شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

معماری نیمه تمام


معماری نیمه تمام
هوانگ از همه این اطلا‌عات در مورد تلا‌ش‌های پنهانی آمریكا برای كمك به پاكستان ناراحت شد، اما او خندید و گفت: «من كارشناس نیستم».
كیسینجر مثل همیشه نگران به خطر افتادن روابط چین و آمریكا بود. از این روی، سخت تلا‌ش می‌كرد اطلا‌عاتی را ارائه بدهد كه آمریكاییان در مورد وضعیت نیروهای شوروی در مرز چین ‌ شوروی داشتند و وعده‌هایی بدهد كه اگر چین در قبال منازعه هند و پاكستان دست به اقدامی‌بزند، ایالا‌ت متحده با تلا‌ش‌های آنها مخالفت نكند. هوانگ از فرصت استفاده كرد تا استدلا‌ل كند كه تشكیل یك بنگلا‌دش مستقل شبیه تشكیل دولت منچوری مانچوكو (منچوری) توسط ژاپنی‌ها در دهه ۱۹۳۰ است، او تاكید كرد، این كار گامی‌برای محاصره چین است. كیسینجر نیز با این مقایسه تاریخی موافق بود و وعده داد كه «به هیچ‌كس اجازه نخواهد داد از بنگلا‌دشی‌ها صحبتی كند. ما بنگلا‌دش را به رسمیت نمی‌شناسیم و به رسمیت نخواهیم شناخت».
اما آن وعده‌ای بود كه نمی‌توانست از عهده‌اش بربیاید. جنگ هند و پاكستان تند و قاطع بود. در شرق، نیروهای درب و داغون پاكستانی در ۶ دسامبر به محاصره درآمدند، روز بعد در غرب آتش‌بس اعلا‌م شد. در نتیجه این جنگ، بنگلا‌دش تبدیل به كشوری مستقل شد و ذوالفقار علی بوتو به عنوان رئیس‌جمهور پاكستان جانشین یحیی‌خان شد. در جولا‌ی ۱۹۷۲، بوتو و گاندی در شهر سیملا‌ در مورد توافق پس از جنگ مذاكره كردند كه این امر روابط دیپلماتیكی را به حالت عادی بهبود بخشید، منجر به آزادی ۹۳هزار زندانی جنگی پاكستانی شد و حتی تعهدی را برای حل مناقشات (از جمله كشمیر) به شیوه صلح‌آمیز به امضا رساندند. چند ماه بعد، شیخ مجیبور اولین دولت بنگلا‌دشی را تشكیل داد; دو سال بعد، پاكستان استقلا‌ل كامل پاكستان شرقی سابق را به رسمیت شناخت (مجیبور در ۱۹۷۵ ترور شد).
با چنین نتیجه‌ای، به نظر می‌رسید كه كیسینجر دچار شكست بزرگی شده بود و تمام نقشه‌های او بر آب شده بود. اما او در خاطراتش استدلا‌ل می‌كند كه مهمترین درس بحران آسیای جنوبی در جای دیگری قرار داشت: «پكن به ما یاد داد كه الزامات و نیازهای موازنه قدرت را باید جدی گرفت; مسكو شاهد یك واكنش قوی بود كه ما را وادار به آزمایش در حوزه‌های مهم دیگر نكرد. «در مجموع، جنگ هند و پاكستان و دیپلماسی كیسینجر در مورد آن، زمینه یك سری از موفقیت‌های سیاسی خارجی را فراهم كرد».
شاید اینگونه باشد. اما مهمترین پرسش شاید به موفقیت‌های مهم ۱۹۷۲ مربوط باشد ‌ نشست‌های پكن و مسكو ‌ و اینكه آیا تمایل آمریكا به پاكستان با دغدغه‌های سیاست خارجی فراختر قابل توجیه بود؟ یا اینكه بحران آسیای جنوبی به ظهور دیپلماسی كیسینجر مربوط نبود؟
آزمون سخت دیپلماسی سه‌جانبه
انتقاد مهم و اصلی از رفتار نیكسون و كیسینجر را در طول بحران آسیای جنوبی می‌توان به طور خلا‌صه به شرح زیر اعلا‌م كرد: آنچه آنها به عنوان اولین مورد دیپلماسی سه جانبه دیدند مثالی از تراژدی بالقوه‌ای بود كه زمانی حادث شد كه تمایلا‌ت ژئوپولتیكی سیاست آمریكا را در قبال منازعه منطقه‌ای در جهان سوم تعیین می‌كردند. به سخنی دیگر، ایالا‌ت متحده نه تنها آشكارا تمایل خود را به یك رژیم غیردمكراتیك و وحشی نشان [پاكستان] داد بلكه با محبوب‌ترین دمكراسی جهان نیز [هند] مخالفت كرد و به این ترتیب واشنگتن حتی از طرف بازنده نیز حمایت نكرد.
البته، همان طوری كه دنیس كاكس استدلا‌ل كرده است، «شواهد كمتری وجود دارد كه فشارها و توصیه‌های ایالا‌ت متحده، اعمال هند یا پاكستان را به نحو چشمگیری تحت تاثیر قرار داده باشد. اما حتی اگر كسی این واقعیت را بپذیرد كه یك سیاست متفاوت ایالا‌ت متحده تاثیری كمتر بر مواجهه دو جانبه هند و پاكستان داشت ‌ جدای از انگیزه پاكستان شرقیث بنگال برای استقلا‌ل ‌ دولت نیكسون اعتبار و پرستیژ خود را در جهان سوم خدشه‌دار كرد. در هر صورت، نتیجه نهایی این جنگ از دست دادن پرستیژ و لكه‌دار شدن اقتدار اخلا‌قی آمریكا بود. سیاست‌ها و عقلا‌نیت‌های واقع‌گرایانه نتوانست كسی را وارد محفل نیكسون و كیسینجر كند و با آنها همگام باشد.
علا‌وه بر این، باید اخلا‌ق سیاستی را كه به بحران آوارگان كمك كرد، زیر سئوال برد. در حالی كه شورای عالی امنیت و وزارت امور خارجه آمریكا در واشنگتن مشغول سیاست‌گذاری بودند، بسیاری از آنها این واقعیت را نادیده گرفتند كه هر تاخیر در كمك عملا‌ هزینه‌های زندگی را افزایش خواهد داد. دولت نیكسون به دشواری توانست همه را جز نیم میلیون بنگالی كه در ۷۱-۱۹۷۰ جان خود را از دست دادند، نجات بدهد. اما به طور مسلم، دولت نیكسون می‌توانست آنها را نجات بدهد.
در عین حال باید خاطرنشان ساخت كه حتی اگر آنها كوته‌بین بودند، اعمال نیكسون و كیسینجر غیرمنطقی نبودند. در سال ۱۹۷۱، هدف اصلی آنها حفظ رابطه با چین و استفاده از رابطه جدید چین به عنوان راه نفوذ بر رفتار شوروی بود. نیكسون و كیسینجر با این توجیه كه گشایش رابطه با چین به خطر نخواهد افتاد، به پاكستان تمایل نشان دادند. با این وجود، در وزارت امور خارجه، یك بیزاری دایمی از ارتباطات پنهانی و تنزل دادن نقش ثانوی این وزارت‌خانه در طول آمادگی برای دیدار نیكسون از چین كه همزمان با منازعه هند ‌ پاكستان بود، وجود داشت كه این امر موجب شد همكاری بین شورای عالی امنیت و وزارت خارجه در پاییز سال ۱۹۷۱ خدشه‌دار شود.
نویسنده: جوسی‌هانیماكی
ترجمه: عسگر قهرمانپور بناب
منبع : روزنامه حیات نو