جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


سازمان‏های غیردولتی زنان پیشتازند اگر...


سازمان‏های غیردولتی زنان پیشتازند اگر...
حضور و مشاركت زنان در امور مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اقتضای خط كلی حاكم بر فضای فرهنگی جهان امروز است. در كشور ایران هم به دنبال وقوع انقلاب اسلامی حضور زنان در عرصه‏های مختلف جامعه و حركت و رشد آنها به صورت توده‏ای و فراگیر در آمد، در حالی كه این حضور درسالهای پیش از انقلاب به شكلی فرمایشی و كاملا محدود (درمیان قشرهای زنان مرتبط به دربار شاه) وجود داشت و بس. نگاهی گذرا به شرایط كنونی زنان ایرانی به خوبی نشان می‏دهد كه امروز حضور زنان در عرصه هایی چون سواد و تحصیلات، كار و شغل، امور اجتماعی، عرصه‏های سیاسی و... به شكلی كاملا محسوس روندی رو به رشد را طی می‏كند. اما به دو دلیل این روند با همه شتاب و پویایی برای رسیدن زنان ایرانی به جایگاه مطلوب و شایسته كافی نیست:
۱) عقب ماندگی عمیق و وسیع زنان ایرانی كه ریشه در تاریخ و ساختارهای سیاسی اجتماعی اقتصادی این جامعه دارد كه از این حیث زنان ما با زنان بسیاری جوامع حتی جوامع پیشرفته صنعتی مشابهت دارند.
۲) مسائل و مشكلات نو و پیچیده‏ای كه در سایه تحولات مهم اجتماعی در جامعه ایران پدید آمده و طبعا بخش مهمی از آن مربوط به زنان، جایگاه، نقش و حقوق آنها می‏شود.
جبران این عقب ماندگی تاریخی و رفع مسائل و مشكلات نوین در عرصه زندگی زنان هر دو نیازمند یك حركت سنجیده، برنامه ریزی شده ،وسیع و همه جانبه است. انتظار اینكه بانی چنین حركتی مردان جامعه باشند،انتظاری دور از واقعیت و بیهوده است. چون مردان جامعه ما مثل مردان در خیلی جوامع دیگر:
الف) در گیرودار مسائل و مشكلات خرد و كلان عمومی جامعه‏اند و معمولا"مسائل زنان" را حتی نمی‏بینند، چه رسد به آنكه به فكر راه و جاره برای آن باشند.
ب) اصولا در خیلی موارد مردان به دیدن، تعریف و حل مسائل زنان به عنوان مسائلی مهم و در خور اعتنا اعتقادی ندارند. در این صورت ما زنان همان بهتر كه تنها آرزو كنیم كه مردان بر خیل مشكلات زنان چیزی نیفزانید.(نادیده نباید گرفت كه اصلا خیلی از مشكلات زنان به نوعی مستقیم و یا غیر مستقیم به مردان و تعامل آنها با زنان در عرصه هایی چون خانواده، اقتصاد، سیاست و...مربوط می‏شود) این خود زنانند كه باید دغدغه وهمتی داشته باشند در یافتن مسائل و مشكلات و اینكه چه راه‏ها و مراحلی را پیش رو دارند؟
● در یك نگاه زنان در مسیر حل مسائل خود باید از این مراحل گذر كنند :
خودآگاهی و آگاهی - زنان جامعه ما بخصوص درسطح توده‏ها(و نه فقط قشرهای نخبه و تحصیل كرده) بایستی نسبت به شرایط، موقعیت، نقاط ضعف و قوت و مسائل و مشكلات خود، آگاهی كافی داتشه باشند.
بررسی و مطالعه مسائل و مشكلات - مرحله‏ای است كه نوعا زنان تحصیل كرده و اهل علم و نخبه جامعه بایستی به آن همت گمارند و با ایجاد نهادها و سازمان‏های علمی - پژوهشی مناسب و یا بكارگیری نهادها و سازمان‏های موجود در این مسیر فضای روشنی از مسائل زنان ترسیم كنند. جستن هر نوع راهكار اصولی در گروی این مطالعه هاو بررسی‏ها است .
سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجرای راهكارهای برخاسته از مطالعات مسائل زنان كه در گروی تلاش و همت گروه‏هایی از زنان است كه درسازمان‏های مربوطه حضور و فعالیت دارند.
طبیعی است كه این مراحل مهم یعنی ایجاد آگاهی، مطالعه، برنامه‏ریزی و اجرا درجهان امروز و در جوامع پیچیده شهری ساز و كارهای خوص خود را می‏طلبد. سازمان‏های غیردولتی زنان از جمله مناسب‏ترین این سازوكارها به شمار می‏رود. در واقع تشكل‏های غیردولتی زنان دركشور ما جز اهداف عام سایر تشكلهای غیر دولتی دارای وظیفه و مسئولیتی مضاعف در ارتباط با زنان و مسائل آنها می‏باشدكه غفلت از آن عواقب و پیامدهای ناگواری را برای خود این تشكل‏ها و مهم‏تر از آن، زنان جامعه به دنبال خواهد داشت. در واقع سازمان‏های غیردولتی زنان در رفع محرومیت از زنان و حل مسائل آنهابایستی سمت پیشتازی توده زنان جامعه را داشته باشند. اما بر سر راه تحقق این امر دو شرط مهم وجود دارد و آن اینكه تشكل‏های غیر دولتی زنان از دو آفت بپرهیزند:
۱) سیاست زدگی یا پرداختن به امور سیاسی كه اصولا در تعریف این سازمانها و تفكیك آنها از احزاب سیاسی این شرط قید شده است. زنان فعال دراین نوع تشكل‏ها نباید از یاد ببرند كه سیاست زدگی شاید زنان را در امواج تند و حركت‏های تند و مقطعی و جنجالی سیاسی وارد كند، ولی نهایتا ضامن رشد واقعی و پایدار سیاسی آنها نیست، كمااینكه ضامن رشد واقعی مردان هم نیست.
۲) كارهای تشكیلاتی صوری و فرمایشی كه از یك سازمان غیر دولتی جز نام و عنوان چیزی دیگر نتوان سراغ گرفت. تشكل‏های صوری غیردولتی شاید جاذب اعتبارات و امكاناتی در داخل و نیز از بیرون مرزها به نفع این تشكل‏ها باشند، اما ضامن هیچ توفیق واقعی در رشد زنان و حل مسائل و مشكلات آنان نیستند.
حقیقت آن است كه تشكل‏های غیر دولتی زنان تنها در صورتی می‏توانند به رشد خود این تشكل‏ها و نیز رشد زنان جامعه مان برای رسانند كه بتوانند اهداف تعریف شده و عملیاتی و كاربردی داشته باشند و در جهت این گونه اهداف به فعالیتی پیگیرو مشخص بپردازند. در این مسیر یكی از راه‏های دست‏یابی به موفقیت برای تشكل‏های غیر دولتی زنان آن است كه تا حد مقدور توده‏ی زنان را در حركتی خودجوش و آگاهانه به كار گیرد، فعال سازد و رشد دهد و با مدد نیروی خود زنان جامعه به ایجاد تغییرهای مثبت و ملموس در امور زنان همت گمارد. بی‏تردید حركت‏های سنجیده، مثمر و مفیداز سو ی تشكل‏های غیردولتی زنان از بهترین راه‏های معرفی جایگاه و اهمیت این نوع تشكل‏ها در جامعه ماست كه هنوز توجه و اعتنای چندانی به این نوع سازمان‏ها ندارد.جلب اعتماد بخش‏های مختلف جامعه از جمله بخش‏های دولتی یكی از كارهای مهمی است كه به عهده سازمان‏های غیردولتی زنان است. این سازمان‏ها نباید فراموش كنند كه یك سازمان غیردولتی اگر به لحاظ بودجه و امكانات مستقیما وابسته به دولت و سازمان‏های وابسته به آن نیست، اما قطعا نیازمند هماهنگی و همسویی و حمایت حكومت و نهادهای دولتی برای حركت‏ها و اهداف خود می‏باشد و برای جلب این حمایت‏ها، حركت‏های مثبت ،هدف دار و مشخصی بایستی صورت پذیرد، حركت‏هایی به نفع زنان و در جهت اهداف كلی جامعه مخصوصا در زمینه‏های فرهنگی.
منبع : نشریه سبا