یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
سفارش امام حسن (ع) به فرزندش قاسم (ع)
در جریان صحرای سوزان كربلا و شهادت اصحاب و یاران باوفای امام حسین صلوات اللّه و سلامه علیه ، حضرت قاسم - فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام - نیز حضور داشت و چندین مرتبه از عموی خود تقاضای رزم كرد؛ ولی حضرت نپذیرفت. حضرت قاسم كه نوجوان بود، بسیار افسرده و غمگین در گوشه ای نشست و گریه كرد، كه چرا همه یاران به فیض سعادت و شهادت می رسند ولی او محروم مانده است ، كه ناگاه به یاد نوشته ای افتاد كه پدرش امام حسن مجتبی علیه السلام بر بازویش بسته و فرموده بود: هرگاه بسیار غمگین شدی ، آن را باز كن و بخوان و به آنچه در آن نوشته شده است عمل نما. با خود گفت: سال ها از عمر من گذشته است ؛ و هرگز این چنین ناراحت و غمگین نشده ام ، پس نوشته را از بازوی خود گشود و در آن خواند:
« فرزندم ، قاسم ! تو را سفارش می كنم ، هرگاه در كربلا دیدی كه دشمنان ، اطراف عمویت حسین علیه السلام را محاصره كرده و قصدِ جان او را دارند، لحظه ای درنگ مكن ؛ و با دشمنان خدا و دشمنان رسولش جهاد كن و از ایثارِ جان خویش دریغ مكن. اگر عمویت به تو اجازه رفتن به میدان رزم ندهد ، التماس و اصرار كن تا رضایت و اجازه او را به دست آوری و سعادت و خوشبختی همیشگی را برای خود تاءمین كنی. »
حضرت قاسم پس از خواندن نامه ، سریع از جای خود برخاست و شتابان به سوی عموی مظلومش - امام حسین علیه السلام - آمد و با حالت گریه ، آن نوشته را تقدیم عمویش كرد. چون امام حسین علیه السلام گریه ملتمسانه برادرزاده ؛ و نوشته برادر خویش را مشاهده نمود، گریست و سپس نفس عمیقی كشید و فرمود: برادرزاده ام ، قاسم ! این سفارش پدرت را می پذیرم ؛ و آن گاه او را نزد عون - پسر عمّه اش - و حضرت اباالفضل العبّاس - عمویش – برد و سپس از خواهرش زینب پیراهنی تمیز گرفت و بر اندام قاسم پوشاند و عمامه ای بر سرش بست ؛ و بعد از آن او را روانه میدان نمود. حضرت قاسم نزد فرمانده لشگر عمر سعد رفت ؛ و فرمود: آیا از غضب و سخط خداوند نمی ترسی كه با عمویم حسین علیه السلام این چنین جنگ و كارزار می كنی ؟! و آیا از رسول خدا شرم و حیا نمی كنی ؟!
عمر سعد ملعون گفت : مطیع امر یزید گردید تا از شما دست برداریم .حضرت قاسم فرمود: خداوند تو را بدبخت نماید، تو چگونه مدّعی اسلام هستی در حالی كه با آل رسول جنگ می كنی!
و چون به لشگر حمله كرد و عدّه ای را به هلاكت رسانید، اطراف وی را محاصره كردند؛ و هركس به نوعی ضربه ای از تیر، شمشیر و سنگ بر آن نوجوان عزیز وارد ساخت كه در نهایت به فیض شهادت نائل آمد.
مدرک: منتخب طریحی : صفحه ۳۷۲، مدینهٔ المعاجز: جلد ۳، صفحه ۳۶۷، حدیث ۹۳۱.
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
مجلس مجلس شورای اسلامی ایران حجاب شورای نگهبان دولت دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران گشت ارشاد رئیسی رئیس جمهور جنگ
تهران هواشناسی شهرداری تهران پلیس دستگیری وزارت بهداشت سیل قتل سلامت کنکور آتش سوزی سازمان هواشناسی
قیمت دلار مالیات قیمت خودرو خودرو دلار بانک مرکزی بازار خودرو قیمت طلا سایپا مسکن ارز ایران خودرو
زنان سریال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلویزیون یمن تئاتر سینمای ایران قرآن کریم سریال پایتخت فیلم موسیقی سینما
سازمان سنجش کنکور ۱۴۰۳ خورشید
اسرائیل فلسطین رژیم صهیونیستی غزه آمریکا جنگ غزه روسیه چین اوکراین حماس عربستان ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال فوتسال بازی باشگاه پرسپولیس جام حذفی آلومینیوم اراک تیم ملی فوتسال ایران تراکتور سپاهان رئال مادرید
فناوری همراه اول گوگل تبلیغات اپل سامسونگ ناسا آیفون بنیاد ملی نخبگان دانش بنیان
سازمان غذا و دارو خواب بارداری دندانپزشکی مالاریا