پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سرنوشت وارسا در انتظار پیمان ناتو


سرنوشت وارسا در انتظار پیمان ناتو
با اجرای حملات اخیر طالبان به ویژه، چندین حملۀ پی در پی انتحاری اخیر در ولایات قندهار، خوست و هلمند که طی آن نزدیک به ۲۰۰ تن کشته و زخمی شدند؛ پیش بینی می‌شود که با آغاز سال نو و فرارسیدن فصل بهار، دامنۀ این گونه حملات گسترده‌تر و داخل ابعاد جدید و بحرانی گردد.
در حال حاضر، طالبان قدرت و قوای جدیدی یافته‌اند و بعد از گذشت چندین سال از برکناری‌ ایشان از قدرت، باز هم خشونت‌ها در افغانستان به اوج خود رسیده است. قرار آمار و ارقام تازۀ ارایه شده در زمینه، تنها طی شش هفتۀ گذشتۀ سال نو میلادی، به تعداد ۲۵ سرباز خارجی، بیش از ۴۰۰ فرد غیرنظامی و در حدود ۱۰۰ تن نیروی دولتی به شمول سربازان اردوی ملی و پولیس، در برخوردها و درگیرهای مسلحانه و بم‌های تعبیه شدۀ کنار جاده و انتحاری، کشته شده اند که این آمار در تناسب با آمار تلفات موسم سرمای سال‌های قبل که به طور معمول در آن میزان خشونت‌ها و نبردها نسبت سردی هوا، کاهش می‌یابد، دو برابر را نشان می‌دهد.
از سوی دیگر، به شمار عملیات‌های نظامی و بمباردمان‌های هوایی قوای ایتلاف نیز، افزایش به عمل آمده است؛ با استناد به احصاییۀ روزنامۀ واشنگتن پست، شمار بمب‌‌هایی که ناتو بر سر مردم بی‌دفاع افغانستان ریخته از ‪ ۸۶‬خوشه در سال ‪ ۲۰۰۴‬به سه هزار و ‪ ۵۷۲‬در سال ‪ ۲۰۰۷‬افزایش یافته و پیش بینی می‌شود که این ارقام در سال جاری با گرم شدن هوا، چندین برابر شود.
این آمار خود موید این واقعیت است که فشار طالبان ظرف چند سال اخیر، شدت بیشتری کسب نموده، به نحوی که نیروهای بیگانه را وادار کرده، برای پیروزی در جنگ، شهروندان غیرنظامی را هم هدف قرار دهند.
این در حالی است که با گذشت تقریبا ۷ سال حضور همه جانبه چه در عرصۀ نظامی و سیاسی و چه در زمینه‌های دیگر از قبیل کمک‌های فراوان مادی جامعۀ جهانی به افغانستان، روند اوضاع و حالات در این کشور، با گذشت هر روز از بد بدتر شده و رو به وخامت می‌گرایید، چندی قبل یاپ دوهوپ شفر منشی عمومی ناتو، طی نشست خبری‌یی، ضمن ابراز نگرانی از حملات بهاری طالبان، خاطر نشان ساخت، اعتبار آیندۀ ناتو به ماموریت افغانستان بستگی دارد.
گذشته از این، جان کرادوک فرماندۀ کل نیروهای سازمان پیمان اتلانتیک شمالی (ناتو) در اروپا، با اذعان اینکه "سالی که در پیشرو داریم شاهد حملات گسترده و خونین طالبان در آن خواهیم بود" گفت، طالبان بیش از هر وقت دیگر تقویت گردیده اند.
همچنان یک مقام دیگر ناتو، کارلوس برانکو"‌ سخنگوی نیروهای ایساف در افغانستان، هم با بیان اینکه، افغانستان با گرم شدن هوا و آب شدن یخ و برف، با موج جدیدی از شورش‌های طالبان مواجه خواهد شد، ابراز نگرانی نموده و گفت، این مسأله، عملکرد و توانایی نیروهای بین‌المللی و ایتلاف را در تنگنا قرار می‌دهد و روحیۀ سربازان را تضعیف می‌سازد.
● سربازان از خستگی رنج می ‌برند و اقدام به خود کشی می‌کنند
اوضاع جاری افغانستان، ارتش ناتو و امریکا را با چالش‌های جدی‌یی بحران زا، رو به رو ساخته است؛ گزارش های اخیر روزنامه‌های امریکایی و غربی به نقل از منابع ارتش امریکا، حاکی از خسته¬گی و بیماری روانی سربازان امریکایی در افغانستان و همچنان در عراق بوده که این روند موجب ازدیاد واقعه‌های خود کشی میان سربازان ارتش گردیده و این امر، باعث ایجاد نگرانی¬های جدیدی در بین مقام‌های امریکایی شده است.
روزنامۀ امریکایی واشنگتن پست، در یکی از شماره های اخیر خود نوشت، "الیزابت وایت ساید" یکی از بیماران مبتلا به بیماری‌های روحی که از جنگ افغانستان بازگشته، تلاش کرد بعد از ظهر ۲۷ دسمبر ۲۰۰۷ خودکشی کند. این جوان ۲۵ ساله به شمار بی‌سابقه‌یی از نظامیانی پیوست که پس از خدمت در افغانستان اقدام به خودکشی کرده و یا برای انجام آن تلاش کرده اند.
واشنگتن پست در این گزارش خود، ضمن نشر این خبر، به بررسی پیش نویسی می پردازد که بر اساس آن، آمار خودکشی در بین نظامیان خدمت کننده در نیروهای مسلح امریکا را در سال ۲۰۰۷ از سال ۱۹۸۰ به اینسو، به بالاترین رقم نشان می‌دهد. بر پایۀ این بررسی، سال گذشته ۱۲۱ نظامی امریکایی، خودکشی کرده اند که در مقایسه با سال ۲۰۰۶، ۲۰ درصد افزایش داشت.
از سوی دیگر، شمار سطح تلاش برای خودکشی یا خودزنی نیز در ارتش امریکا از زمان آغاز جنگ افغانستان، شش برابر افزایش داشته است. بر اساس ارقام ارایه شدۀ پنتاگون، سال گذشته در حدود دو هزار و ۱۰۰ سرباز خودزنی یا برای خودکشی تلاش کرده اند که این رقم در سال ۲۰۰۲ ، ۳۵۰ مورد بود .
قرار این احصاییه، ارتش امریکا برای شمار بالای خودکشی‌ها و موارد اختلالات ناشی از فشارهای روانی در بین نیروهای خود، آماده‌گی نداشته و این در حالی است که جنگ‌ افغانستان و نیز عراق، بیش از آنچه که انتظار می‌رفت، طول کشیده است.
با نگاهی به سیر خودکشی در تاریخ امریکا می‌بینیم، این روند در زمانی که سربازان در جنگ‌های خارجی شرکت می‌کنند، کاهش داشته، اما این امر در سال‌های اخیر که امریکا درگیر جنگ افغانستان و عراق بوده، به شکل عکس می‌باشد. چنانکه از سطح ۹.۸ مورد خودکشی در یکصد هزار سرباز خدمت کننده در سال ۲۰۰۱ ( پایین ترین رقم ثبت شده)، به رقم بی‌سابقۀ ۱۷.۵ خودکشی در هر یکصدهزارسرباز در سال ۲۰۰۶ ، رسیده است.
همچنین اردوی بریتانیا که بعد از امریکایی‌ها، بیشترین هدف حملات طالبان و مخالفان دولت افغانستان قرار می‌باشد، نیز با دشوارهای مشابهی مواجه است.
بر اساس تحقیقات انجام شده توسط روزنامۀ انگلیسی دیلی تلگراف ‌١٠ درصد از میزان تلفات سربازان انگلیسی بازگشته از افغانستان به دلیل خودکشی است.
همچنان براساس آمار وزارت دفاع بریتانیا تا ‌٣١ دسمبر ‌٢٠٠٦ حداقل ۱۷۱سرباز بریتانیایی در جنگ‌های افغانستان و عراق کشته شده‌اند که از هر ‌١٠ مورد، مرگ یک مورد به دلیل خودکشی بوده است. تا این تاریخ ‌٨١ سرباز دیگری مربوط به ارتش بریتانیا که حتا در عملیات‌ها شرکت نداشته‌اند، نیز دست به خودکشی زده‌اند.
گذشته از این، دیلی تلگراف در یکی از شماره های دیگر خود، بر اساس اطلاعات وزارت دفاع بریتانیا می نویسد، که ارتش این کشور به دلیل بیماری و جراحات وارده به سربازان آن در افغانستان و عراق، کاملا از پا در آمده است.
دیلی تلگراف در این گزارش، در ادامه خاطر نشان می سازد که از هر ۱۴ نظامی بریتانیایی که به افغانستان و یا عراق اعزام می‌شوند، یک نفر از آن‌ها به دلیل همین بیماری‌ها و جراحات، قادر به انجام کاری نیستند.
این روزنامه در ادامه می‌افزاید، وزارت دفاع بریتانیا، این یافته‌ها را درست یک هفته پس از آنکه یک کمیتۀ پارلمانی اعلام کرد که "فشارهای وارده بر ارتش برای انجام به تکالیف خود درعراق و افغانستان سبب شده، تا تعداد زیادی از افسران با تجربۀ اردو از سمت‌های خود استعفا داده و اردو را ترک کنند." منتشر کرده است.
بر همین اساس، چندی پیش نیز "دز براون" وزیر دفاع بریتانیا در گفتگو با یکی از نشریه‌های این کشور از طولانی شدن زمان عملیات‌های نظامی نیروهای بریتانیایی در عراق و افغانستان انتقاد کرده و اعلام داشت که حضور در عملیات‌های مداوم، توان نظامی بریتانیا را در آستانۀ نابودی قرار داده است.
علاوه بر آن، سر"ریچارد دانت" لوی درستیز نیروهای بریتانیایی نیز، در گزارش محرمانه‌یی نوشته بود: نظامیان دیگر قادر به ادامۀ سطح فعلی عملیات‌ها نیستند و ارتش فاقد افراد کافی است؛ نیروها احساس بی‌ارزشی می‌کنند و از خستگی در جنگ عراق و افغانستان، رنج می‌‌برند.
با این حال، وضعیت در افغانستان دردسر دیگری را در داخل امریکا، نیز ایجاد کرده و آن اینکه سربازان برگشته از جنگ، بر علاوه از خود کشی به کشتن هموطنان‌شان نیز دست می‌زنند، به نوشتۀ روزنامۀ امریکایی نیویارک تایمز ، نظامیان امریکایی بازگشته از جنگ افغانستان در وضعیت روحی و روانی بسیار بدی به سر می‌برند، به طوری که اغلب این افراد پس از بازگشت از جنگ، اقدام به قتل هموطنان خود می‌کنند.
نیویارک تایمز با اعلام این مطلب، می‌افزاید: نظامیان بازگشته از افغانستان، به دلیل آنکه در زمان حضور در این کشور، شاهد کشته شدن زنان و کودکان بی‌گناه بوده اند؛ اغلب دچار بیماری‌های شدید روحی-روانی شده اند و به همین دلیل برای فراموش کردن این مسأله، اغلب به مشروبات الکلی پناه می‌برند.
تحقیقات این روزنامه نشان می‌دهد که در سال‌های گذشته ۱۲۱ مورد قتل توسط نظامیان بازگشته از جنگ افغانستان و یا عراق، در امریکا رخ داده است. علاوه بر قتل نیز، گزارش‌های دیگری از تخلفات این افراد گزارش شده، اما نگران کننده‌ترین این گزارش‌ها دربارۀ اقدام نظامیان بازگشته از جنگ، در قتل هموطنان خود است.
این در حالی است که یک سوم از افراد به قتل رسیده توسط نظامیان امریکایی بازگشته از فغانستان، همسران و یا نامزدان آن‌ها و یا حتا فرزندان آن‌ها بوده اند که تکان دهنده‌ترین این قتل‌ها مربوط به کشته شدن یک کودک دو ساله توسط پدرش است.
‌● ناتو در افغانستان شکست می‌خورد؟
با درنظر داشت آنچه گفته آمدیم، باید ابراز داشت که نگرانی‌های موجود در خصوص اوضاع جاری افغانستان و پیامدهای ناشی از آن در بین سربازان غربی به خصوص امریکایی‌ها و بریتانیایی‌ها، اگر از یکسو بی‌باوری‌های موجود نسبت به بهبودی اوضاع در افغانستان را قوت می‌‌بخشد و روحیۀ لرزان کشورهای عضو ناتو را بیش از پیش تضعیف می‌سازد، از سوی دیگر، به گمانه‌زنی‌ها و رایزنی‌هایی که گویا ناتو در افغانستان شکست می‌خورد، نیز مهر تایید می‌گذارد.
به هر صورت، آنچه مسلم است، این است که وضعیت در افغانستان واقعا به گونۀ دیگری به پیش می‌رود، روند اوضاع در این کشور از آنچه که امریکاییان و ناتو چند سال قبل توقع داشتند، بسیار دور است. جامعۀ جهانی جمع دولت افغانستان و جمع ناتو و امریکا همه در برابر چالش‌هایی که در افغانستان فراروی شان قرار دارد، ناتوان بوده، این ناتوانی در این اواخر به سرحد یک شکست افتضاح آمیز و اجتناب ناپذیر نزدیک گردیده، شکستی که نخستین قربانی آن پرستیژ هیولایی امریکا و ناتو، به دنبال آن دولت با پایه های لرزان و وابسته به سرمایه و سرباز خارجی کرزی و در قدم سوم، ثبات و امنیت نسبتا استقرار یافتۀ افغانستان و منطقه، خواهد بود.
تحلیل ها چنین می نماید که روزهای کمی برای روشن شدن نتایج برد و باخت در عرصۀ بازی شطرنج گونۀ افغانستان باقی مانده؛
گرچه یا ب دوهوپ شفر منشی عمومی ناتو طی سفر ناگهانی اخیرش که فقط دو روز پیش به کابل صورت گرفت،‌ با اطمینان مصنوعی خاطر نشان ساخت که نگران شکست در افغانستان نیستیم، اما آنچه که در واقع می‌گذرد،‌ با گفته‌های مقام‌های غربی و ناتو نه تنها که همگون نیست، بلکه بکلی متفاوت می‌باشد، هفتۀ گذشته یک موسسۀ مطالعاتی در لندن هشدار داد، ناتو در حالی که بزرگترین عملیات نظامی‌اش را در افغانستان به اجراء گذارده، اما در این کشور در آستانۀ شکست قرار دارد.
این گزارش که به وسیلۀ پایگاه انترنتی روزنامۀ گاردین منتشر شد، یافته‌های سالانۀ "موسسۀ مطالعات استراتیژیک لندن" ‪ IISS‬ در آن باز تاب یافته است،‌ گزارش همچنان خاطر نشان ساخت که این مسأله اعتبار ناتو را در بزرگترین عملیات نظامی‌اش که در افغانستان به راه انداخته است، از بین خواهد برد.
به دنبال نشر این گزارش روزنامۀ گاردین،‌ پدی اشداون دیپلومات بریتانیایی‌یی که دولت کابل حکم او را به عنوان فرستادۀ ویژۀ سازمان ملل در امور افغانستان، رد کرده بود، طی مقاله‌یی که در روزنامۀ فایننشال تایمز به نشر رسید، ضمن اعتراف به اینکه در شرایط کنونی شکست در افغانستان محتمل است، نوشت: ناتو در حال حاضر از فقدان راهبردی که مورد اجماع همه اعضای آن قرار گرفته باشد، رنج می‌برد.
گذشته از آن، یکی از روزنامه های غربی بنام وزگلاد نیز، در شماره های اخیر خود ضمن ابراز نگرانی از این ناحیه، سرنوشت آیندۀ ناتو در افغانستان را همانند سرنوشت پیمان وارسا در سال‌های دهۀ نود میلادی ترسیم می‌نماید و می‌نویسد، عملیات نظامی ناتو در افغانستان به رهبری امریکا با شکست کامل مواجه شده، تلاش واشنگتن برای جلب نظر کشورهای اروپایی برای افزایش نیروهای نظامی خود در افغانستان، موفقیت آمیز نبوده و احتمالا به زودی امریکا نیز، مانند شوروی سابق در۲۰ سال قبل، بدون نتیجه مجبور به ترک این کشور شود.
با در نظر داشت این دیدگاه ها،‌ چنین به نظر می‌رسد که اوضاع افغانستان بر خلاف آنچه که دیپلومات‌های غربی می‌پندارند،‌ نگران کننده است،‌ چندی قبل کشور ناروی با توجه به افزایش خطر حملات مخالفان، سفارت خود را در کابل تعطیل کرد. همزمان با این، گزارش محرمانه‌یی از وزارت داخلۀ افغانستان، به دست خبرنگاران غربی رسید، مبنی بر اینکه ۱۵ نقطه، ممکن است هدف عملیات طالبان و القاعده در این کشور قرار بگیرد که از جملۀ آنان از دفاتر دیپلوماتیک کشورهای بلژیک، هند، اندونیزیا، ترکیه، فنلند، سویدن و البته ناروی نام برده شده بود.
بدین ترتیب بسیار محتمل است که عملیات نظامی ناتو در افغانستان به رهبری امریکا، با شکست کامل مواجه شود. چیزیکه واشنگتن و ناتو در ابتداء هرگز به این ساده¬گی انتظارش را نداشتند، اکنون واشنگتن تلاش می¬کند، تا اوضاع را سر و سامان دهد؛ بنابراین از متحدان اروپایی خود خواسته است، تا نیروهای بیشتری را به وی‍ژه به مناطق جنوبی افغانستان، جایی که سربازان غربی شاید تلخ ترین روزهای زنده¬گی شان را از آنجا روی برگه‌های روزنامچۀ خاطرات خود ثبت نمایند، بفرستند.
اما کشورهای عضو هیچ یک حاضر نیستند که به این تقاضای ناتو و امریکا لبیک گوید؛ کنفرانس مونیخ آلمان نیز در این راستا کارآ واقع نشد،‌ رابرت گیتس وزیر دفاع ایالات متحده در این کنفرانس، گرچه با آب و تاب زیاد وانمود ساخت که اگر نیروها در افغانستان تقویه نشوند، فرجام آن شکست ناتو چیزیکه به تهدید اروپا خواهد انجامید را در بر خواهد داشت،‌ ولی با آنهم دستاوردی را که پاسخگوی نیازمندهای کنونی امریکا در افغانستان باشد،‌ به همراه نداشت؛ امریکاییان توقع داشتند که طی این کنفرانس پیمان‌های تازه‌یی از متحدان خود در خصوص فرستادن نیرو و تجهیزات به افغانستان،‌ دریافت نمایند ،‌ اما نتایج آن نهایت مایوس کننده بود.
تا به امروز امریکایان سعی داشتند، با اتکاء بر توان نظامی خود در افغانستان از وضعیت وخیم به وجود آمده رهایی یابند، ولی با توجه به تشدید وخامت اوضاع، این امر نیز ناممکن می‌نماید. در عین حال پنتاگون طرح دیگری نیز، برای افزایش نیروها و بودجۀ اختصاص یافته برای این جنگ، در نظر ندارد.
به عقیدۀ برخی کارشناسان، امریکا و ناتو وارد مرحله‌یی از عملیات نظامی در افغانستان شده است که ۲۰ سال قبل شوروی سابق دچار آن شده بود. به نظر می¬رسد که ایالات متحده و پیمان ناتو نیز بعد از گذشت ۲ الی ۳ سال دیگر، مجبور به ترک این کشور شوند، بدون آنکه به خواسته‌های شان در آن رسیده باشند.
با این حال، طوریکه دیده می شود، میزان بی¬باوری¬ها و عدم همکاری بین کشورهای عضو ناتو، نیز افزایش یافته، برخی اعضای این پیمان چنانکه قبلا نیز به تذکر آن پرداختیم ، حاضر نیستند که نیروهای بیشتر به افغانستان بفرستند، که این مسأله باعث ایجاد شکاف عمیق و تنش های لفظی بین مقام¬های امریکایی و برخی مقام¬های اروپایی عضو ناتو گردیده است.
از سوی دیگر، که با قدرت نمایی روزافزون طالبان، جنگ افغانستان فرسایشی شده و امریکا شاهد از دست دادن حمایت متحدان خود در این جنگ است.
روزنامۀ امریکایی لاس انجلس تایمز در این خصوص می‌نویسد، جنگ در افغانستان به گونۀ نامطلوبی به نفع طالبان در حال پیشروی است، "ناتو" در این جنگ به دست و پا زدن افتاده و دولت "جورج بوش" از وضعیت در این کشور سراسیمه گردیده است.
این روزنامه هشدار می‌دهد امریکا در آینده ناگزیر خواهد بود، یا با از دست دادن متحدان خود، به تنهایی این جنگ را اداره کند، ویا هم از افغانستان پا به فرار نهد، چیزیکه حیثیت افسانوی امریکا را با خاک یکسان می‌سازد.
مردم امیدوار بودند اما......
به هر حال اکنون، چنین گمانه‌زنی‌ها روز به روز شایع‌تر و دامنۀ آن گسترده‌تر می‌گردد، اما آنچه که مهم است، این است که چه چیزهایی باعث ایجاد چنین بی‌باوری‌ها و نگرانی‌ها گردیده است، در واقع به دنبال موافقتنامۀ بن و حضور گستردۀ نظامی و سیاسی جامعۀ جهانی در افغانستان، پیش¬بینی می‌گردید که همه طرف‌های دخیل داخلی و خارجی در معضلۀ افغانستان دیگر صادقانه و مخلصانه گام خواهند برداشت و با درنظر داشت اوضاع و شرایط حاکم و واقعیت‌های عینی جامعۀ افغانی، حرکت خواهند کرد. بنابراین، امید بر این بود که افغانستان دیگر از حیطۀ بحران‌های چندین ساله که در نتیجۀ آن‌همه هستی‌ مادی و معنوی آن به باد رفت، بیرون خواهد شد و یک فضای مطمین صلح و ثبات واقعی با مشارکت همه جریان‌های موثر افغانی در این کشور استقرار و کار بازسازی این همه در و دیوارهای ویران شده و این جاده‌های سوخته در آتش جنگ و خشونت، آغاز خواهد شد، اما با تاسف که دولت افغانستان و جامعۀ جهانی با وجود حضور چندین ساله و گستردۀ خود در این کشور و با دسترسی به امکانات وفور، نه تنها که نتوانستند درصدی از این آروزها و آمال‌های مردم افغانستان را بر آورده سازند، بلکه این کشور را بیش از پیش دچار بحران و تشنج ساختنتد، امروز ما شاهد بدترین روزهایی هستیم که ملت مظلوم افغانستان پشت سر می گذرانند، در هیچ یک از نقاط این کشور امنیت وجود ندارد، سرنوشت مردم این سرزمین اکنون هم تا حد زیادی به دست چپاولگران و آشوبگران رقم زده می‌شود، جنایتکاران جنگی، دزدان مسلح و قاتلان هزاران انسان معصوم و بی‌گناه امروز نیز، هرآن زنده‌گی مردم ما را با چالش‌های جدی مواجه ساخته می‌توانند، اداره‌های دولتی چنان در کابوس فساد اداری فرورفته که هرگز نمی‌توان زمینۀ اصلاح آنرا تصور کرد، فقر و بیکاری در جامعه بیداد می‌کند، قحطی و قیمتی در کشور به اوج خود رسیده است.
جامعۀ جهانی و دولت کابل نتوانستند، از چنان یک راهبرد و راهکاری استفاده نماید که موازی با ارزش‌‌ها و واقعیت‌های جامعۀ افغانی، پایه گذاری شده باشد، به جای اینکه با کشاندن مجرمان جنگی به پای میز محاکمه به داد و فریاد مردم ستمدیدۀ برسند، به تقویه وحمایت از آنان پرداختند، گروه‌های منفور و جنایت پیشه را باردیگر بر سر و مال این ملت حاکم ساختتند و همواره با به کارگیری از توپ، تفنگ و ریختن بم¬های هر چه سنگین‌تر بالای مردم بی‌گناه و مظلوم، دامنۀ بدبختی و بحران را در افغانستان گسترده و ابعاد آنرا وخیم‌تر ساختند.
‌● این تنها کاری نیست که باید انجام داد
آنچه گفته آمدیم، همه عواملی اند که فرجام آن به شکست ناتو، ناکامی جامعۀ جهانی و دولت کابل، قسمیکه امروز در مورد آن رایزنی‌ها وجود دارد، خواهد انجامید، اما در زمینه راه‌هایی نیز وجود که اگر ناتو و امریکاییان به آن، چنانکه دیپلومات برجستۀ بریتانیایی اشداون نیز پیشنهاد می‌نماید، توسل جویند، کم از کم به سراغ راه‌های بیرون رفت آبرومندانه از این بحران خواهند رسید.
پدی اشداون دیپلومات بریتانیایی در این زمینه، ضمن ارایۀ مشوره ‌های سودمند، به ناتو و امریکا، پیشنهاد می‌نماید که ما هنوز جنگ را در افغانستان نباخته ایم، اما اگر دست به کار تحول در استراتیژی خود، چیزیکه مقام‌های ناتو و امریکا هیچگاه در پی انجام آن نیستند،‌ نشویم، این نبرد را خواهیم باخت. او می¬گوید، ما نیاز به یک استراتیژی‌یی داریم.که همگام با شرایط عینی جامعۀ افغانی باشد،‌ نه دموکراسی غربی و امریکایی.
اشداون، طرح افزایش نیرو را که امریکا و ناتو بر آن پافشاری می‌ورزند، تنها گزینۀ حل مشکلات افغانستان نمی‌داند و یاد آور می‌شود: "این تنها کاری نیست که باید انجام داد"
وی، در ضمن سه محور اساسی امنیت، دولت و حقوق را که جامعۀ امروزی افغانستان از فقدان آن سخت رنج می‌برد، به عنوان اولویت‌های امور مربوط به افغانستان نام می‌برد و می‌افزاید: "ما، به عنوان جامعۀ بین‌الملل باید به عنوان اولویت نخست، توجه خود را بر روی تامین ضرورت‌ها متمرکز سازیم، نه به برآوردن آمال و آرزوها. "
نامبرده،‌ ضمن تاکید بر روند بازسازی افغانستان که در مدت هفت سال گذشته به آن چندان توجهی صورت نگرفته،‌ می‌گوید "کشورهایی که در امور افغانستان نقش دارند، باید در وهلۀ نخست بهبود کار دولت را سرلوحۀ وظایف خود قرار دهند، تا مقدمات کار برای سایر برنامه‌های آینده، نیز فراهم شود."
همچنان موسسۀ مطالعاتی رند، در این اواخر طی نشر کتابی بنام "جنگ با ابزارهای دیگر" ضمن انتقاد از استراتیژی امریکاییان و ناتو در افغانستان به آن¬ها مشوره می‌دهد که جنگ‌ افغانستان از نواقص جدی در توانایی‌های امریکا برای مقابله با طالبان پرده برداشت.
در کتاب تصریح گردیده است، امریکا و ناتو به جای تکیه زیاد بر عملیات نظامی، باید هر چه بیشتر بتواند توانایی کشورهای تهدید شده را برای حمایت از مردم خود تقویت کند.
در این کتاب آمده است: امریکا پس از سال‌ها تلاش دربرقراری امنیت در افغانستان، با مشکلاتی رو به روست. در نتیجه این سوال مطرح می‌شود که امریکا چگونه توانایی‌های خود را برای مقابله با مخالفان بهبود دهد.
مولفان کتاب همچنین با ارایۀ راهکارهایی همانند سرمایه گذاری، تغییرات جدی در پالیسی‌های گذشتۀ خود در قبال افغانستان می‌تواند توانایی‌های خود را در مقابله با ناامنی بهبود بخشد.
بنابراین، درپایان، با اتکا به باورهای اشدوان و یافته‌های موسسۀ رند در این مورد، باید گفت که اگر جامعۀ جهانی و پیمان ناتو در راس آن ایالات متحدۀ امریکا، رویکردها، راهبردهای گذشتۀ خود در مورد افغانستان را، مورد بازبینی قرار ندهند و به راهکارهایی شامل نکاتی چون قبول واقعیت های عینی جدید افغانستان و عدم پیشگیری سیاست های فاجعه ساز و بحران زا که تمام پل های ارتباطی و اعتماد مردم با دولت افغانستان را قطع می‌کند، متوسل نشوند و عطف توجه به بازسازی، انکشاف و ساختن جامعة مدنی‌یی که قابل هضم در جامعۀ سنتی افغانستان باشد، صورت نگیرد. باز هم جواب مشت را با مشت که نشانۀ گریز از مسوولیت‌ها و کم آوردن منطق و تسلیم شدن به خشونت است، بدهد، دور نخواهد بود، این پیش‌بینی‌ها که ناتو در افغانستان شکست می‌خورد، جامه عمل بپوشد و به یک واقعیت انکار ناپذیر مبدل شود که نخستین قربانی آن، پرستیژ و حیثیت نظامی و سیاسی ناتو و امریکا و به دنبال آن دولت کابل و فراتر از آن صلح و ثبات منطقه و جهان خواهد بود.
خادم احمد حقیقی
کابل