سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


انعطاف در بازی


انعطاف در بازی
دانیال حکیمی بازیگر شناخته شده عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون است. او در حال حاضر سریال «مار و پله» را از شبکه تهران در حال پخش دارد.
حکیمی دانش آموخته مدرسه عالی بازیگری رادیو در سال ۱۳۶۳ است و سه سال پیش از آن با اداره فعالیت های فرهنگی و هنری دانشگاه تهران همکاری های تئاتری داشته که حاصل این فعالیت ها اجرا، کارگردانی و نویسندگی نمایش هایی مانند «اباذر»، «مدرس»، «ملکوت»، «بچه های آخر آسفالت»، «در پوست گربه»، «شب جمهوری» و «پرومته در زنجیر» است.
حکیمی در سال ۱۳۶۳، یعنی همزمان با پایان تحصیلش، در دوره های بازیگری حمید سمندریان حضور یافت و پس از کسب مهارت های تکنیکی بازیگری، به عنوان بازیگر رادیو مشغول به کار شد.
اغلب کارهای تئاتری حکیمی به پیش از حضور سینمایی اش بازمی گردد. او تا پیش از سال ۷۰ که موفق به بازی در نخستین فیلم سینمایی اش شد، در نمایش های دیگری چون «پرواز بر فراز آشیانه»، «خاطره دوشنبه»، «روی صحنه»، «آنتیگونه» و «آهسته با گل سرخ» را بازی کرد.تنها حضور تلویزیونی او در زمینه تئاتر تلویزیونی در سال ۱۳۶۷ بود در نمایش «آهسته با گل سرخ» نوشته اکبر رادی با کارگردانی هادی مرزبان و پس از آن دیگر سراغی از اجرای تئاترهای تلویزیونی هم نگرفت.
او سه سال پس از آخرین اجرای تئاتری اش با فیلم های مخترع ۲۰۰۱ و دیگه چه خبر فعالیت های سینمایی اش را آغاز کرد و تا سال ۷۷ در آثار مختلفی چون «چشم هایم برای تو»، «لژیون»، «بازی پنهان»، «طوفان» و «ستاره های سربی» حضور یافت.
با وجود چنین سابقه یی، مخاطبان آثار او همواره دانیال حکیمی را به خاطر بازی های موفقش در «خواب و بیدار»، «ولایت عشق»، «خانه پدری»، «مسافر»، «فکر پلید»و... می شناسند؛ آثاری که تفاوت های فراوانی در ساختار با یکدیگر دارند.
حکیمی بازی در تلویزیون را از سال۱۳۶۶ با سریال «مرغ حق» آغاز کرد و با آثار دیگری چون «آقای دلار»، «بخش چهار جراحی»، «باغ گیلاس»، «این خانه دور است»و «آتیه» ادامه داد.
دانیال حکیمی بازیگر هوشمندی است. وی اگرچه در برخی از نقش هایش در سریال هایی چون «دل های شاد» نتوانست از این خصیصه خود استفاده کند اما هرگاه در کنار خود کارگردانی خوش فکر و فیلمنامه یی با شخصیت پردازی و چارچوبی صحیح می دید بازی د رخور توجهی از خود به نمایش می گذاشت. او در بسیاری از موارد ثابت کرد که قادر است از عهده نقش های متفاوت برآید. ویژگی صدا، تجربیات تئاتری، انعطاف بازی، سوابق رادیویی و هوشمندی از جمله دلایل بازی های متفاوت این بازیگر ۴۲ ساله به حساب می آیند. مهدی فخیم زاده نیز با علم به همین خصیصه ها، از او برای بازی در دو سریال «ولایت عشق» و «خواب و بیدار» استفاده کرد؛ آثاری که به لحاظ ژانر، بازی و فضا اختلافات فراوانی با یکدیگر داشتند.
صدا، چهره و نوع بازی او سال ها در اجرای نقش های مثبت به کار گرفته می شد و دانیال حکیمی را به چهره تغییرناپذیر نقش های مثبت تبدیل کرده بود. البته این مساله جدا از میل بینندگان به محافظه کاری کارگردان نیز باز می گشت. این موضوع تا پیش از سریال «خانه پدری» یک اصل در بازی او به حساب می آمد. اما پس از این سریال و حضور موفقش در نقش احمد که گرایش های منفی و خاکستری داشت، کارگردان سریال «لبه تاریکی»، سعید سلطانی، او را برای نقش منفی انتخاب کرد و این خصیصه بازی را در او پررنگ تر کرد و هوشمندانه چهره مثبت این بازیگر میانسال سینما را تغییر داد.
او در بسیاری از کارهای تلویزیونی و نقش های اصلی و مکمل این گونه آثار محور اصلی کنش و واکنش داستان یا بخش مهمی از آن بود، برای مثال در «خانه پدری» او پسر ارشد خانواده است که قصد تصاحب ارثیه پدری را دارد، یا در «ولایت عشق» مرد جوانی است که میل پیوستن به جمع مریدان امام رضا (ع) را دارد و به این سبب همواره در سکانس های تاثیرگذار قصه دیده می شود یا در سریال «مسافر» حکیمی از فرانسه به ایران می آید و در پی رسیدن به عشق نافرجام خود مسیر داستان را مشخص کرده و آن را به پیش می برد. با نگاهی دقیق به موارد ذکر شده در می یابیم او مانند یکی از شخصیت های اصلی، داستان را هدایت می کند. به این ترتیب اگر بگوییم حکیمی همواره حضورش را بر قصه تحمیل می کند سخنی به خطا نگفته ایم زیرا بازی او، بازی دیگر همکارانش را تحت الشعاع قرار می دهد. این شیوه از بازی را در بسیاری از کارهای این بازیگر دیده ایم. در سریال «لبه تاریکی» هم با وجود منفی بودن نقش این اتفاق می افتد و زمانی که دانیال حکیمی وارد قصه می شود وزنه اصلی و مهم قصه تلقی می شود، به طوری که اگر هم در لحظه یا سکانسی دیده نمی شود حضور و تفکر نقش او احساس می شود. این شکل اجرایی پررنگ نقش های مکمل در تئاتر مشهود تر است زیرا بازیگران نقش های مکمل به دلیل کاوش در لایه های زیرین نقش به آن بعد می دهند و با به کارگیری صحیح عوامل نمایش به اجرای خوبی از شخصیت می رسند و باید گفت دانیال حکیمی نیز با سوابق و تجربیات خود در رادیو و تئاتر هوشمندانه به این شناخت و اجرا دست یافته است.
دانیال حکیمی در ادامه ایفای نقش های مثبت و منفی اش این بار در سریالی حضور می یابد تا بتواند قابلیت های خود را به نمایش بگذارد. «روز رفتن» سریالی بود که به ظاهر تمام این ویژگی ها را در خود داشت. اساساً این جنس کارها برای هر بازیگری اغواکننده است و بسیاری از بازیگران بدون در نظر گرفتن متن اثر تنها به اتکای سوژه به بازی در این کارها ابراز تمایل می کنند. دانیال حکیمی هم شاید به همین دلیل و نیز از آنجایی که سریال «روز رفتن» دومین مجموعه تلویزیونی ۹۰ شبی بود دو نقش «رحیم - روحانی» و «کریم- خلافکار و قاچاق فروش دون پایه» را بازی می کرد و در لحظاتی رحیم باید در قالب شخصیت برادر خلافکار خود کریم که حالا کشته شده برود و در پی یافتن قاتلان او باشد. دانیال حکیمی اگرچه تلاش فراوانی برای به نمایش گذاشتن این تفاوت ها کرد اما متن و کارگردانی اثر آنقدر سردستی کنار هم قرار گرفته بود که او را در اجرای درست نقش ها یش ناکام گذاشت.
دانیال حکیمی می کوشد همواره در پی نقش هایی باشد که به نسبت نقش های دیگرش تفاوت هایی هرچند کم و اندک داشته باشد. روندی که او در سریال های چند سال اخیر در پیش گرفته خود گویای این نکته است. او در جایگاه و توان یک بازیگر در این راه گام هایی برداشته اما به خاطر انتخاب اشتباه و پذیرش کارهایی که تنها در ظاهر صاحب این تفاوت ها و ویژگی ها بودند به خواست و هدف خود نرسیده است.
«مار و پله» آخرین سریال او است که هم اکنون جمعه شب ها از شبکه تهران پخش می شود. حکیمی در این سریال ایفا گر شخصیتی است که به جهت ساده انگاری هایش به دام سوء تفاهم ها و قضاوت های نسنجیده اطرافیانش می افتد.
این شخصیت اگرچه در مواقعی به واسطه القای شخصیت منفی قصه دچار کج فکری هایی می شود اما این لحظات و تفکرات چندان در خصایص رفتاری او رخنه نمی کند. روایت قصه در خلق وقایع چندان شکلی رئال و طبیعی ندارد. در واقع شخصیت های منفی، مثبت و خنثی در کار شکلی فانتزی و کودکانه به خود می گیرند. این روند فانتزی در تعقیب و گریزها، توطئه و دسیسه چینی و ساده لوح بودن شخصیت هایی مانند همسر و نقشی که دانیال حکیمی ایفاگر آن است مشهود تر است. بازی دانیال حکیمی در این شکل بی شباهت به نقش های مشابه او در سریال «ویروس ۲۰۰» و فیلم «مخترع ۲۰۰۱» نیست. در این دو اثر حکیمی نقش آدم های ساده دلی را بازی می کرد که از علم و توانایی بالایی برخوردارند اما به لحاظ روابط اجتماعی آدم های ساده و بی تکلفی بودند که همین امر هم سبب می شد که از شرایط و ویژگی آنها سوء استفاده شود و به عنوان آدم های ساده لوح و بی دست و پا جلوه کنند. از این رو حضور دانیال حکیمی در سریال «مار و پله» نیز در ادامه نقش هایی با این خصوصیت قرار می گیرد که او پیش از این توانایی اش را در آنها به اثبات رسانده است.دانیال حکیمی امروز پس از سال های بازیگری اش در تلویزیون توانسته توانایی و ویژگی بازیگری خود را برای کارگردانان موفق تلویزیون و سینما به اثبات برساند و به عنوان بازیگری با قابلیت ها و اندازه های یک مجموعه یا برنامه های رادیویی و تلویزیونی شناخته شده است.
مهدی قنبر
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید