جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

خوب ماندن؛ زیبا رفتن


خوب ماندن؛ زیبا رفتن
درگذشت دکتر ابوالقاسم ذاکرزاده یک واقعه بود؛ واقعه‌ای که مکان و زمان، ظرف تحقق آن است.
اما همین مکان و زمان، به مرگ ناگوار این استاد شیفته، زیبایی و معنویتی خاص بخشید؛ چراکه او آخرین لحظات پرقدر خود را نیز در کلاس درس و به‌هنگام تدریس پایان برد. شاید می‌خواست به ما بیاموزد که نه‌تنها برای بودن، بلکه حتی برای رفتن، چه جایی بهتر از آنجا که مرد توانسته باشد روزگار آرمانی‌اش را در آنجا سپری کند؛ چه جایی بهتر از دانشگاه.
فقط چند ماه از درگذشت دکتر سهراب علوی‌نیا سپری شده بود. تلخی از دست‌دادن همکاری فرهیخته و دوست‌داشتنی هنوز در کام‌مان بود که خبری به همان اندازه ناگوار خاطرمان را آزرد. این بار دکتر ابوالقاسم ذاکرزاده ما را تنها گذاشت؛ چه ناگهانی و چه دور از انتظار.
گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی روز دوشنبه مورخ ۴/۹/۸۷ را روز یادبود دکتر سهراب علوی‌نیا اعلام کرده بود و در نظر داشت با حضور جمعی از صاحبان اندیشه و قلم، یاد و خاطره آن مرحوم را گرامی دارد.
خوب به خاطر دارم که درنخستین ساعات صبح روز شنبه مورخ ۲/۹/۷۸ برخی از استادان گروه در ارتباط با چگونگی برگزاری مراسم روز دوشنبه گفت‌وگو می‌کردندکه دکتر ذاکرزاده نیز به این جمع پیوست. اما چطور می‌توان باور کرد که فردای همان روز و در همان محل، استادان و دانشجویان گروه،‌ غم ازدست‌دادن این اندیشمند برجسته را به یکدیگر تسلیت بگویند و روز دوشنبه به مراسم تشییع آن مرحوم تبدیل شود؛ چه سخت است پذیرش این رویداد تأسف‌انگیز و چه نزدیک است فاصله میان مرگ و زندگی.
فراموش نمی‌کنم اوقاتی را که با وی درباره مسائل مختلف فلسفی مباحثه داشتم و از دیدگاه‌ها و نظرات او بهره می‌بردم. آخرین بار در هفته گذشته و در رستوران دانشگاه بود، سخن چنان بالا گرفت که از ابتدای صرف ناهار تا انتها بحث کردیم و استدلال، و او گاه مرا به کتاب قریب‌الانتشار خود ارجاع می‌داد.
ایشان تحصیلات خود را در آلمان به‌پایان برد. حوزه مورد علاقه او ایده‌آلیسم آلمانی بود و باتوجه به آشنایی عمیق وی نسبت به فیلسوفان این حوزه و توانایی بالا در استفاده از متون آلمانی، یکی از نقاط قوت گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی به‌شمار می‌آمد.
دکتر ذاکرزاده طی سال‌های اخیر، وجه غالب همت خود را به بازفهمی و بازشناسی اندیشه‌های فلسفی آلمان از قرن ۱۷ تا قرن ۲۰ اختصاص داد و در این راستا آثاری را نیز به زینت طبع آراست. مرحوم ذاکرزاده در کتاب «فلسفه شوپنهاور» با نگاهی دقیق، آرا و اندیشه‌های این فیلسوف آلمانی را مورد بررسی و واکاوی قرار داده است. وی همچنین در کتاب «فلسفه ماکس شلر؛ منطق دل» ضمن ارائه تبیینی زیبا از فلسفه عشق در نگاه شلر، تلاش می‌کند تا پیوند میان عشق و هستی را به‌تصویر بکشد.
دکتر ذاکرزاده همچنین ۲ اثر دیگر را در دست انتشار داشت: نخست «ایده‌آلیسم آلمانی، از ولف تا پیروان جدید کانت» و دوم «فلسفه هگل». او در کتاب ایده‌آلیسم آلمانی ابتدا شرح نسبتا جامعی از فلسفه کریستین ولف را در برابر خوانندگان قرار می‌دهد؛ فلسفه‌ای که تأثیر عمیقی بر امانوئل کانت در دوره پیش از نقادی داشته است. وی پس از واکاوی اندیشه‌های این متفکر عقلگرای آلمانی، به بررسی آرای کانت در ۳ دوره پیش از نقادی، در آستانه نقادی و پس از نقادی می‌پردازد.
کتاب ایده‌آلیسم آلمانی همچنین نقش فیلسوفانی چون فیشته، شلینگ و هگل در شکل گیری ایده‌آلیسم آلمانی را مورد بازخوانی قرار می‌دهد.
یاد دکتر ذاکر زاده را که مصداق بارزی بود از شیفتگی به تعلیم تعلم، گرامی می‌دارم و به تمامی اهالی خرد به ویژه گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی تسلیت عرض می‌کنم.

دکتر اصغر واعظی
منبع : همشهری آنلاین