شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

جورابچیان به اروپا می آید


جورابچیان به اروپا می آید
● وستهام یونایتد یا یك كورینتیانس جدید
رازهای پیرامون شخصیت «كیا جورابچیان» از نام و تاریخ تولدش آغاز می شود. در واقع ما با دو «كیا» مواجه می شویم. اولی كیا جورابچیان كه متولد چهاردهم جولای سال ۱۹۷۱ است و گذرنامه انگلیسی دارد و دیگری «كیا كاوش» كه زاده ۲۵ جولای ۱۹۷۱ است كه اصلا یك شهروند كانادایی قلمداد می شود.
این اطلاعات و واقعیات از شركت ها و كمپانی هایی آشكار می شود كه او در آنها فعالیت می كند و یا او در آنها سهم دارد. او زاده ایران است. اما در ۶ و یا ۱۰سالگی وابسته به این است كه شما كدام یك را باور می كنید به بریتانیا هجرت كرد. پدرش محمد نقش یك واسطه و دلال را در كمپانی معظم مرسدس بنز ایفا می كرد و پس از آنكه «كیا» موفق به اخذ مدرك تحصیلی اش از دانشگاه لندن شد به همراه پدر خود را در تجارت و كار غرق كرد. می گویند او در برهه ای با «روی عظیم» كه اصلا قرقیزستانی است ملاقات كرده و از این كانال ارتباطی توانسته با انسان ها و تجار متنفذ و میلیاردری مانند «بوریس برژووسكی» كه یك «اولیگارك» است آشنا شود. سال ۱۹۹۹ برای او تاریخ مهمی در زندگی كاری اش تلقی می شد.
چون كه توانست نخستین معامله تجاری اش را عملی سازد. مالك بزرگترین روزنامه اقتصادی روسیه كامرسانت پس از زیر فشار قرار گرفتن فزاینده به سبب بدهی های روزنامه دیگر نمی توانست شكیبایی اش را حفظ كند. البته او هرگز مایل نبود تا روزنامه اش را به اولیگاركی مانند برژووسكی واگذار كند، اما وقتی بیگانه ای چون «كیا جورابچیان» را مشتاق دید، با این تلقی كه شاید با حضور یك خارجی در راس هرم روزنامه، دولتمردان و سیاسیون كمتر بتوانند در امور و خط مشی كامرسانت دخالت كنند، با واگذاری آن به جورابچیان موافقت كرد.
سه ماه گذشت، تا اینكه جورابچیان كامرسانت را به بوریس برژووسكی فروخت. در این تاریخ این تلقی بعدی همه گیر به خود دید كه بی شك در تمام مراحل چنین مسیری برژووسكی همواره با جورابچیان در ارتباط و به نوعی مددرسان او بوده است. در سال ۲۰۰۴ جورابچیان بار دیگر خبرساز شد. در این سال او به عنوان یكی از اعضای اصلی شركت MSI تصمیم به خرید و حق امتیاز باشگاه كورینتیانس برزیل گرفت.
جورابچیان سپس تصدیق كرد كه MSI به صورت ویژه و اختصاصی قصد ارائه پیشنهادی برای در اختیار گرفتن حق امتیاز كورینتیانس دارد. براساس توافقنامه این شركت پذیرفت تا در یك پروسه ۱۰ساله عنان امور این باشگاه را به دست گیرد و باشگاه كورینتیانس كه در اوضاع و گرداب دهشتناكی دست و پا می زد و بدهی نزدیك به ۱۲ میلیون پوند كه در آن برهه داشت، به مدد سرمایه گذاری و شارژ مالی این شركت بحران هایش مرتفع شود.
در عوض MSI نیز با سرمایه گذاری قابل توجه مترصد بود تا به بازیكنان این مجموعه سیمایی پرزرق و برق تر بدهد. بر پایه توافق های صورت گرفته شده ممكن است چنین شرایطی نیز نه البته دقیقا در آینده در وستهام یونایتد نیز رخ دهد چهار مرد كه دو نفر آنها نمایندگان مستقیم باشگاه هستند و آن دو شخص دیگر نیز نمایندگان كمپانی MSI بر اریكه قدرت باشگاه قرار بگیرند و در عزل و نصب ها و امور كلان تاثیرگذار و متنفذ باشند.
برای گذر از سرگردانی و پیچیدگی امور، مدیریت مستقیم در امور حیاتی به كیا جورابچیانی واگذار شد كه البته حق رای معتبرتر و بیشتری داشت. به مدد حمایت های MSI كورینتیانس به سرعت برق توانست با ریخت و پاش های قابل توجه و البته از سر سرخوشی، ستاره ها و نام های رنگارنگی را به كالبد كورینتیانس بدمد. كسانی چون كارلوس ته وز، خاویر ماسكرانو، كارلوس آلبرتو، هوگو، ژو و عده بسیاری از دیگر فوتبالیست ها... یگانه دستاورد قابل اشاره این باشگاه در این برهه در سال ۲۰۰۵ كسب شد.
زمانی كه كورینتیانس توانست قهرمان لیگ سراسری برزیل شود. اما تابستان گذشته برهه ای بود كه باشگاه در بحران سرگیجه آور و پرتب وتابی دست و پا می زد. به گونه ای ناگسستنی، همواره آتش اختلافات از امور داخلی باشگاه زبانه می كشید. یعنی جایی كه در همه حال نمایندگان MSI و كورینتیانس با یكدیگر بر سر تصمیمات اتخاذ شده سر ستیز داشتند. در طول ۱۸ ماه باشگاه هفت مربی مختلف را بر مسند كار نشاند.
وقتی باشگاه كورینتیانس كه در هرم آن آلبرتو دوالیب به عنوان رئیس باشگاه و فلاویو اوداتو در جایگاه قائم مقام باشگاه متوجه شدند كه كم كم در امور كلان بدل به یك توده كم اثر و ضعیف شد، نكته ای را دریافتند. اینكه ۵ بازیكن از مجموعه این باشگاه رسما و از لحاظ قانونی متعلق به باشگاه نیستند، بلكه حق مالكیت آنها در اختیار شركت MSI است و پرداخت حقوق هفتگی این بازیكنان بر عهده كمپانی است.
آینده همه پرده ها را كنار خواهد زد و آشكار می شود كه آیا چنین سیاستی نیز در وستهام یونایتد جامه عمل به خود می بیند یا نه كمی حیرت انگیز و غیرقابل باور می نماید كه چگونه جورابچیان می خواهد از پس ربودن باشگاه و ارضای مالی مالكان وستهام چون «ترنس براون» و خانواده «Cearns» برآید و اگر چنین هدفی، رنگ و بوی عمل به خود ببیند، گمانه زنی ها و شك و تردیدها سر برمی آورد كه حامی و پشتیبان جورابچیان در این تجارت هنگفت و بلندپروازانه چه كسی بوده است.
با حضور چنین گروهی در دنیای فوتبال و خبرسازی بی حد و مرزشان بازجویی های فراوانی در خصوص اینكه آیا آنها دستی در «تجارت كثیف» دارند یا خیر آغاز شد. چون تردیدهایی تبلور یافته كه كار اصلی این كمپانی كه به مدد چنین راهی به شكوفایی رسید این است كه آنها پول ها و اعتبارات را غیرقانونی اخذ می كنند و آن سرمایه را در بانك های خارجی تزریق می كنند.
با این حال به نظر می رسد، تجارتی كه میان این كمپانی و باشگاه كورینتیانس شكل گرفته چندان رنگ و بوی تقلب و فساد به خود نگرفته باشد زیرا جورابچیان همواره تاكید می كند كه هدفش از حضور در این باشگاه برزیل رشد و بالندگی این مجموعه بوده و می خواهد در این برهه از كورینتیانس یك گروه پویا بسازد. ولی چنین فعالیت هایی وقتی رنگ و لعاب اروپایی به خود می گیرد، حالتی نادر می یابد. اینكه تا به حال چنین فعالیت هایی در فوتبال اروپا رخ نداده، بی شك با دامنه دار شدنش در فوتبال این قاره مورد بازجویی و بررسی جدی بازجویان قرار خواهد گرفت.
گابریل ماركوتی
ترجمه:سهیل نوری پناه
منبع : روزنامه شرق