پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ایران محور صهیونیسم ستیزی


ایران محور صهیونیسم ستیزی
رژیم صهیونیستی که در طول حیات نامشروع خود، بی پروا و وقیحانه دست به هر نوع تجاوز و جنایتی زده است، نماد واقعی تروریسم دولتی در جهان است. اما آنچه مهم و محل سؤال است این است که به راستی این رژیم با اتکاء و پشتگرمی به چه عواملی، اینچنین در مقابل دیدگان جهانیان، از هیچ گونه رفتار وحشیانه و غیرانسانی فروگذار نیست و حاشیه امنی که اسرائیل، از آن برخوردار است ناشی از چیست؟ در پاسخ به این سؤال، اشاره ای ولو کوتاه به برخی موارد ضروری است:
۱) حمایت همه جانبه متحدان استراتژیک غربی اسرائیل بویژه سیاستمداران کاخ سفید
۲) لابی صهیونیسم که با نفوذ در بسیاری از مراجع، سازمانها و نهادهای بین المللی، نه تنها مدافع سرسخت منافع افزون طلبانه اسرائیل بوده، بلک با تحریف آشکار این سازمانها و نهادها از اهداف و رسالتهای اصلی خود، آنها را بازیچه خود نموده و از هرگونه اقدام، تصمیم گیری و موضع گیری آنها که احیانا با منافع و اهداف اسرائیل، تباین و تضادی داشته باشد، جلوگیری نموده است.
۳) شبکه پیچیده، درهم تنیده و اختاپوسی و بین المللی تبلیغاتی صهیونیسم و بنگاههای بزرگ و امپراطوری های عظیم خبری و رسانه ای که در دست صهیونیست ها و در خدمت منافع آنهاست و با تمام توان و با بهره مندی از سرمایه های هنگفت و امکانات و تکنولوژی پیشرفته، در جهت خواست و اراده اسرائیل قدم برداشته و در مخالفت، ضدیت و سانسور هرگونه اقدام، گفتار و نوشته ای که حاکی از صهیونیسم ستیزی باشد، به شدت فعال اند.
۴) ارتش تا بن دندان مسلح اسرائیل که در زمره چند ارتش برتر جهان شمرده می شود (اما همین ارتش باصطلاح مدرن، در جنگ ۳۳ روزه خود با رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان، زمین گیر شده و مفتضحانه شکست خورد و هیمنه پوشالی آن فرو ریخت).
۵) بی توجهی بیشرمانه اسرائیل و فرار این رژیم جعلی از هرگونه معاهده و پیمان مشروع، معتبر و مثبت بین المللی و نقض آشکار قراردادهای مورد اجماع جهانی که به زعم صهیونیست ها با منافع آنها سازگار نیست!
۶) ...
اما واقعیت این است که اسرائیل همچنان با چالش های متعدد و بزرگی مواجه است که برخی از آنها از واقعیت های درونی اسرائیل مانند تنگناهای امنیتی اسرائیل نشأت می گیرند و برخی با مسائل خارجی بویژه منطقه ای مرتبط اند. راهبرد اسرائیل در منطقه در گام اول و با هدف کسب وجهه و مشروعیت منطقه ای و بالطبع جهانی و ورود به معادلات سیاسی بین المللی بعنوان کشوری واقعی، مستقل و به رسمیت شناخته شده، «خودی سازی اسرائیل» است.
البته وادادگی و انفعال برخی کشورها و دول عربی و اسلامی که روزگاری در خط مقدم مقابله و مخالفت با اسرائیل و حمایت از آرمان فلسطین بوده، اما امروزه غافل از کشتار و جنایت صهیونیست ها و آنچه بر سر فلسطینیان مظلوم آورده می شود و نیز بی توجه به تهدیدهای فزاینده و بالقوه و بالفعل اسرائیل بررسی منطقه و نقشه های شوم اسرائیل، دربرقراری ارتباط با این رژیم، از هم سبقت می گیرند، اسرائیل را دررسیدن به اهداف این استراتژی خود، کمک نموده است.
اما معضل جدی و مهم اسرائیل درمنطقه که صد البته ابعاد و زوایای جهانی یافته است، همان چیزی است که از آن به محور ایران -سوریه- حماس- مقاومت یاد می شود و فی الواقع عمده مخالفت های رسمی، علنی و صریح با اسرائیل در منطقه و حتی جهان در حلقه های این محور تمرکز یافته است و اسرائیل تاکنون نتوانسته است، راهبرد اصلی خود (خودی سازی اسرائیل) را دراین محور پیش ببرد و لذا استراتژی این رژیم درمواجهه با این محور، سمت و سوی دیگری یافته است. سیاست کلی عبارتست از ایجاد تشتت وگسستگی و قطع ارتباط و هم سویی بین حلقه های این محور و از سوی دیگر برنامه ریزی جزیی تر و خاص برای مقابله با هر کدام از اجزای این محور. فلذا باید نسبت به رفتار و عملکرد اسرائیل درهر دو حوزه دقت و هوشیاری لازم را فراموش نکرد.
۱) درمورد حماس و فلسطینیان مبارز، اسرائیل از یک طرف با راه اندازی شوی مضحک گفتگوهای سازش و سیاست هایی مانند نقشه راه، دیوار حائل و... موفق به ایجاد چند دستگی درجبهه مقابل گردیده است. ایجاد حکومت خودگردان فلسطینی که مولود همان گفتگوهای باصطلاح صلح است، دروغی بزرگ و کلاهی گشاد بود که متاسفانه برخی از سران فلسطینی فریب آن را خورده اند. از سوی دیگر کشتار فلسطینیان، گسترش شهرک های یهودی نشین به قیمت تخریب منازل و غصب مناطق در کنترل فلسطینی ها و آوارگی آنها، ایجاد کمربند امنیتی پیرامون غزه، محاصره مناطق فلسطینی نشین بویژه کناره غزه، ایجاد محدودیت های شدید سیاسی و اقتصادی و... برای حکومت خودگردان و عملا ناکارآمد نمودن آن، دامن زدن به اختلاف نظر گروههای مختلف فلسطینی که گاه به درگیری و برادرکشی هم منجر گردیده. راه اندازی جوخه های تروریستی مرگ و ترور فرماندهان و مسئولین مجاهدان فلسطینی و... همگی با هدف به زانو درآوردن فلسطینی ها و وادار نمودن آنها به عقب نشینی از آرمان خود و مصالحه با اسرائیل، برنامه جدی این رژیم بوده است.
۲) درخصوص مقاومت اسلامی لبنان که برخلاف میل اسرائیل، پس از جنگ ۳۳ روزه، نه تنها از اعتبار و مقبولیت و محبوبیت بیشتری برخوردار گردیده، بلکه پیروزی مقاومت دراین جنگ، موجب تشدید روحیه صهیونیسم ستیزی درجوانان لبنانی و وارد شدن مقاومت به معادلات سیاسی داخلی لبنان و نیز معادلات منطقه ای گردیده است، تل آویو دنبال حذف عناصر اصلی و تاثیرگذار این جنبش از طریق ترور فیزیکی (مانند ترور حاج رضوان)، ترور شخصیت و نیز ایجاد شانتاژ تبلیغاتی و عملیات روانی جهت تروریست جلوه دادن این جنبش، جلوگیری از رسیدن تسلیحات نظامی و تقویت توان دفاعی رزمندگان مقاومت، ایجاد بی ثباتی در لبنان (مانند رقص دیپلماتیک وسریال بی پایان انتخاب رئیس جمهور در لبنان) با هدف کاهش وزن سیاسی مقاومت در معادلات داخلی لبنان و روی کار آمدن جریانهای مورد حمایت اسرائیل، دامن زدن به اختلافات سیاسی و نژادی و مذهبی در لبنان با هدف راه اندازی جنگ داخلی دراین کشور و در نتیجه انحراف اذهان عمومی از عملکرد اسرائیل به سوی درگیری های بی نتیجه داخلی، ایجاد دو دستگی و چند دستگی میان گروههای مختلف سیاسی لبنان (با محوریت و تاکید بر ایجاد بدبینی و بی اعتمادی نسبت به مقاومت اسلامی) و... می باشد.
۳) سوریه سالهاست که به اراده و اشاره صهیونیسم بین المللی توسط استکبار جهانی در لیست تهدیدهای نامتقارن و حامی تروریسم قرارگرفته و به همین دلیل زیر فشارهای فزاینده و گوناگون سیاسی، اقتصادی و... قرار دارد. همسویی نسبی این کشور با ایران و روابط نزدیک و تعاملات گسترده با جمهوری اسلامی، بالاخص درحمایت از آرمان فلسطین، حضور گروههای مبارز فلسطینی و حتی برخی عناصر کلیدی آنها در سوریه و فعالیت آزاد آنها دراین کشور عربی اسلامی و... برشدت اقدامات خصمانه اسرائیل و آمریکا افزوده است.
ضمن این که اشغال بلندی های جولان توسط اسرائیل که فی الواقع مصداق تجاوز به خاک سوریه و نقض تمامیت ارضی این کشور است نیز مانند برگ برنده ای در دست متجاوزین است. فراموش نکنیم که اقدامات سیاسی، دیپلماتیک و حتی گاه نظامی سوریه برای بازپس گیری این مناطق تاکنون بی نتیجه مانده است. این روزها اسراییل با درپیش گرفتن سیاست هویج و چماق از یک سو ضمن تنگ کردن حلقه محاصره و فشار متحدان غربی اش به سوریه به بهانه هایی چون حمایت از تروریسم، نقض حقوق بشر، فقدان دموکراسی و... این کشور را مداوماً تهدید می نمایند و از سوی دیگر صحبت از عقب نشینی از بلندی های جولان درمقابل صلح با سوریه و دست برداشتن این کشور از مواضع قبلی خود می نمایند. ظاهراً سیاستمداران و دیپلماتهای ترکیه ای هم دراین سیاست و دراجرای این پروژه، نقش واسطه را ایفاء می نمایند و زمزمه مذاکرات پنهانی و مخفیانه سوریه با اسرائیل و تبادل پیام آنها از طریق ترکیه شنیده می شود. البته سیاستمداران سوریه ای دراین خصوص خود تصمیم گیرنده خواهند بود اما تجربه نشان داده است، پشت میز مذاکره با اسرائیل نشستن و به وعده های صهیونیست ها دلخوش شدن، سرابی بیش نیست. گواه این مدعا، اظهارات اخیر وزیر جنگ اسرائیل است که درهمین هیاهوی تبلیغاتی بر سر مذاکرات صلح با سوریه، همچنان بر اسرائیلی بودن بلندی های جولان تاکید و واگذاری و پس دادن آنها را به سوریه غیرممکن می داند.
۴) تضاد وتقابل اسرائیل با ایران، به سالها قبل برمی گردد و از همان آغازین سالهای خیزش انقلاب مردم ایران با درایت و تدبیر زعیم و قائد بزرگ و معمارکبیر انقلاب حضرت امام راحل (ره) خوی اسرائیل ستیزی از اصول بنیادین انقلاب ایران گردید و به اعتراف سیاستمداران غرب و تحلیلگران سیاسی جهان، امروزه نبض اسرائیل ستیزی در ایران می زند.
فلذا اسرائیل از هیچ ترفندی برای مقابله با ایران فروگذار نبوده و نخواهد بود. تبلیغات مسموم برعلیه نظام جمهوری اسلامی، دست داشتن در اغتشاشات و بحرانهای داخلی، کارشکنی درموفقیت و پیشرفت های ایران در روابط بین المللی، حمایت از اپوزیسیون های داخلی ایران، راه اندازی جریانهای اسلام ستیزی و ضدیت با ارزشها و مبانی اسلام، سیاه نمایی وضعیت ایران پس از انقلاب، ایجاد رعب و وحشت درکشورهای منطقه از ایران بویژه درحوزه های نظامی و دفاعی ، ورود به ماجرای پرونده هسته ای ایران و اظهارات مداخله جویانه، تهدید نظامی گاهگاهی ایران، متهم نمودن ایران به حمایت نظامی از فلسطینیان و مقاومت لبنان، اتهامات بی اساس و نخ نمای نقض حقوق بشر، فقدان دموکراسی و آزادی بیان و... در ایران، ترورشخصیت مسئولین ایرانی و... برخی از ترفندهای اردوگاه غرب درمقابل ایران و تلافی حمایت ایران درحمایت از آرمان قدس و صهیونیسم ستیزی ایران است که عمدتاً بی نتیجه مانده است.
محمدجعفر طالب پور
منبع : روزنامه کیهان