پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بانوی آفتاب


بانوی آفتاب
● زندگی مودت آمیز حضرت زهرا(س)
ایثار و از خودگذشتگی یكی از مهمترین عوامل استحكام روابط مودت آمیز میان اعضای خانواده است.
از این موارد در زندگی حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) و دخت گرامی رسول اكرم(ص)، حضرت زهرا(س)، نیز فراوان دیده می شود.
روزی پیامبر(ص) به خانه آنان وارد می شوند و هر دو را سخت مشغول كار مشاهده می فرمایند، می پرسند: «كدام یك خسته تر هستید؟»
حضرت علی(ع) پاسخ دادند: فاطمه(س). در نتیجه رسول خدا(ص) در جای ایشان نشستند و كار را ادامه دادند.(۱)
همكاری امیرالمؤمنین علی(ع) با همسر گرامیش از یك سو و ابراز عطوفت و مهربانی نسبت به ایشان از سوی دیگر، می تواند درس بزرگی برای همه خانواده ها باشد.
آنچه در این حكایت كوتاه بارز است، یكی از جلوه های تقسیم مطلوب وظایف در زندگی مشترك و ایجاد مشاركت در محیط خانواده است كه می تواند در حفظ آرامش و سلامتی زن و شوهر مؤثر باشد.
از آنجا كه بخش عمده ای از دوران زندگی حضرت علی(ع) با حضرت زهرا(س) در میدانهای جهاد و یا مأموریتهای تبلیغی و دور از زن و فرزندان گذشت، بار مسؤولیت اداره خانه و تربیت كودكان بر عهده مادر بود.
● انفاق در راه خدا
حضرت زهرای مرضیه(س) هرگز چیزی را كه تهیه اش از توان شوهر خارج بود از ایشان طلب نمی كرد و از آنچه در اختیار داشت به دیگران انفاق می نمود.
روزی پیامبر اكرم(ص) در مسجد نشسته بودند و اصحاب نیز دورشان حلقه زده بودند.
پیرمردی عرب با لباسهای ژولیده و حالتی رقت بار از راه رسید. در حالی كه ضعف و پیری، توان را از او گرفته بود، در پاسخ احوالپرسی پیامبر گرامی(ص) گفت: ای رسول خدا(ص)، فقیری پریشان حالم. گرسنه ام، مرا طعام ده؛ برهنه ام، مرا بپوشان؛ بینوایم، گرهی از كارم بگشا.
پیامبر(ص) فرمود: اكنون چیزی ندارم و او را به منزل دخترش حضرت زهرا(س) راهنمایی كرد. فاطمه(س) وقتی پیرمرد را در آن حال دید، فرمود: ما نیز اكنون در خانه چیزی نداریم و سپس گردنبندی را كه دختر «حمزهٔ بن عبدالمطلب» به او هدیه كرده بود، باز كرد و به پیرمرد فقیر داد و فرمود: این را بفروش ان شاء ا... به خواسته ات برسی.
مرد بینوای عرب گردنبند را گرفت و به مسجد آمد و گفت: فاطمه(س) این را به من هدیه كرد تا بفروشم و به مصرف نیازمندی ام برسانم.
پیامبر گرامی(ص) گریست. عمار یاسر عرض كرد: یا رسول ا... آیا اجازه می دهی این گردنبند را بخرم؟
پیامبر فرمود: هر كس خریدارش باشد، خدا او را عذاب ننماید.
عمار پرسید: گردنبند را چند می فروشی؟ مرد پاسخ داد: به غذایی از نان و گوشت، لباسی و یك دینار خرجی راه كه مرا به خانه ام برساند.
عمار به بیست دینار طلا و غذایی و لباسی ومركبی آن را خرید. مرد را به خانه برد و او را سیر كرد. لباسی به او پوشاند و او را بر مركبی سوار كرد و پول را به وی داد. سپس گردنبند را با مشك خوشبو ساخت و در پارچه ای پیچید و به غلام خود گفت: این را به رسول خدا(ص) تقدیم كن. خودت را هم به او بخشیدم.
پیامبر(ص) نیز غلام و گردنبند را به فاطمه(س) بخشید. غلام نزد حضرت زهرا(س) آمد. و ایشان نیز ضمن گرفتن گردنبند فرمود: من تو را در راه خدا آزاد كردم.
غلام خندید. فاطمه(س) راز خنده اش را پرسید. وی پاسخ داد: ای دختر پیامبر(ص)، بركت این گردنبند مرا شگفت زده كرد كه گرسنه ای را سیر كرد، برهنه ای را پوشاند، فقیری را غنی كرد، پیاده ای را سوار نمود و بنده ای را آزاد كرد و عاقبت هم به صاحبش بازگشت. (۲)
پی نوشتها:
۱- جلوه های رفتاری حضرت زهرا(س)، عذرا انصاری
۲- زندگانی حضرت فاطمه زهرا(س) تألیف محمد قاسم نصیرپور
منبع : روزنامه قدس