شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

روزی که جنگ را می‌بازیم‌


روزی که جنگ را می‌بازیم‌
چند هفته پیش که در خانه ملاوکیل احمد متوکل، وزیر خارجه پیشین رژیم طالبان در کابل بودیم، وی هشدار داد که اکثر مردم افغانستان علیه شما اقدام خواهند کرد. وی گفت در حالی که آمریکایی‌ها از حملات تابستان امسال شورشیان متحیر شده‌اند، ائتلاف تحت رهبری آمریکا با خطری به مراتب بزرگتر از طالبان مواجه است ناامیدی فزاینده مردم عادی افغانستان از عدم مشروعیت دولت‌شان.
هر جنبه از برنامه درست ضدشورشی بر محور تقویت مشروعیت دولت استوار است. وقتی مردم عادی ایمان خود را به دولت‌شان از دست بدهند، ایمان خود را به خارجیان حامی دولت نیز از دست می‌دهند. روزی که چنین وضعی در سراسر افغانستان پیش بیاید روزی است که ما (غرب) جنگ را می‌بازیم.
با کشته شدن بیش از ۲۳۰ نظامی خارجی از ماه ژانویه تاکنون، امسال مرگبارترین سال برای نیروهای ائتلاف در افغانستان است.
تنها در ماه ژوئیه به سفارت هند در کابل حمله کردند و ۹ آمریکایی را در پاسگاهی در نورستان و ۱۰ نظامی فرانسوی را در حومه کابل کشتند. واکنش غرب به این حملات، افزایش اجماع درباره اعزام ۲ تا ۴ تیپ جنگی شامل ۸ تا ۱۶ هزار سرباز به افغانستان بوده است.
افغانستان اگرچه وسیع‌تر و پرجمعیت‌تر از عراق است اما شمار نیروهای خارجی مستقر در آن کمتر از نصف نیروهای خارجی مستقردر عراق است. ژنرال مایکل مولن به عنوان رئیس ستاد مشترک به کنگره آمریکا گفت: در افغانستان کاری را که می‌توانیم انجام می‌دهیم در حالی که در عراق کاری را که باید انجام می‌دهیم.
کاهش خشونت در عراق احتمالا سربازان و تجهیزات لازم را برای انجام آنچه که باید در افغانستان انجام دهیم، آزاد خواهد کرد اما وجود دولتی که مردم آن را شایسته فداکاری بدانند و حاضربه جنگیدن به خاطرش باشند حداقل همانقدر مهم است که تعداد کافی سرباز، بالگرد و هواپیمای اکتشافی مهم است.
در پیش بودن دو رویداد باعث ایجاد امیدهایی می‌شود: انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در کمتر از یک ماه آینده و انتخابات ریاست‌ جمهوری افغانستان در سال آینده - دولت جدید آمریکا آزادی بیشتری برای فشار به دولت افغانستان خواهد داشت و هر کس که بخواهد در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان پیروز شود، به جلب حمایت حاکم جدید کاخ سفید نیاز خواهد داشت.
یک نشانه عدم محبوبیت دولت کنونی این است که تقریبا همه افغان‌های سرشناسی که در سفر اخیرمان با آنان دیدار کردیم گفتند در انتخابات ۲۰۰۹ نامزد خواهند شد. اما وقتی پرسیدیم چه کسی برنده خواهد شد جواب همه این بود:
ـ «هر نامزدی که مورد حمایت آمریکا باشد.»
واشنگتن باید به همه نامزدها بگوید که حمایت حتی ضمنی آمریکا به تعهد جدی آنان در سه زمینه بستگی خواهد داشت: مبارزه با فساد، تمرکززدایی از حکومت و دولت و مذاکره برای آشتی سیاسی باآن عده از اعضای طالبان که مخالف خشونت هستند.
دولت افغانستان قبل از هر چیز باید با فساد اعضای خود مبارزه کند. بزرگان قبایلی در غزنی به ما گفتند آنان با مزاحمت دوگانه دولت و طالبان مواجه هستند. از یک طرف باج‌خواهی پلیس، فساد دادگاه‌ها و رشوه‌خواری گسترده در ادارات دولتی است به طوری که هر افغانی یک پنجم درآمد خود را رشوه می‌دهد. به این دلیل شگفت‌آور نیست عده بسیاری از مردم مستقیم و غیرمستقیم از طالبان حمایت می‌کنند.
کرزای باید بلافاصله سه کار انجام دهد:
ـ فاسدترین وزیران، استانداران و فرمانداران را برکنار کند، بدنام‌ترین جنگ‌سالاران بازمانده از جنگ داخلی دهه ۱۹۹۰ را که مرتکب شرارت‌های بسیار شدند اما آشکارا در کابل و سایر نقاط کشور زندگی می‌کنند، دستگیرو تحت پیگرد قرار دهد، و رابطه بین دولت و بزرگترین صنعت کشور، یعنی تجارت تریاک و مواد مخدر را قطع کند.
نیروهای ائتلاف می‌توانند با ارائه کارشناسان غیرنظامی در زمینه مدیریت امور حقوقی، دولتی و بازرگانی در همه سطوح، دولت افغانستان را برای انجام این اصلاحات کمک کنند.
این کار می‌تواند باعث بهبود عملکرد و شفافیت شود. برای مثال یک کارمند دولت به ما گفت جلوی یک معامله فاسد زمین گرفته شد چون مردم توانستند به اتفاق نماینده‌ای از ائتلاف، که باعث شد نتوانند موضوع را لاپوشانی کنند، با فرماندار مقابله کنند.
دولت افغانستان باید دیدگاه خود را نسبت به گسترش کنترل دولت در سراسر کشور تغییر دهد. دره‌های دور افتاده افغانستان همواره پناهگاه قبایلی بوده که با قدرت‌های بیگانه مبارزه کرده‌اند. با این حال قانون اساسی افغانستان، که با نظارت دولت آمریکا تدوین شد، از دولتی به شدت متمرکز حمایت می‌کند که استانداران و فرمانداران ۳۴ استان را تعیین می‌کند، فرمانداران و استاندارانی که به جای مردم خود، باید به کابل حساب پس بدهند.
تمرکززدایی قدرت الزاما به مفهوم اصلاح قانون اساسی نیست بلکه ایجاب می‌کند مقامات دولت مرکزی در افغانستان بیشتر به فکر ارائه خدمات در سطح ملی باشند: یک ارتش و نیروی پلیس،‌جاده‌ها، برق، خدمات پستی و مانند آنها. اداره امور در استان‌ها و ولایات باید از قبایل سنتی، ساختارهای اجتماعی و دینی سرچشمه بگیرد.
دولت افغانستان باید با گروه‌های طالبان، که صادقانه نشان داده‌اند حاضرند در مقابل بازگشت به زندگی سیاسی کشور خشونت را کنار بگذارند، مذاکره کند. بیشتر افغان‌هایی که با آنان صحبت کردیم بین طالبان افغانستان و سایر گروه‌های مخالف دولت یعنی القاعده، مجاهدان خارجی عرب و اعضای طالبان پاکستان تفاوت آشکاری قائلند.
آنان طالبان افغانستان را «فرزندان افغانستان» به شمار می‌آورند که سزاوار رفتاری متفاوت از همتایان خارجی افراطی‌تر شان هستند.
افغانستان کشوری روستایی و محافظه‌کار است و وجود مناطقی در آن که مردم حاکمان محلی طالبان را انتخاب کنند، اجتناب‌ناپذیر است. مهم این است که این مناطق به محل‌هایی برای انجام کودتا علیه دولت کابل یا انجام توطئه‌های تروریستی در خارج از افغانستان تبدیل نشوند.
شرکت دادن اعضای غیرمسلح طالبان در دولت چیزی برای این که نگران آن باشند در اختیارشان خواهد گذاشت و به این ترتیب وسیله اعمال نفوذ بر آنان را به کابل می‌دهد. افزایش مشروعیت یک دولت منتخب و مردمی وظیفه اصلی ائتلاف نیروهای خارجی در افغانستان است.
با کمک اکثر مردم افغانستان، دولت این کشور و نیروهای ائتلاف می‌توانند تمامی اخلالگران را شکست دهند، در غیر این صورت، هر اندازه زور هرگز برای پیروزی کافی نخواهد بود.
مترجم: علی ایثاری کسمایی‌
منبع: نیویورک تایمز
منبع : روزنامه جام‌جم