چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

پیامبر اسلام و مبارزه با خرافات


پیامبر اسلام و مبارزه با خرافات
داستانی است كه در كتب حدیث ما آمده است و حتی اهل تسنن هم نقل كرده‏اند. رسول اكرم(ص) از ماریه قبطیه پسری به نام ابراهیم بن رسول الله دارد. این پسر كه مورد علاقه رسول اكرم است در هجده ماهگی از دنیا می‏رود. رسول اكرم كه كانون عاطفه بود قهراً متأثر می‏شود و حتی اشك می‏ریزد و می‏فرماید: دل می‏سوزد و اشك می‏ریزد، ای ابراهیم! ما به خاطر تو محزونیم ولی هرگز چیزی بر خلاف رضای پروردگار نمی‏گوییم. تمام مسلمین، ناراحت و متأثر به خاطر این كه غباری از حزن بر دل مبارك پیغمبراكرم نشسته است. همان روز تصادفاً خورشید منكسف می‏شود و می‏گیرد. مسلمین شك نكردند كه گرفتن خورشید، هماهنگی عالم بالا به خاطر پیغمبر بود، یعنی خورشید گرفت‏ برای این كه فرزند پیغمبر از دنیا رفته است. (۱)
این مطلب در میان مردم مدینه پیچید و زن و مرد یك زبان شدند كه دیدی! خورشید به خاطر حزنی كه عارض پیغمبراكرم شد گرفت، در حالی كه پیغمبر به مردم نگفته - العیاذ بالله- كه گرفتن خورشید به خاطر این بوده است. این امر سبب شد كه عقیده و ایمان مردم به پیغمبر اضافه شود، و مردم هم در این گونه مسائل بیش از این فكر نمی‏كنند.
ولی پیغمبر چه می‏كند؟ پیغمبر نمی‏خواهد از نقاط ضعف مردم برای هدایت مردم استفاده كند، می‏خواهد از نقاط قوت مردم استفاده كند. پیغمبر نمی‏خواهد از جهالت و نادانی مردم به نفع اسلام استفاده كند، می‏خواهد از علم و معرفت مردم استفاده كند. پیغمبر نمی‏خواهد از ناآگاهی و غفلت مردم استفاده كند، می‏خواهد از بیداری مردم استفاده كند، چون قرآن به او دستور داده:«ادع الی سبیل ربك بالحكمهٔ و الموعظهٔ الحسنهٔ و جادلهم بالتی هی احسن‏.» (۲) وسایلی ذكر كرده است.
[پیغمبر نفرمود] عوام چنین حرفی از روی جهالتشان گفته‏اند، « خذ الغایات و اترك المبادی‏» (۳)، بالاخره نتیجه خوب از این گرفته‏اند، ما هم كه به آنها نگفتیم، ما در اینجا سكوت می‏كنیم. سكوت هم نكرد. آمد بالای منبر صحبت كرد، خاطر مردم را راحت كرد، گفت: این كه خورشید گرفت ‏به خاطر بچه من نبود.
مردی كه حتی از سكوتش سوء استفاده نمی‏كند، این گونه باید باشد، چرا؟
برای این كه اولاً اسلام احتیاج به چنین چیزهایی ندارد. بگذار كسانی بروند از خواب های دروغ، از جعل ها و از این جور سكوت ها استفاده كنند كه دینشان منطق ندارد، برهان و دلیل ندارد و آثار حقانیت دینشان روشن و نمایان نیست.
اسلام نیازی به این جور چیزها ندارد. ثانیاً همان كسی هم كه از این وسایل استفاده می‏كند، در نهایت امر اشتباه می‏كند. مثل معروف:" همگان را همیشه نمی‏توان در جهالت نگاه داشت"، یعنی بعضی از مردم را همیشه می‏شود در جهالت نگاه داشت، همه مردم را هم در یك زمان می‏شود در جهالت و بی‏ خبری نگه داشت، ولی همگان را برای همیشه نمی‏شود در جهالت نگه داشت. گذشته از این كه خدا اجازه نمی‏دهد [و به عبارت دیگر] اگر این اصل هم در كار نبود، پیغمبری كه می‏خواهد دینش تا ابد باقی بماند آیا نمی‏داند كه صد سال دیگر، دویست ‏سال دیگر،هزار سال دیگر مردم می‏آیند جور دیگری قضاوت می‏كنند؟! و بالاتر همین كه خدا به او اجازه نمی‏دهد.
پی‏نوشت ها:
- البته این مطلب فی حد ذاته مانعی ندارد. به خاطر پیغمبر ممكن است دنیا زیر و رو بشود. اینها مسأله مهمی نیست.
- نحل/۱۲۵.[به راه پروردگارت با حكمت(دلایل عقلی) و اندرز نیكو دعوت كن و با بهترین روش با آنان به بحث و مجادله پرداز.]
-[به هدف ها بپرداز و وسایل را رها كن.]
مجموعه آثار، جلد ۱۶، ص ۱۰۸،استاد شهید مرتضی مطهری.
منبع : سایت پیامبر اعظم


همچنین مشاهده کنید