چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

کلیدی برای قفل گرفتاریها


کلیدی برای قفل گرفتاریها
برخی از بیماریها نه تنها عامل شر و نابودی نیستند بلکه ممکن است برای انسان خیر و برکتی هم به همراه داشته و یا نقش پناهگاه و حفاظت کننده را برای او بازی کنند.
با اینکه محوریت این آموزه ها را مقوله بیماری و درمان تشکیل میدهد اما لازم است تصریح کنیم که این حوزه تنها شامل جسم و مشکلات آن نمی شود. منظور این است که الگوی درمان دینامیک در برطرف کردن مشکلات غیر جسمی هم کاربرد دارد.
بسیارند افرادی که در روابط، افکار و حتی وقایع زندگی شان دچار بیماری و مشکل شده و نیازمند بازگشت تعادل و به اصطلاح درمان اند. و با جرأت می توان گفت که آموزه های جامع درمان هماهنگ قابل تعمیم به حوزه های وسیعتر زندگی است و با کمک آنها می توان برای رفع گرفتاری ها اقدام کرد و برای مشکلات چاره اندیشید .چیزی که باعث شد این موضوع را عنوان کنم اتفاقی بود که از آن برایتان خواهم گفت.
چندی پیش برای انجام تشریفات قانونی کاری به یکی از نهادهای انتظامی مراجعه کرده بودم. در سالن انتظار خانمی درکنارم نشسته بود که استیصال و نگرانی بوضوح از نگاهش می بارید. سر صحبت مان باز شد و فهمیدم علت نگرانی او دامی است که فرزند جوانش ناخواسته در آن افتاده و اکنون به خاطر کار غیر قانونی فرد دیگری در بند قرار گرفته. از شرح مشکل او می گذرم اما در حین گفت و شنودمان دو نکته توجه‌ام را جلب کرد که باعث شد این مطالب را بنویسم.
پس از اظهار تعجب آن خانم از حکمت و چرایی موضوع و اینکه نمی توانست بفهمد چرا فرزندش به گناه ناکرده گرفتار شده به او گفتم که شاید حکمت این اتفاق حفاظت او از خطری بزرگتر باشد. با توجه به اینکه مشکل پسرش ناشی از معاشرت با یک فرد ناباب (اما ظاهر الصلاح) ایجاد شده بود متوجه شدم که حرفم او را به فکر واداشت و نقطه ای را در ذهن اش روشن کرد که پیش از این متوجه‌اش نبود. چون با چیزهایی که او تعریف می کرد دستگیری پسرش قبل از وقوع جرم اتفاق افتاده بود و واضح بود که بدون اتفاق افتادن این وقایع، احتمال وقوع جرمی سنگین و حتی اعدام آن پسر بسیار زیاد بود.
در بند افتادن فرزند این شخص به ظاهر یک اتفاق ناگوار بود اما او متوجه نبود که این واقعه به ظاهر ناخوشایند پسرش را از چه شر و مصیبتی نجات داده .
اما نکته مهم تر این بود؛ بعد از اینکه صحبت مان به موضوع دعا و نذر و سپردن به خدا برای رفع مشکل‌اش کشیده شد از او شنیدم که با ناامیدی گفت : این روزها دعا و نذر هم دیگر بی اثر شده .
این حرفش مرا تکان داد. چون این نگاهی است که اکثر افراد نسبت به تاثیر ذکر و دعا و پاسخگویی خدای زنده ای دارند که خود فرموده : « با شما هستم . می بینم و می شنوم »[۱]. در حوزه تخصصی‌ام بسیار دیده ام که بیماران و گرفتاران دیگر هم از این نگاه مستثنی نیستند.
احساس تاسف کردم و ناراحت شدم از اینکه چرا رویکرد عموم مردم نسبت به استجابت دعا این چنین شده و چرا نسبت به اثرگذاری نام خداوند و خواندن او ناامید و مایوس شده اند.
به راستی چه چیزی باعث می شود که ما فکر کنیم خدا را باید بسیار خواند تا اندکی جواب دهد و چرا دعاهای برخی در این روزگار کمتر مستجاب می شود؟ آیا راه استجابت دعا بسته شده؟ مگر او خود نفرموده است که « ادعونی استجب لکم»؟ آیا نعوذ بالله خداوند از قول خود برگشته و یا دیگر با ما نیست ، نمی بیند و نمی شنود؟
در آموزه های مقدس این چنین آمده که «بخششِ پیش از خواستن و پاسخِ قبل از سؤال »از روش‏های خداوند است پس کجای کار اشکال دارد که بیشتر مردم فکر می کنند این روزها دعا و نذر هم بی اثر شده ؟
در امر بیماری و درمان نیز این موضوع تا حدی زیادی شایع است. برخی می پرسند: اعتقاد به این موضوع که اسم خدا درمان بیماری است یا اگر دعا بخوانیم بیماری‏مان درمان می‏شود و مواردی از این نوع، جزو اعتقادات معمول مردم در بیشتر نقاط دنیا است. اما علی رغم آن، ما شاهد بیماری‏های ریز و درشت بسیاری در بین مردم هستیم. اگر واقعا چنین اعتقادی می‏تواند کمک کند پس چرا بیماری‏ها تا این اندازه در بین مردم شیوع و گستردگی دارند؟
پاسخ این است که « اگر نام‏های خداوند واقعاً خوانده شوند، شفادهنده‏اند. اما اگر از سر غفلت و بی‏توجهی بیان شوند نباید انتظار کار بزرگی را از آنها داشته باشید. بیشتر مردم می‏گویند توکل ما به خداست اما کمتر کسی ممکن است به خداوند توکل کرده باشد. اکثراً دعا می‏خوانند اما نادرند کسانی که دعا را آموخته اند؛ و همه خدا دارند اما کمیابند کسانی که خدا را یافته‏اند. »
خداوند بنابر آنچه که در قرآن کریم فرموده پاسخگویی به دعا کننده را بر خود واجب فرموده پس به قول بزرگی : « اگر تشخیص ندادید، اگر ندیدید و اگر نشنیدید، نگویید که نیست زیرا این شمایید که نمی‏بینید و نمی‏شنوید. بسیاری دیده و می‏بینند. شنیده و می‏شنوند، پس عجولانه قضاوت نکنید.»
▪ البته خواندن خداوند راه دارد. به قول همان بزرگ :
« بسیاری از مردم به گونه‏ای خدا را می‏خوانند که انگار مرده‏ای را می‏خوانند. به گونه‏ای با خداوند سخن می‏گویند که انگار با فردی که وجودش خیالی است یا در دوردست‏ها سکونت دارد. در حالی که خداوندِ زنده و حاضر از خودت به تو نزدیکتر است. او، هستی توست...
خدا را طوری بخوانید که انتظار پاسخش را داشته باشید و خداوند، خواننده‏ی خود را حتّی پیش از خوانده شدن، پاسخ می‏دهد. امّا از راه‏های خودش و با روش‏های خودش نه صرفاً آنطور که شما تصور می‏کنید. او با علائم و تغییرات، با اتفاقات، با احساسات و اندیشه‏ها، با بخشش‏ها و گرفتن‏ها (و...) پاسخ می‏دهد...».
خواندن خداوند و نامهای مقدس او از مهمترین کلیدهای استجابت دعا و رفع گرفتاریها و بیماریهاست.پس بیایید از این به بعد خدا را آن گونه که باید بخوانیم . حداقل آن گونه که «انسانی بیدار، باعظمت، بینا، شنوا و ناطق را می‏خوانیم.»
باشد که شاهد باز شدن قفلها و گشوده شدن درهای رحمت و برکت اش به روی خود باشیم .
برگرفته از دیدگاههای ا.م در موضوع «درمان هماهنگ و شفای الهی»
شرح وتفسیر : پ.ک
[۱] قَالَ لاَ تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَی‏ (‌طه- آیه۴۶)
منبع : پایگاه اطلاع رسانی پزشکی شفا