پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بهداشت روانی کارکنان ‌سازمانها


بهداشت روانی کارکنان ‌سازمانها
● مقدمه:
توجه و احترام به شخصیت و عقیده کارکنان سازمان‌ها از ضروریات مدیریت است. این مسئله بویژه در موسسات آموزشی که نوع رابطه مدیر با اعضای آموزشی و دانش‌آموزان تا حد زیادی جو کلاس و مدرسه را تحت تاثیر قرار می‌دهد، پایگاه ویژه‌ای دارد. رعایت نکردن اصول انسانی و اخلاقی از جانب مدیر، نه تنها معلمان بلکه فرآورده‌های نهایی سیستم یعنی دانش‌آموزان را که آینده‌سازان جامعه نیز هستند به مشکلات رفتاری دچار خواهد کرد که نتیجه آن بدون شک نابهنجاری اجتماعی است.
امروزه اکثر صاحب‌نظران مدیریت، روش مدیریت مشارکت‌جویانه را پیشنهاد می‌کنند و بر این باورند که میزان اعمال روشهای مشارکت‌جویانه در سازمان‌ها نشانه توجه به عوامل انسانی است.
اما پیش از هر مطلبی لازم است به تعریف مفاهیم مشارکت و بهداشت روانی بپردازیم.
● تعریف مشارکت و بهداشت روانی
از مشارکت تعاریف متفاوتی ارائه شده است “سالمون” ‌در تعریف مشارکت می‌گوید: “فلسفه یا سبک مدیریت سازمانی است که نیاز و حقوق کارکنان را تشخیص می‌دهد تا به‌طور فردی یا جمعی با مدیریت در حیطه‌های فراسوی سازمانی درگیر شوند که معمولا با تبادل نظر جمعی حمایت می‌شود.
در همین زمینه محمدعلی طوسی می‌گوید:
“پیش‌فرض اساسی مشارکت کارکنان تاکید بر شان و مقام انسان در محیط کار است” پس می‌توان گفت: مشارکت شنیدن صدای دیگران را آسان می‌سازد، احساس مالکیت را به‌وجود می‌آورد، حاشیه‌نشینی را از میان بر می‌دارد، ناتوان را نیرومند می‌سازد و سر‌انجام فرهنگ سکوت را در هم می‌شکند ودل و ذهن انسان را به زمان او پیوند می‌دهد و بدین‌ترتیب احساس تازه‌ای از پذیرش و اهمیت وجود ایجاد می‌گردد.
در این راستا یکی از وظایف اساسی مدیریت که شاید تاکنون کمتر مطرح شده، تامین بهداشت روانی کارکنان سازمان است که در مدیریت مشارکت‌جویانه طراحی شده و مورد توجه قرارگرفته است.
بهداشت روانی نیز از مباحث جانبی است و آنچه به درک بهتر آن کمک می‌کند، توجه به اصول بهداشت روانی است که اکثر روانشناسان در مورد آن توافق دارند. “شاملو” پنج اصل را در خصوص بهداشت روانی به شرح زیر مطرح می‌کند:
۱) احترام به شخصیت خود و دیگران
۲) شناخت محدودیت‌های خود ودیگران
۳) داشتن این حقیقت که رفتار انسان معلول عواملی است.
۴) شناسایی احتیاجات و محرک‌هایی که سبب اعمال رفتار انسان می‌گردد.
رعایت این اصول درسازمانها برای جلوگیری از بروز ناگهانی بیماری‌های روانی، آشفتگی‌های اجتماعی و بی‌نظمی اهمیت فراوانی دارد.
بهداشت روانی در محیط کار یعنی جلوگیری از بروز مشکلات روانی و اختلالات روحی که به دلیل عوامل موجود در کارکنان به وجود می‌آید و ایجاد فضای کاری سالم به نحوی که به چند هدف برسیم:
۱) کارکنان به دلیل عوامل موجود در محیط، گرفتار پریشانی‌های روانی نشوند.
۲) کارکنان سازمان نسبت به محل کار خود احساس رضایت کنند و به کار کردن در سازمان علاقه‌مند باشند.
۳) کارکنان سازمان نسبت به خود روسا، زیردستان و همکاران و به‌طور کلی نسبت به جهان اطراف خود بویژه نسبت به جایگاه خود در سازمان احساس مثبتی داشته باشند.
۴) کلیه کارکنان قادر به ایجاد روابط مطلوب در محیط کار با عوامل موجود آن باشند.
۵) علی‌رغم مشکلاتی که در خانواده و محل کار خود دارند، احساس خوشبختی ‌کنند و از عضویت خود در آن سازمان راضی و خشنود باشند.
اتفاق نظر صاحب‌نظران بر این است که اعمال این روش در مورد کارکنان حرفه‌ای و متخصص از حساسیت ویژه‌ای برخوردار است و اعمال نکردن این روش در مورد این‌گونه کارکنان اضطراب و پریشانی روانی آنان را به مراتب افزون‌تر خواهد ساخت.
کادر آموزشی مدارس نیز از جمله کارکنان حرفه‌ای محسوب می‌شوند که بنا بر نظریه‌های فوق به‌طور طبیعی به مشارکت در امور فرهنگی و آموزشی مدرسه علاقه‌مند هستند و مدیر آموزشی باید به نظرها و ارزشهای آنان بها دهد و زمینه‌های لازم را برای مشارکت آنان فراهم سازد.
با توجه به اینکه اغلب حدود یک سوم از اوقات شبانه روز خود را در محیط کار می‌گذرانیم ممکن است محل کار بر رفتار و روحیات تاثیر بسیار زیادی بگذارد. طبق تحقیقات انجام شده فشارهای کاری، تعارض‌ها، ناامیدی‌ها مهمترین دلایل فرسودگی جسمی و روانی هستند و بیماری و پیری زودرس نیز از عواقب آن است.
در مدارس نیز توجه به بهداشت روانی کارکنان آموزشی و کاهش استرس در بین آنان از وظایف اصلی مدیریت است. مدیر باید موقعیتی فراهم آورد که اعضای آموزشی بتوانند به طور موثر و کارا خدمت کنند.
در مطالعه‌ای در مورد تعدادی از مدارس نیویورک که از طرف معلمان آن هیچ شکایت رسمی علیه مدیر و مدرسه نشده بود، نشان داد که این مدیران در مقایسه با مدیرانی که چنین شکایاتی از آن شده است، امتیازات بالاتری در ملاحظات انسانی دارند.
● نتیجه‌گیری
به‌طور کلی نتایج تحقیقات گوناگون همبستگی بین سبک‌های مدیریت با بهداشت روانی کارکنان حرفه‌ای را مورد تائید قرارداده است و نشان می‌دهد که سبک‌های مدیریت مشارکت‌جویانه به بهبود بهداشت روانی، افزایش همکاری گروهی، خلاقیت وکاهش میزان پرخاشگری در بین کارکنان منجر می‌شود. این تحقیقات تاثیر روانشناختی مشارکت را در سازمان‌های آموزشی وغیرآموزشی نشان می‌دهد. بنابراین همه مدیران باید با توجه به موقعیت و سطح نیروی انسانی در انتخاب روش مدیریتی خود تامل و دقت نظر کافی به عمل آورند و زمینه‌های لازم را برای مشارکت کارکنان در اداره امور سازمان فراهم آورند.
در حقیقت نیازهای روانی انسان‌ها مانند احساس احترام، شناخته شدن کشف استعدادها، ارزش اجتماعی، احساس مالکیت و نظایر آن از طریق مشارکت به دست می‌آید. باید گفت محیطی که در آن کار می‌کنیم خانه ماست و تنها از طریق سرمایه‌گذاری و مشارکت در امور آن و احساس مالکیت احساس امنیت وآرامش می‌کنیم.
کارمند یا معلمی که در مسئولیت‌ها، موفقیت‌ها و افتخارات سازمان شرکت دارد از روان نسبتا سالمی برخوردار خواهد بود.
زهرا کرمی
منبع : روزنامه رسالت