یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

همه برای مهدی (عج)‌!


همه برای مهدی (عج)‌!
برپایی قسط و عدالت فراگیر در تمام ابعاد، یکی از مهمترین اهداف ارسال رسل بوده است و بعد از دعوت به توحید و آگاهاندن مردم به روز حساب ، عدالت‌گستری و ظلم ستیزی از درون آدمی تا جنبه های بیرونی اجتماعی آن، وجه مشترک تلاش همه انبیا و اولیای الهی می باشد. چنانچه قرآن کریم نیز می فرماید:” لقدارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط ( حدید، ۲۵)، ما پیامبرانمان را با دلایل روشن فرستادیم و همراه آنها کتاب و میزان نازل نمودیم تا درمیان مردم قسط و عدل مرا بر پا دارند.‌‌ ‌مجاهدتها و کوششهای همه انبیا و اولیا از ابتدا، به منظور هدایت بشر به سوی “عدالت کامل “ صورت گرفته است تا آن زمان که جامعه بشری در جهانی عاری از ظلم وجور از زندگی لذت واقعی را ببرد. از این روست که “ظهورمنجی” و “قائم” از مشترکات ادیان و سخنان انبیاست. ‌
‌اسلام نیز به عنوان آخرین دین و جامع‌ترین و کامل ترین آیین، دستورات و برنامه های ویژه ای را برای سوق بشریت به جامعه آرمانی همراه عدالت تدارک و اجرا نمود. در اندیشه اسلامی فرزندی از فرزندان پیامبر ظهور خواهد نمود و با قیام علیه بیدادگری ها ، عدل به‌طور گسترده از عمق وجود انسان تا سراسر جهان اقامه خواهد نمود. یکی از مطالب مهم که در سخنان پیامبر خاتم یافت می شود، شناساندن “مهدی امت” به امت اسلامی است. وفور روایات از جانب رسول گرامی اسلام پیرامون این قضیه به حدی است که تمام فرق اسلامی در “اصل ظهور منجی از اولاد پیامبر” اختلافی ندارند و اگر هم در این مسئله نزاعی باشد، برسر مصداق آن است، در حیات ۲۵۰ ساله از آغاز رسالت پیامبر تا آغاز ولادت حضرت ولی عصر، تمام ائمه آماده ساختن جامعه ای اسلامی برای روبرو شدن با غیبت و انتظار بوده اند.‌ “‌مهدی موعود” آنچنان در کلام نبی‌(ص) آشکار بود که در فاصله کوتاهی از رحلت ایشان، عده ای با رجوع به محمدبن حنفیه وی را “مهدی موعود” خواندند که پیامبر بشارت آمدنش را داده بود. این امر حاکی از آن است که در میان مسلمانان مسئله ظهور موعود یک اصل پذیرفته شده بوده است. چنانچه در دوران بعد از آن نیز اتفاقاتی از این دست رخ داد.
اعتقاد به مهدویت امام محمدباقر ، امام موسی کاظم، امام رضا (علیهم السلام) و برخی علویان مانند اسماعیل بن جعفر ( ع) و نفس زکیه و ... نیز می تواند تائیدی بر این امر باشد.‌‌ ‌علاوه بر آن ظهور مدعیان دروغین مهدویت درهمین اعصار یا استفاده خلفای عباسی از القابی مانند منصور، مهدی، هادی، امین، رشید ، مامون و... همگی نشانگر اهمیت و فراگیری بالای این بحث در میان مسلمانان است و این بیانگر موفقیت معصومین (ع) در شناساندن و تبیین این مسئله اساسی به جامعه اسلامی است.‌ ‌بعد از دوران امام رضا و آغاز امامت امام جواد (ع) مرحله جدیدی از این شیوه ائمه شروع شد. بعد از شهادت امام هشتم، تنها پسرایشان هنوز به سن بلوغ نرسیده بود و همین امر سبب حیرت و نگرانی شیعیان گشت چرا که از طرفی آنها به امامت منصوص معتقد بودند که طبق روایات محمدبن علی بعد از پدربزرگوار خود سکاندار امامت خواهد بود و از سویی خردسالی امام برای آنها سبب نگرانی خاطرگشته بود. چرا که بارها شنیده بودند زمین خدا بدون حجت نخواهد ماند.
تلاشهای امام جواد و شیعیان راستین توانست این شبهه را از اذهان شیعیان پاک کند و به همگان ثابت شد فرقی میان امام کودک و بزرگسال نیست.‌ ‌اقدامات مکارانه دشمنان اهل بیت با برپایی مناظرات علمی که به توهم خام خود به منظور شکست امام خردسال صورت گرفت، نیز، برخلاف خواسته دشمنان ، تائید دیگری براثبات حقانیت” امامت شیعه “ بود. پس از آن نیز با آغاز دوران امامت امام هادی (ع) در ۷ سالگی این مسئله به‌طور کامل برای شیعیان حل شده بود. از این رو هنگام امامت حضرت حجت که بلامحال و به دلیل شرایط اختناق حاکم می بایست در کودکی امامت را برعهده می گرفت، شک و شبهه ای برای شیعیان باقی نمانده بود.‌ ‌ارتباط غیرمستقیم ائمه یکی دیگر از راهکارهای ایشان برای آمادگی شیعیان برای مسئله مهدویت بود. در این مرحله ائمه ، شیعیان را برای دوران غیبت و انتظار تربیت می نمودند. از زمان امام موسی کاظم‌(ع) مردم ارتباط تنگاتنگی با وکلای ائمه داشتند و برای امور مختلفی همچون پرسشها و مشکلات شرعی، پرداخت وجوه و... به ایشان مراجعه می کردند. ائمه نیز افرادی را که سابقه علمی درخشان داشتند و یا مورد تائید ائمه قبلی بودند که از پشتوانه قوی روایی و حدیثی برخوردار بودند به عنوان وکیل و نایب خود انتخاب می کردند.
با وسعت و پراکندگی جامعه اسلامی و شیعیان این امر از نظم و انضباط بیشتری بهره مند شد، به‌گونه ای که سلسله مراتبی خاص شکل گرفت و نامه نگاری های شیعیان با ائمه از طریق وکلا بسیار نظام مند گشت چنانچه در قبال پرداخت وجه یا نامه قبض نیز دریافت می کردند. این امر در دوران امام دهم یا یازدهم بسیار پیشرفته تر شد. عسکریین که در دوران شدید اختناق عباسی ارتباطشان با شیعیان بسیار محدود شده بود از این فرصت بهترین بهره را برده و با ایجاد شبکه وکالت، ارتباط شیعیان با نمایندگان خود را پررنگ تر نمودند و این امر سبب دوام و استحکام شیعه گشت. سیاست خلفای عباسی این بود تا با حصر عسکریین، عملا کاری کنند که وجود یا عدم وجود امام تاثیری در جامعه نداشته باشد و ارتباط آنها با شیعیان را قطع کنند. اقدامی که در واقع خواست این دو امام نیز بود و با درایت ایشان همین سیاست علیه دستگاه به‌کارگرفته شد و به فرصتی برای شیعیان بدل گشت.با این اوضاع شیعیان با “غیبت” امام خو می گرفتند و خود را برای دوران “غیبت و انتظار” آماده می کردند.
دوران غیبت صغرای امام عصر نیز، تکمیل و تثبیت این امر بود. چرا که شیعیان از این پس فقط با نواب خاص و عام حضرت آن هم از سوی نامه نگاری و توقیعات در ارتباط بودند و آنها طی این سالها آموخته بودند می بایست به افراد مورد اعتماد امام، تکیه کنند و از آنها پیروی کنند چرا که همین پیروی در واقع اطاعت از فرمان امام و حجت خداست. از این رو فقها و علمای شیعه در سرتاسر جهان اسلام مامن و پشتوانه مردم شده و همین امر مصیبت “غیبت “ را برای آنها تااندکی التیام می داد.‌ ‌پس از آن نیز توقیعاتی از حضرت امام عصر به برخی علمای شیعه همچون شیخ مفید اطمینان خاطر بیشتری در دل شیعیان ایجاد نمود. تلاشهای بسیار معصومین و اصحاب و یاران راستین ایشان بخش عمده ای در زمینه سازی و آمادگی بشر با مسئله ظهور منجی و آن‌گاه روش زندگی در طی دوران غیبت و انتظار بوده است که بی تردید با نگاهی به وضعیت تاریخ و حتی اوضاع کنونی جهان می توان با قاطعیت گفت در این امر موفقیت های چشمگیری داشته اند و توده های مردم با جان و دل در انتظار “انسان کامل” و بقیه الله برای استقرار “عدالت کامل” در جهان هستند.‌
مهدی عامری
‌برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه اثر حجه الاسلام رسول جعفریان
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید