پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مسافر سکوت


مسافر سکوت
تو مسافر سکوتی، به جز این سفر نداری
سفر تو در تو باید، سفری دگر نداری
تو که تشنه خدایی، به خود آ، دمی کجایی
به خدا، خدا تو هستی و تو خود خبر نداری
تو بنفشه یاسمن تو، همه هرچه در چمن تو
چه گلی بگویم آخر، که تو تازه‌تر نداری
شب و روز و جسم و جانی همه فرشتگانی
تو کلید آسمانی، خبر این قدر نداری؟
همه از خم تو مستند، چه تشنگی است در تو
که خود آن شراب نابی، تو که درد سر نداری
تو مقیم کوچه خود، نشدی وگرنه هستی
تو سری به خانه خود نزدی و گرنه داری
“همه آرزویم اما” نه هر آن کجا که باشد
که مسافر بهشتم “ تو سر سفرنداری”؟

حسن دلبری - سبزوار
منبع : روزنامه ایران