چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

دوباره بباز، همیشه بباز


دوباره بباز، همیشه بباز
● دردنامه‌ای برای فوتبال اسپانیا
”ایرابل“ از کاستیل با ”فرناندو“ از آراگون ازدواج کرد و این پیوند سلطنتی، اسپانیا را متحد نمود. آنها که خود را تافته جدابافته می‌دانستند نفرت در دل پرورانده و از همان زمان، جنگ آنها با دولت مرکزی آغاز شد. اسپانیا از همین جا شکست خورد.
بررسی فوتبال اسپانیا بدون توجه به آنچه در نظام سیاسی این کشور رخ می‌دهد غیرممکن می‌نماید. سه‌شنبه‌ شب قسمت دیگری از سریال شکست‌های تیم ملی اسپانیا به معرض دید عموم گذاشته شد وقتی فوتبال با سیاست پیوند می‌خورد، فرزندی به‌نام احساس متولد می‌شود. اسپانیا به این دلیل که یک بازیکنش دل در گروی استقلال کاتالونیا دارد، دیگری به کشور باسک فکر می‌کند و آن یکی قبل از نواختن هر شوت سرود معروف ناسیونالیست‌های مادرید (به‌سوی خورشید) را فریاد می‌زند، نمونه ناب تعریف فوق است. اسپانیا از همین جا شکست خورد.
یگانه افتخار اسپانیا در یورو ۱۹۶۴ رقم خورد. ژنرال فرانکو قهرمانی می‌خواست و به همان راحتی که بازیکنان وقت بارسلونا را به‌دلیل کاتالائی بودن تبعید و زندانی کرد داوران را تحت‌تأثیر و اسپانیا را قهرمان نمود. ورزشگاه سرود قهرمانی می‌خواند، اما فرزندان فوتبالی بیش از ۱۰ ایالت، آرزوی نابودی ”ناکشوری“ خود را داشتند، اسپانیا از همین‌جا شکست خورد.
فرانکو آن دیکتاتور مقتدر درگذشت. گلوله تبدیل به گل شد. کاتالونیا خود را جزئی از اسپانیا می‌انست، اما نه سیاست که فوتبال اسپانیا با جنبش ”تا“ (یک گروه تروریستی ضدحکومت در باسک) درگیر شد. مردان آندلس در ثانیه‌های پایانی به بلژیک گل‌ زده و راهی فینال یورو ۱۹۸۴ شدند. خبر مهم؛ اشتباه دروازه‌بان وقت اسپانیا و قهرمانی فرانسه نبود، مسئله اصلی جائی میان مرزهای ۲ کشور رخ داد. جوانان مناطق جدائی‌طلب اسپانیا محسوس و نامحسوس با ”گلول‌های دولتی“ روی زمین افتاده و با تی‌شرت‌هائی که شعارهای استقلال‌طلبانه روی آن حک شده بود، چهره در نقاب خاک می‌کشیدند. اسپانیا در فوتبال دوم، در وادی احساس اول، اما در موفقیت رتبه آخر را از آن خود کرد و این رتبه‌بندی همان عامل اصلی دلبستگی ما به فوتبال آن دیار است. اسپانیا از همین‌جا شکست خورد.
شاه ”اخوان کارلوس“ از قلدر بازی دست برداشت. کاتالونیا نیز قانون اساسی اسپانیا را پذیرفت. در همین شرایط تیم فوتبال این کشور تا مرحله یک‌چهارم نهائی جام جهانی ۱۹۹۴ بالا آمد. بیتی ”انریکه“ توسط ”بناریو“ خرد و اسپانیا نیز مغلوب ایتالیا شد. اسپانیا پر از کاتالونیائی‌ها بود. گواردیولا این قدیس آزادی خود بارسلون! زوبی زارتا، سالیناس هسته اصلی تیم ملی بودند. زمانه عوض شده بود. این بار مادرید برای اولین بار پس از باخت تیم ملی اسپانیا به شادی پرداخت. سخنرانی تسکین‌دهنده خوان کارلوس نیز فایده‌ای نداشت، چون او نیز از حضور پرتعداد کاتالونیائی‌ها شاکی بود. اسپانیا از همین‌جا شکست خورد.
اسپانیا در اخرین بازی مرحله گروهی جام جهانی ۱۹۹۸، ۶ بر یک بلغارستان تیم چهارم جام جهانی دوره قبل را خرد کرد اما چه سود! آنها پی‌درپی گل می‌زدند، اما پاراگوئه با نیجریه تبانی کرد. انتقام خداوند از آدم‌های احساساتی دیدنی بود! زمانی رئالی‌ها برای دیکته کردن برتری خود، پلیسی داخلی زمین آورده و به او گفتند چند بازیکن بارسلونا را دستگیر کند تا آنها ۱۳ بر یک پیروز شوند. چه فرقی داشت. این بار خبری از پلیس نبود، تابلوی توقف توسط سیاه‌ها سر راه اسپانیائی‌ها سبز شد. در ایالات جدائی‌طلب، کوچکترین اثری از غم شکست دیده نشد. اسپانیا از همین جا شکست خورد.
خوشبختانه! برای دیدن یک ناکامی دیگر برای اسپانیای محبوب، انتظار زیادی نکشیدیم. آنها در حالی به جام جهانی ۲۰۰۶ پرواز کردند که حمایت یک نخست‌وزیر کاتالانی را پشت سر داشتند، بارسلونا تیم اول آن ایالت قهرمان کشور و اروپا بود و خط حمله و به‌طور کلی ارکان تیم ملی نیز در اختیار غیرمادریدی‌ها. ظاهراً این‌بار اوضاع متفاوت جلوه می‌کرد اما نه. آنها بار دیگر ناکام شدند. چرا؟ مطمئن هستید در تیم ملی هیچ‌کس با لهجه ایالت خود فریاد نمی‌کشید؟ اسپانیا از همین‌جا شکست خورد.
همه آنچه گفته شد، اسپانیا را تبدیل به افسون بزرگ تمام ادوار جام جهانی کرده است. این بار موفق نشدیم اشک‌های اسپانیائی‌های شکست‌خورده را ببینیم، شاید هم آنقدر این موضوع تکراری شده که دیدن نداشته باشد! به هر حال چه بهتر که تیم‌های احساساتی هر چه زودتر با جام جهانی وداع کنند به‌خصوص برای ما که غم فوتبال را جذاب‌تر از شادی‌هایش می‌بینیم. جام بماند برای برزیل که بلد نیست هنگام باختن گریه کند! جائی خواندم تا وقتی عاشقی، فوتبال را خواهی باخت. اسپانیا از همین جا ”همیشه“ شکست می‌خورد.
مرتضی یاسری‌نیا
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید