چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

اظهارات بی فایده!


اظهارات بی فایده!
در زمانی که نخستین موشک ایالات متحده آمریکا در ابتدای سال ۲۰۰۳ میلادی به سوی عراق شلیک شد،برخی از کشورهای اروپا و خاوردور با هدف بهره برداری سیاسی از فضای آشفته به وجود آمده در بغداد ،به کمک تروریستهای آمریکایی و انگلیسی شتافتند.یکی از این کشورها کره جنوبی بود که حاضر شد با اعزام نیرو به عراق،قسمتی از عملیات پشتیبانی نیروهای آمریکایی را بر عهده بگیرد.”بان کی مون”در کابینه “رو مو هیون”سمت وزارت امور خارجه را بر عهده داشت.فردی که موافق ادامه سیاستهای اشغالگرایانه واشنگتن در عراق و همراهی سئول با جریان سلطه بود.پس از انتصاب بان کی مون به سمت دبیر کلی سازمان ملل متحد،وی سعی کرده است تا در ظاهر از همراهی با سیاستهای کاخ سفید در خاورمیانه خود داری کند اما رویکرد اصلی وی نسبت به اقدامات آمریکا کاملا واضح و مشخص است.
دبیرکل سازمان ملل متحد اخیرا هشدار داده است که با سیاست‌های کنونی آمریکا، وضعیت عراق وخیمتر خواهد شد. او در این باره اظهار کرده است:
“مطمئن نیستم که سیاست راهبردی آمریکا در عراق چیست، ولی این سیاست هر چه باشد امیدوارم دارای برنامه‌ای برای پایان کار باشد.سازمان ملل آماده تغییر سیاست حضور نیروهایش در عراق در صورت تغییر ناگهانی سیاست آمریکا در آن کشور است. با بدتر شدن شرایط امنیتی در عراق، نگران ایمنی کارکنان خود در آن کشور هستیم.”
به راستی نقش سازمانهای بین المللی در بحرانی کردن وضعیت عراق چگونه تجلی یافته است؟در سال ۲۰۰۲ میلادی ،کاخ سفید بدون کسب کوچکترین مجوزی از سازمان ملل متحد و به بهانه مقابله با تروریسم وارد عراق شد.باگذشت ۴ سال اخیر،آمریکا و انگلستان همچنان به جنایات خود در عراق ادامه می دهند و با تقویت گروههای تروریستی القاعده و تجهیز نظامی سلفی ها،به بحران امنیت در بغداد و دیگر شهرها دامن می زنند.شورای امنیت سازمان ملل متحد در طول این مدت هیچ گونه اقدام موثری در جهت فروکش این بحرانها انجام نداده است و بالعکس،به عنوان بستری در راستای توجیه مانور واشنگتن در عراق وارد عمل شده است.در چنین شرایطی اظهارات “بان کی مون”به عنوان یکی از حامیان اولیه جنگ عراق چه معنا و مفهومی درد؟سهم دولت کره جنوبی و شخص بان کی مون به عنوان وزیر امور خارجه این کشور در وخامت اوضاع در عراق چیست و چرا پذیرفته نمی شود؟
در جریان جنگ ۳۳ روزه حزب الله و رژیم اشغالگر قدس نیز شاهد حمایت وقیحانه شورای امنیت سازمان ملل از اقدامات وحشیانه واشنگتن و تل آویو بودیم.هر چند که در آن زمان “کوفی عنان “به عنوان دبیر کل این سازمان تلاش زیادی را در جهت مطرح شدن “حادثه قانا”انجام داد ولی ۵ عضو دائم شورای امنیت از بررسی فاجعه‌ای که خود از حامیان آن بودند،سرباز زدند.ماهیت و ساختار کنونی سازمانهای بین المللی به گونه ای است که به جای “تنش زدایی” رو به ایجاد بحران در جهان می آورند.سازمان ملل متحد نیز از این قاعده مستثنی نیست،چه برسد به اینکه شخصی همسو با منافع آمریکا در عراق در راس این سازمان ناکارآمد قرار داشته باشد.
در نهایت اینکه اظهارات بان کی مون در خصوص جنگ عراق را نمی توان به عنوان موضع اصلی وی در این راستا مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.زیرا رفتارهای وی در گذشته ای نه چندان دور چنین چیزی را اثبات نمی کند.دبیر کل سازمان ملل متحد سخن از بین المللی نمودن بحران عراق بر زبان رانده است و بحران عراق را بحران همه جهان دانسته است.
مسئله اصلی اینجاست که چه اشخاصی این بحران را ایجاد کرده و به نقطه کنونی رسانده اند؟چرا جهانیان باید در مقابل بحران ناخواسته ای قرار بگیرند که محصول ماجراجویی آمریکا، انگلستان و حمایت کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی و استرالیا و لهستان و... بوده است؟شاید بهتر باشد که بان کی مون به جای انتقاد کردن از راهبردی که خود حامی آن بوده است،سخنی در مورد عراق بر زبان نیاورد!
حامد رشیدی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید