پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نانسی پلوسی در ایران چه می‌خواهد؟


نانسی پلوسی در ایران چه می‌خواهد؟
به تازگی در خبرها داشتیم كه «نانسی پلوسی»، رئیس مجلس نمایندگان آمریكا، به رغم مخالفت شدید بوش، به برخی كشورهای خاورمیانه از جمله سوریه مسافرتی داشت و پس از بازگشت از آنجا، برای سفر به ایران نیز اعلام آمادگی كرده است. (۱)
صرف نظر از صداقت یا عدم صداقت در این ادعا، كه البته توسط یكی از سناتورهای بانفوذ و سرشناس كنگره به نام «تام لانتوس» منتشر شد، در این نوشتار، به فرضیاتی كه این‌گونه اظهارنظرها و احیانا محق شدن آنها متصور است، خواهیم پرداخت.
۱) از آنجا كه برخی از تحلیلگران سیاسی و كارشناسان، «بوش»، «ریگان»، «كلینتون» و اسلاف قبلی و اخلاف آتی آنان را صرفا مجری تصمیمات سیاسی و اقتصادی قدرت‌های به اصطلاح در سایه می‌دانند كه به تناسب زمان و موقعیت خاص آمریكا، بر سر كار می‌آیند و می‌روند، لذا ممكن است این سفر نیز در راستای سیاست‌های كاخ سفید برنامه‌ریزی شده باشد كه این بار به دست دمكراتی به ظاهر مخالف با سیاست‌های فعلی بوش، صورت می‌پذیرد؛ اما به واقع در صدد كمك به بوش برای خروج از بحران عراق و همچنین كمك به زنده كردن طرح به اصطلاح صلح در خاورمیانه و كمك به شریك خود؛ اسرائیل باشد و اگر بوش اظهار مخالفتی نیز داشته باشد، صرفا ظاهری است و این اقدامات را در راستای منافع كاخ سفید می‌داند. حتی ممكن است وی در واقع سفیر بوش باشد و به اصطلاح معروف، بوش دارد «با دست پس می‌زند و با پا پیش می‌كشد»! از سویی با این مسافرت‌ها مخالفت می‌كند و از سوی دیگر قصد دارد به نحوی از این اقدامات برای خود سود جوید و به آنها راضی است هم چنان كه خانم پلوسی در سفر به سوریه، به صراحت یكی از اهداف این سفر را كمك به بوش عنوان كرد. (۲)
۲) با توجه به آن‌كه ظاهرا پلوسی یكی از مخالفان سرسخت سیاست‌های جنگی بوش است، ممكن است هیچ زد و بندی در پشت صحنه سیاسی میان دمكرات‌ها و جمهوریخواهان نباشد و قصد دمكرات‌ها از این كار، بستن دست بوش در آتش‌افروزی احتمالی جدید در منطقه با راهكارهایی كه با ورود مستقیم به خاورمیانه برای خود جستجو می‌كنند، باشد.
۳) ممكن است قصد پلوسی، تلفیقی از این دو فرضیه باشد؛ یعنی هم جلوی آتش‌افروزی بوش گرفته شود و هم برای خروج آبرومندانه بوش از بحران فعلی خاورمیانه به او كمك كند.
۴) پلوسی، یكی از مخالفان دستیابی ایران به انرژی هسته‌ای است و در آخرین موضعگیریش در این زمینه، به صراحت اعلام كرد: «بسیار مهم‌ است‌ که‌ ایران‌ به‌ سلاح‌ هسته‌ای‌ دست‌ پیدا نکند» (۳) و در جای دیگر به صراحت گفت: «به ایران اجازه نخواهم داد به سلاح هسته‌ای دست یابد!».
با این وصف، احتمالا گوشه چشمی نیر به قضیه «چماق و هویج» برای ایران در موضوع هسته‌ای دارد. از آنجا كه « تام لانتوس» نیز یكی از مخالفان معروف ایران و مخالف سمج شركت‌های طرف قرارداد نفت و گاز خارجی در ایران است، لذا این احتمال تقویت می‌شود و نحوه برخورد ایران با این امر، تأثیر مستقیم و مهمی در توفیق طرفین یا یكی از طرف‌ها یعنی غرب یا ایران خواهد داشت.
۵) به هر حال، در پشت پرده این تصمیم هرچه باشد، بعید است در راستای سیاست‌های جنگ‌طلبانه بوش و برای كمك به وی در راستای برافروختن شعله جنگی دیگر در منطقه باشد. در بدبینانه‌ترین فرضیه‌ها، باید سفرهای اینگونه‌ای را اقدامی برای خروج آبرومندانه آمریكا از مشكلی كه در خاورمیانه و عمدتا عراق دچار آن شده است، به شمار آوریم كه در این صورت نیز قطعا در گام نخست، در پی گرفتن امتیاز از ایران خواهند بود.
۶) قطعا امروزه آمریكا یكی از بدترین دوران خود را از نظر مقبولیت در نزد افكار عمومی، چه در آمریكا و چه در دیگر كشورها می‌گذراند و نزدیكی با ایران ـ كه امروزه در خاورمیانه به عنوان یك قدرت معنوی و سیاسی تأثیرگذار مطرح است ـ می‌تواند به عنوان ترمیم چهره غرب، به نامزد حزب دمكرات در انتخابات آینده كمك كند. هر روز شاهدیم كه در آمریكا و دیگر كشورها، به شكل‌های مختلف اعتراضات گسترده‌ای، گاه در راهپیمایی‌ها، گاه در رأی ندادن به چهره‌های مورد حمایت غرب و گاه با اعتراض‌های خشن نسبت به سفرهای بوش به كشورها و... ابراز می‌شود.
در سال گذشته نیز «جان كری»، نامزد رقیب بوش در انتخابات قبلی، برای مسافرت به ایران اعلام آمادگی كرده بود و ما در یادداشتی در همین سایت، به صورت مبسوط به آن پرداختیم و پیشنهاد دادیم، نامزد ریاست‌جمهوری آینده آمریكا، برای تبلیغات انتخاباتی به خاطر جلب و جذب افكار عمومی، مسافرتی به ایران داشته باشد و چند روزی را در ایران اقامت كند(۴). این اظهارنظر نیز می‌تواند در راستای جلب افكار عمومی مردم آمریكا و جهان و ترمیم چهره آمریكا كه به شدت در نزد افكار عمومی لطمه دیده است، باشد.
۷) در سفر اخیر بوش به برخی از كشورهای آمریكای لاتین، شاهد بی‌سابقه‌ترین اقدامات امنیتی در آن كشورها بودیم كه به خاطر موج گسترده مخالفت‌ها با بوش، وی حتی بعضا حاضر به ظاهر شدن در جلوی دوربین و مصاحبه مرسوم با خبرنگاران نشد؛ قطعا رئیس‌جمهور آینده آمریكا از هر حزبی كه باشد، دوست ندارد در ابتدای ریاست‌جمهوری خود با چنین استقبال‌های طاقت‌فرسا و كشنده‌ای روبه‌رو شود و رئیس‌جمهور هیچ كشوری نیز حاضر نیست و یا حداقل نمی‌خواهد از رئیس‌جمهوری استقبال كند كه مجبور شود برای در امان ماندن از معترضان كشورش به وی، میان او و مردم، دیوار امنیتی كشیده شود و پس از بازگشت این میهمان ناخوانده، موج انتقاد‌های رسانه‌ای و مردمی در كشور گسترده شود و در انتخابات آینده كشور خودش نیز سرنوشت او به این ملاقات گره بخورد.
بهره جستن حزب دمكرات از مقبولیت ایران نزد افكار عمومی جهان، خصوصا در میان كشورهای آمریكای لاتین، قطعا می‌تواند یكی از دلایل عمده این امر باشد.
۸) قصد فریبكاری، هم در سطح جهان و هم در داخل ایران می‌تواند از اهداف این‌گونه اظهارنظرها باشد؛ از طرفی باعث ایجاد اختلاف در لزوم رابطه یا عدم رابطه با آمریكا و تنش در برخورد با این‌گونه اظهارات در داخل ایران شود و به اختلاف میان احزاب و جریانات سیاسی دامن زده، مسئولان را از وظائف اصلی خود باز دارد و در بعد بین‌المللی نیز، خود را طرفداران ملاقات و مذاكره و گفت‌وگو‌ معرفی كنند اما در عمل چیز دیگری را دنبال كنند.
۹) فرض دیگر آن است كه با همان پیام‌های اشتباه، در صدد كاستن از آمادگی دفاعی «نیروهای قدرتمند مسلح» ما برآیند كه با برگزاری مانورهای مقتدرانه اخیر و قدرتنمایی در منطقه، به اوج آمادگی دست یافته‌اند.
لذا آمادگی مضاعف نیروهای مسلح و تقویت هرچه بیشتر توان خود، با برگزاری مانورها و به رخ كشیدن آمادگی‌ها در حد اعلی، فرصت هرگونه ابتكار عمل و فریبكاری را در عمل از آنان سلب خواهد كرد.
۱۰) در صورتی كه در این‌گونه نظرات صادق باشند و وی یا هر كس دیگری از مسئولان آمریكا، قصد سفر به ایران را داشته باشند، مسئولان سیاست خارجی نظام باید هم در نحوه پاسخگویی به این‌گونه درخواست‌ها هم پیش از سفر احتمالی و هم حین و پس از آن،‌ نهایت استفاده و بهره‌برداری را در جهت منافع ملی ببرند. یقینا آنان از این اعلام آمادگی برای مسافرت‌ها و سفر احتمالی، قصد كمك به ایران را ندارند و در پی بهره‌برداری حداكثریِ رسانه‌ای و بین‌المللی به نفع خود هستند، لذا می‌طلبد كه بدون شتابزدگی و اظهارنظرهای انفعالی یا نسنجیده و هیجانی، از هم‌اكنون تمام فرضیات و راه‌های رویارویی با این امر را كه یقینا تمام رسانه‌های جهان با حساسیت به آن می‌نگرند و مورد توجه همه سیاسیون واقع خواهد شد را بررسی كرد تا پس از اتمام سفر، تازه حرف و حدیث‌ها و اشكالات آغاز نشود.
۱۱) دلیل این امر هر چه باشد، واضح است كه رئیس‌جمهور آینده آمریكا ـ اگر از دمكرات‌ها باشد ـ نمی‌خواهد در ابتدای نشستن بر كرسی ریاست در كاخ سفید، اولین كارش، باز كردن گره‌های كور و پرپیچ‌و‌خم بحران‌های فعلی خاورمیانه باشد. آنان قطعا دوست دارند اگر قرار است جنگی آغاز شود، در زمان ریاست جمهوری بوش این كار اتفاق بیفتد و او را قربانی سیاست احتمالی «قدرت در سایه» آمریكا كنند تا پایان ان جنگ مفروض (اگر پایانش به دست آمریكا باشد) به دست دمكرات‌ها رقم بخورد و برای انتخابات بعدی نیز، امتیازی نزد افكار عمومی داشته باشند و اگر قرار است جنگی روی ندهد نیز با سیاست‌های فعال! خاورمیانه‌ای خود، این امر را به خود منتسب كنند.
در هر صورت، به صرف تلاش برای این امر، صرف‌نظر از توفیق یا عدم توفیق در جلوگیری از آتش جنگ، این امر را به نفع حزب خود و اسرائیل در منطقه می‌انگارند!
۱۲) تا انتخابات ریاست جمهوری آمریكا، زمان زیادی برای فعالیت‌های انتخاباتی باقی نمانده است و دمكرات‌ها به این نكته خوب واقف هستند كه یكی از دلایل توفیقشان در انتخابات مجلس، مخالفت با سیاست‌های جنگ‌طلبانه آمریكا در خاورمیانه بوده كه وجهه آمریكا و اسرائیل را ـ به ویژه پس بعد از جنگ با حزب‌الله ـ به شدت در دنیا متزلزل كرد و با استفاده از این سیاست موفق در انتخابات كنگره، می‌خواهند این سیاست را در انتخابات ریاست جمهوری هم اعمال كنند. قطعا با اعلام این‌گونه خبرها و این‌گونه مسافرت‌ها ء كه اولین آنها، در سفر اخیر پلوسی به سوریه اتفاق افتاد ـ از هم اكنون با این اقدامات می‌خواهند حریف را از نظر روانی هم دچار مشكل نموده و در موقعیتی كه فعلا بوش در آن قرار دارد او را در اتخاذ تصمیم‌های درست، دچار آشفتگی و تزلزل نمایند.
۱۳) پشت پرده این اظهار یا سفر احتمالی، هر چه كه باشد و هر فرضیه‌ای را بر روی كاغذ بیاوریم، یك نكته اساسی برای كشور و برای جهان به خوبی روشن است كه امروزه ایران اسلامی، سربلند و باعزت است و خصوصا با دستیابی به فناوری هسته‌ای، كه طی دو دهه تلاش طاقت‌فرسای جوانان این مرز و بوم، اكنون به ثمر نشسته است، سیاستمداران دوراندیش آمریكا نمی‌خواهند و نمی‌توانند در معادلات سیاسی، او را نادیده بگیرند و با چالش با ایران، راه به جایی نمی‌برند و اگر بوش قصد درافتادن با نظام را دارد، قطعا این نكته را هم می‌داند كه لقمه آسانی برای او نخواهد بود و این نكته قطعی است كه در صورت حماقت جمهوریخواهان، سران فعلی كاخ سفید در وضعیت كنونی از كمترین حمایت فكری، حزبی و مالی ـ حتی در كشور خود ـ برخوردار نیستند و هیچ شانسی برای همراهی سیاسیون و نخبگان خود ندارد و در این امر، مدیریت برنامه‌ریزی‌شده و منطقی، مسئولان سیاست خارجی ما نیز بسیار با اهمیت است.
نكته پایانی آن‌كه نحوه اعلام این خبر (خبر تمایل رئیس مجلس آمریكا برای سفر به ایران) و مخابره آن از سوی یاران خانم پلوسی و مایه نگذاشتن شخص خودش در اعلام خبر است؛ چرا كه همان‌گونه كه در ابتدای یادداشت ذكر شد، این ـمادگی نه توسط خود خانم پلوسی، بلكه توسط یك نماینده كنگره بیان شده است تا احیانا ابتدا افكار رسانه‌ها و واكنش‌های داخلی (هم ایران و هم داخل آمریكا) را ببیند و سپس در صورت مساعد بودن اوضاع و داشتن منفعت، اقدام به سفر نمایند؛ نكته‌ای كه می‌تواند برای مسئولان سیاست خارجی ما نیز یك درس سیاسی در بازیگری روابط بین‌الملل باشد.
ر ـ ثرایی

پی‌نوشت‌ها:
(۱) بازتاب ۲۱/۱/۸۶
(۲) رئیس مجلس نمایندگان آمریكا كه از سفر به خاورمیانه بازگشته است، اعلام كرد كه فكر می‌كند ماموریتش در خاورمیانه و سفر به این منطقه و گفت وگو با مقامات چند كشور به رئیس جمهور آمریكا كمك كرده است، ۱۹/۱/۸۶ ایسنا
(۳) (واحد مركزی خبر به‌ گزارش‌ خبرگزاری‌ فرانسه‌ ۱۸/۱/۸۶)
(۴) بازتاب ۳/۱۰/۸۵