شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

نامعادله مربیان در فوتبال ایران


نامعادله مربیان در فوتبال ایران
فصلی كه گذشت برای فوتبال ایران فصل پر فراز و نشیبی بود و همان گونه كه هر فصلی اختصاصات، دستاوردها و بعضاً مضرات خودش را دارد، لیگ برتر ششم هم از این قاعده مستثنی نبود. در فصل گذشته باشگاه های حاضر در لیگ برتر ۳۰ هفته تلاش كردند و هر یك به فراخور حال و توانایی خود نتیجه ای متفاوتبا سایرین كسب كردند.
مسابقات لیگ در هر كشوری همواره نكاتریز و درشت بسیار زیادی دارد كه پرداختن به آن در چنین فرصت هایی (تعطیلات بین ۲ فصل) می تواند بسیار مفید و سازنده باشد. در مقالهپیش رو با سوژه كردن یكی از همین نكات، موضوع را مورد بررسی قرار خواهیم داد تا در پایان نگرشی سازنده در این زمینه ایجاد شود.در جمع ۱۶ تیم حاضر در فصل اخیر رقابت های لیگ برتر، ۴ تیم پرسپولیس، سپاهان، پیكان و فولاد در حالی مسابقات را به پایان رساندند كه از مربیان خارجی استفاده می كردند.
۳ تیم سایپا، استقلال و ابومسلم سكان هدایت خود را به مربیان تجربه اولی سپرده بودند و سایر تیم ها هم از دیگر مربیان داخلی استفاده نمودند. پرسپولیس با در اختیار داشتن دنیزلی فصل ناموفقی را سپری كرد اما در مقابل سپاهان با بوناچیچ روزهای نسبتاً خوبی داشت. از سوی دیگر سایپا با یك سرمربی تجربه اولی به نام علی دایی به قهرمانی رسید اما استقلال با یكی دیگر از سرمربیان تجربه اولی این فصل یعنی مرفاوی نتوانست هیچ عنوانی كسب نماید. مبنای تحلیلی كه در پی خواهد آمد، بررسی میزان تأثیرگذاری این ۴ مربی در قیاس های مشترك (دنیزلی با بوناچیچ و دایی با مرفاوی) است.
● نامعادله اول؛ ۲ خارجی
مصطفی دنیزلی و لوكا بوناچیچ ۲ مربی خارجی شاغل در فوتبال ایران در فصل گذشته به ترتیب هدایت پرسپولیس و سپاهان را در اختیار داشتند. این در حالی است كه هر دوی این مربیان بیشتر تجربه باشگاهی دیگری هم در ایران داشته اند (یكی در پاس و دیگری در استقلال اهواز و فولاد) ما در ایران هر ۲ مربی را تحت عنوان مربیانی منضبط و معتقد به دیسیپلین می شناسیم هر چند در این زمینه بوناچیچ اصولگراتر و قاطع تر به نظر می رسد.
نقطه اشتقاق این ۲ مربی در همین ویژگی نخستین، باعث شده یكی ناموفق باشد و دیگری موفق. دنیزلی با وجود گرایش اعمال روش های انضباطی در تیم تحت امرش بیشتر مواقع مرز این مسأله را گم كرد و رفتاری از سر لجبازی و تسویه حساب های شخصی بروز داد كه همین مسأله ضربات اساسی به پرسپولیس زد.
نظم فكری بوناچیچ با برخورداری از موازین اصولی رفته رفته تبدیل به نظم رفتاری، نظم فنی و در نهایت نظم تاكتیكی در سپاهان شد و دیدیم كه این انضباط غیر مغرضانه هم به سهم خود موجب شد سپاهان نتایج خوبی همچون صعود از گروه چهارم رقابت های لیگ قهرمانان آسیا و حضور در فینال جام حذفی و پیروزی در بازی رفت آن كسب نماید.
از دیگر تفاوت های دنیزلی و بوناچیچ كه موجب عدم موفقیت یكی و موفقیت دیگری شد، می توان به مواردی همچون پایبندی بوناچیچ به برگزاری تمرینات منظم و هدفمند، یكسانی رفتار او را با بازیكنان تحت قاعده مشخص حرفه ای (و نه تمایلات شخصی)،برخورداریش از تفكرات صحیح و اصولی،بدان گونه كه از تمام پتانسیل موجود باشگاه از جمله دستیاران ایرانی استفاده كرد و همچون دنیزلی دچار بدبینی های بی پایه و اساس نشد و چندین و چند مورد دیگر مسایلی است كه دنیزلی پایبند آنها نبود. البته در كنار تأثیرات این۲ مربی باید عوامل دیگر از جمله بحث مدیریت، امكانات و غیره را هم در نظر داشت.
● نامعادله دوم؛ ۲ تجربه اولی
علی دایی جایگاه شناخته شده ای در فوتبال ایران، آسیا و حتی سراسر دنیا دارد. شاهد این ادعا هم بازتاب خداحافظی او از فوتبال به عنوان بازیكن در رسانه های مختلف جهان است. او در اولین سال فعالیتش به عنوان سرمربی توانست تیم تحت اختیارش (سایپا) را به قهرمانی در مسابقات لیگ برتر برساند.
دایی آنقدر تجربه كار با مربیان بزرگ دنیا را دارد كه بتواند در لیگی با سطح لیگ برتر ایران حرف هایی برای گفتن داشته باشد اما این همه ماجرا نیست. نباید فراموش كرد كه دایی در مربیگری هم همچون دوره بازیكن بودنش منضبط، اصولگرا و پرتلاش ظاهر شد و با برخورداری از ویژگی های شخصیتی یك ایرانی، موفق شد ارتباط درست و مؤثری هم با اعضای تیمش از مدیریت گرفته تا بازیكنان برقرار نماید.
در سوی مقابل، صمد مرفاوی هم به عنوان یك سرمربی تجربه اولی مصمم و خستگی ناپذیر ظاهر شد اما آنچه موجب تمایز كار این ۲ نفر سوای شرایط غیر قابل قیاس سایپا و استقلال شد، بیشتر مربوط است به متفاوت بودن سطح قدرت تأثیرگذاری روانی و البته توانایی فنی دایی و مرفاوی. سرمربی جوان استقلال در این دو زمینه ضعف های عمده ای داشت و در كنار آن توان برقراری نظم و دیسیپلین لازم در تیم را هم نداشت.
● نتیجه گیری مهم
۱) اگر قرار است مربی خارجی استخدام شود، باید رویكردی مناسب در این زمینه داشت.
۲ رویكرد عمده می تواند در دستور كار مدیران قرار بگیرد. یكی این كه مربیان متخصص در مسایل فنی جهت تمرین دادن تیم و هدایت تیم های پایه استخدام شوند و دوم هم این كه مربیانی مورد استفاده قرار بگیرند كه قدرت نتیجه گیری دارند. انتخاب بوناچیچ برای سپاهان از نوع دوم بود كه درست و مؤثر هم به نظر می رسد.
۲) سوای چهره شناخته شده و قابل اعتمادی همچون دایی، داشتن این رویكرد كه سرمربیان جوان كه گرایش زیادی هم به آ موختن و به روز شدن دارند، جایگزین مربیان مسن و بازنشسته شوند، می تواند خون تازه ای در رگ های فوتبال كشورمان جاری نماید و منشأ تغییرات مثبت و سازنده شود. اگر پرسپولیس به جای دنیزلی با یك مربی جوان و آتیه دار وطنی همین ناكامی فعلی را تجربه می كرد، بهتر نبود؟ حداقل در این زمینه استقلال برنده است چون مرفاوی را با تجربه این فصلش برای همیشه در اختیار خواهد داشت اما دنیزلی تعلقی به پرسپولیس ندارد.
جمشید محبی
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید