دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


اروپا و بازگشت به نقش موازنه دهنده خود در معادلات‌ جهانی


اروپا و بازگشت به نقش موازنه دهنده خود در معادلات‌ جهانی
در حال حاضر مبادلات تجاری میان ایران و کشورهای اروپایی به بیش از ۱۳ میلیارد یورو می رسد. در این میان کشورهای اروپایی تلاش می‌کنند تا با حل و فصل پرونده هسته‌ای ایران از تشدید تحریم جلوگیری کرده و مبادلات اقتصادی خود را با کشور ایران ادامه دهند.
اتحادیه اروپا بزرگترین بلوک تجاری چند جانبه و مهمترین نمونه الگوی همگرایی منطقه ای در جهان با بازار یکپارچه و جمعیتی بیش از ۴۹۰ میلیون نفر می باشد.
این اتحادیه در راستای تبدیل شدن به یک نماد بین المللی سیاسی و اقتصادی گامهای مهم و موثری را در قالب معاهدات رم، ماستریخت، آمستردام و در نهایت لیسبون برداشته است.
اما علی رغم برداشتن گام های مهم هنوز نیازمند اقدامات اساسی برای دست یابی به یک اتحاد کامل می باشد. وقتی از مسائل و مشکلات جهانی سخن به میان می‌آید، اروپا در یک طرف معادله قرار می‌گیرد.
اتحادیه‌ای که بعد از پیدایش نیم‌قرنی خود تلاش می‌کند تا علیرغم وجود اختلافات و دیدگاه های همچنان متفاوت در میان اعضای خود همصدا نسبت به موضوعات جهانی جبهه‌گیری ‌کند.
از جمله موضوعاتی که طی سال های اخیر اتحادیه اروپا سعی نموده در آن به ایفای نقش بپردازد موضوع هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران می‌باشد.
نخستین گام ها در این رابطه با پیمانهای سعدآباد و پاریس در زمان دولت آقای خاتمی آغاز و تا نشست های کنونی در لندن، پاریس و ژنو ادامه یافته است.
سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که اروپا چه اهدافی را از سیاست میانجیگری خود در این پرونده دنبال می‌کند؟ برای پاسخ به این سوال نیازمند آن هستیم که قدری به گذشته باز گردیم.
کشورهای اروپایی در برقراری موازنه قدرت از تجربه تاریخی برخوردار هستند. قبل از شکل گیری اتحادیه اروپا، این کشورها از این الگو برای هدایت روابط خارجی با یکدیگر و تعامل با سایر قدرت های بین المللی استفاده نمودند.
این نقش بیش از همه توسط انگلیس ایفا می گردید. در این الگو برداشتی که از سوی کشورهای اروپایی در خصوص منافع ملی دنبال می گردید، برداشتی رئالیستی بود که در آن مسائل سیاسی و نظامی جزء سیاست اعلی و اقتصادی فرهنگی جزء سیاست ادنی قرار می گرفتند.
طوریکه نگاه امنیت‌محور و خودیاری که در میان دولتهای اروپایی مرسوم گردید، باعث شد تا این کشور ها به دام دو جنگ جهانی اول و دوم افتاده و دورانی از رکود را در میان خود تجربه کنند.
اما طولی نکشید که با پایان یافتن جنگ جهانی دوم، سران کشورهای اروپایی تشکیل اتحاد میان خود را در صدر برنامه های اروپا قرار دادند. اتحادیه زغال سنگ و فولاد۱۹۵۰ اولین سنگ‌ بنای این کار شد.
البته آمریکا نیز در این زمینه با کمک‌های اقتصادی همچون طرح مارشال کشورهای اروپایی را در اینخصوص یاری داد. اما در مقابل این کمک های اقتصادی، توانست کشورهای اروپایی را در زیر چتر امنیتی خود قرار داده و آنها را هرچه بیشتر به خود وابسته سازد.
بهانه‌ای که آمریکا مورد استفاده قرار داد خطر حضورکمونیسم در میان کشورهای اروپایی و امکان تسلط اتحاد جماهیر شوروی برکشورهای اروپایی بود. لذا علیرغم مخالفت هایی که با وابستگی به آمریکا از طریق بعضی از اعضاء اتحادیه اروپا همچون فرانسه صورت ‌گرفت، کشورهای اروپایی نتوانستند همچنان برای خود یک نقش جهانی تعریف کنند.
تا اینکه شوروی فرو پاشید و با پایان یافتن جنگ‌سرد زمزمه‌های بیرون‌آمدن کشورهای اروپایی از نفوذ آمریکا به گوش رسید. از طرف دیگر در طول دهه ۹۰ فرایند تشکیل اتحادیه اروپا با پیمان ماستریخت هلند تکمیل گردید. اما با شکل‌گیری یک اتحادیه به تمام معنا هنوز فاصله زیادی وجود داشت
در این مقطع کشورهای اروپایی در قالب اتحادیه اروپا تلاش می‌کردند تا از وابستگی نظامی خود به آمریکا کاسته و سیاست مستقل‌تری را در پیش بگیرند. اما اتحادیه اروپا در مقابل بحران یوگسلاوی نتوانست به اقدام نظامی موثری دست بزند و باعث شد تا ضعف نظامی این کشورها هرچه بیشتر آشکار گردد.
وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر و در دستور کار قرار گرفتن دو موضوع تروریسم و گسترش سلاحهای هسته‌ای در سیاست خارجی آمریکا، کشورهای اروپایی را نیز با این سیاست همراه ساخت.
هرچند کشورهای اروپایی از افراط‌گرایی‌های آمریکا در جهت جنگ علیه تروریسم و حمله به عراق به مخالفت پرداختند اما در شرایط کنونی با روبرو شدن با این واقعیت که آمریکا بر منطقه خاور‌میانه و خلیج‌فارس تسلط پیدا کرده است، کشورهای اروپایی بویژه در قالب اتحادیه اروپا به تکاپو افتاده و تلاش می‌کنند تا از قرار گرفتن حیات‌خلوت خود در خاورمیانه بدست آمریکا جلوگیری نمایند.
بدین منظور اعضاء اتحادیه می کوشند تا بر قدرت بازیگری اتحادیه اروپا در بحران های بین المللی و موضوعاتی همچون پرونده هسته ای ایران بیفزایند.
علاوه بر این حضور مؤثر اتحادیه اروپا و بخصوص سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و انگلیس در بحران پرونده هسته‌ای ایران و دنبال نمودن نقش میانجیگری در این پرونده یک سلسله اهداف بین المللی و منطقه‌ای برای اروپا به همراه دارد که می توان بطور خلاصه آنها را اینگونه بر شمرد:
۱) کشورهای اروپایی در سطح بین المللی تلاش می‌کنند تا سیاست قدیمی موازنه قوا را که در میان کشورهای خود اعمال می‌کردند، به سطحی جهانی ارتقاء داده و با میانجیگری در این پرونده در مقابل سیاست‌های تهاجمی آمریکا ایستادگی کنند.
اقدامات نظامی که آمریکا در عراق و افغانستان انجام داد، هزینه‌هایی را نیز برای کشورهای اروپایی به همراه داشته است.
از یک طرف کشورهایی که با این سیاست همراهی کرده‌اند با مخالفت و فشار افکار عمومی روبرو گردیده‌اند و منجر به کنار رفتن عده‌ای از سران کشورهای اروپایی شد و از طرف دیگر کشورهایی که با این روند به مخالفت پرداخته‌اند از امکانات و شرایط بوجود آمده در امر بازسازی و حضور مؤثر در منطقه و کشور هایی همچون عراق و افغانستان محروم گردیده‌اند.
لذا کشورهای اروپایی تلاش می‌کنند تا از طریق پرونده هسته‌ای ایران یک بار دیگر نقش جهانی خود را بهبود بخشیده و اروپا را به عنوان یک وزنه مهم و تأثیر گذار در حل و فصل مسائل جهانی قرار بدهند.
۲) از سال ۲۰۰۰ و همزمان با تصویب سند سبزgreen paper توسط کمیسیون اتحادیه اروپایی در مورد ابعاد مختلف عرضه انرژی در اروپا و تآمین امنیت انرژی به یکی از سیاست های مشترک دولت های اروپایی تبدیل گردیده است.
اروپایی‌ها کاملاً به این نکته آگاه هستند که خاور‌میانه و خلیج‌فارس منبع اصلی انرژی می‌باشد و دست یابی مطمئن به بازار انرژی منطقه می تواند به آلترناتیوی در مقابل سیاست های روسیه و آمریکا تبدیل شود.
۳) اقدامات دولت روسیه در قطع موقتی صدور گاز به اوکراین و بازارهای اروپایی در ژانویه ۲۰۰۶ هشدار بزرگ و تکان دهنده ای را برای مقامات بروکسل و دولت های اروپایی به همراه آورد. به همین دلیل کشورهای اروپایی تلاش می‌کنند به حضور خود در خاور‌میانه جنبه عملی‌تر بخشیده و خود را در بحث های منطقه ای شریک سازند.
این کار نه تنها می تواند بازار انرژی خاورمیانه بخصوص ایران را بر روی آنها بگشاید. بلکه به این اتحادیه وجهه ای بین المللی و مثبت اعطاء نماید.
۴) جدای از امنیت انرژی در منطقه، بازار مصرف ۷۰ میلیونی ایران و نیاز جمهوری اسلامی ایران به تجهیزات پیشرفته تکنولوژیکی در ساخت زیربناهای اقتصادی - نظامی برای دست یابی به توسعه اقتصادی فرصت گران بهایی برای اروپا تلقی می گردد.
در حال حاضر مبادلات تجاری میان ایران و کشورهای اروپایی به بیش از ۱۳ میلیارد یورو می رسد. در این میان کشورهای اروپایی تلاش می‌کنند تا با حل و فصل پرونده هسته‌ای ایران از تشدید تحریم جلوگیری کرده و مبادلات اقتصادی خود را با کشور ایران ادامه دهند.
اما چنانچه نتوانند در موضوع هسته‌ای ایران راه حلی پیدا کنند بدلیل فشارهای آمریکا، تحریم مالی و پولی ایران را در دستور کار قرار خواهند داد و این برای اقتصاد کشورهای اروپایی هزینه‌بر خواهد بود.
نقشی که اتحادیه اروپا و با نمایندگی خاویر سولانا در این زمینه انجام می‌دهد در این چارچوب قابل ارزیابی است. خاویر سولانا این بار به نمایندگی از اعضای ۱+۵ به ایران سفر کرد و بسته پیشنهادی دیگری را به مقامات کشورمان ارائه داد.
اگرچه وجود پیش شرط تعلیق غنی سازی اورانیوم در این بسته امکان به تفاهم رسیدن ایران و غرب را مشکل ساخته است، با این حال مقامات اروپایی امیدوارند تا از روش های مختلف خواسته خود را در اینخصوص دنبال نمایند.
● فرجام
کشورهای اروپایی در شرایط کنونی به دنبال بازآفرینی جایگاه خود در سطح جهانی می باشند و لذا تلاش می کنند تا در حل موضوعاتی همچون پرونده هسته ای ایران حضور موثرتری داشته باشند.
همانطور که گفته شد اروپایی ها اهداف متعددی را در این زمینه دنبال می کنند. از طرفی تلاش می کنند تا نقش و جایگاه اروپا را به عنوان یک وزنه قابل اتکا در مقابل آمریکا افزایش دهند و با حضور خود در خلیج فارس از بازار مصرف کشورهایی همچون ایران بهره لازم را ببرند.
از طرف دیگر تلاش می‌کنند تا در زمینه امنیت صدور انرژی از یک جنگ دیگر در منطقه جلوگیری کنند. چنانکه در نظر آنها ایران به لحاظ جایگاه ویژه ژئوپلیتیکی و استراتژیکی وزنه ای موثر در تآمین امنیت می باشد.
با وجود این شرایط آنچه که می تواند به عنوان فرصتی برای دستگاه سیاست خارجی کشورمان در نظر گرفته شود، تمایل اروپا به نقش آفرینی در موضوع هسته ای است.
ایران در عین حال که می بایستی از گره خوردن مذاکرات هسته ای به چند کشور اروپایی جلوگیری نماید، می تواند از وزن استراتژیک آنها در برابر آمریکا استفاده نماید.
حاکم شدن نگاه چند جانبه گرایی بر سیاست بین الملل، منافع اقتصادی و تجاری مشترک و موضوع انرژی و امنیت بین الملل از جمله مسائلی هستند که پیوند طرفین را محکم می سازد.
لذا در عین توجه به حقوق کامل هسته ای ایران و حفظ عزت، حکمت و مصلحت در دستور کار سیاست خارجی، برای رسیدن به نقاط مشترک از طریق تداوم مذاکرات باید تلاش کرد.
منبع : امید