فنرهای ماشین من ندارد، فقط خیلی از آن راحت تر است!
جعبه فرمان ریلی موسلر MT۹۰۰S هم با گردش فرمان ۰/۲ و نسبت گردش فرمان ۱۲ به ۱ و دایره گردش ۹/۱۱ متر كه دیگر ارزش گفتن ندارد! می ماند یك مشت خرت و پرت مثل شیشه برقی و قفل برقی و تهویه مطبوع و فرمان خم شونده و رادیوی سونی AM-FM و پخش CD با دو بلند گو و كیسه هوای ایمنی جلو و كمربند ایمنی ۳نقطه ای و از این قبیل چیزها كه داخل اتومبیل ریخته اند تا بگویند ماشین ما تجهیزات هم دارد!
اما فقط این بار عهدم را می شكنم و قیمت ها را مقایسه می كنم تا بگویید ماشین من بیشتر می ارزد یا این موسلر. من حدود ۷ میلیون پول داده ام- البته قسطی- تا توانسته ام این اسب راهوار زیر پایم را بخرم، آن وقت این موسلر MT۹۰۰S با آن همه ادعا، ۱۹۰هزار چوق بیشتر قیمت ندارد!
ساسان گلفر
منبع : روزنامه همشهری