یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

سیاستهای تولید محصول سالم (بخش دوم)


سیاستهای تولید محصول سالم (بخش دوم)
▪ فرمون‌ها:
مواد مترشحه از حشرات می‌باشد که به‌شیوه‌ی مصنوعی در آزمایشگاه‌های آفت‌کش‌های زیستی تولید و به‌منظور کاهش مصرف سموم شیمیایی کوناکون در جهت کنترل آفت استفاده می‌شود؛ از این مواد می‌توان جهت تعیین مقدار تراکم آفات، به دام انداختن آفات در تله‌های مخصوص و هم‌چنین گمراه کردن آنها جهت جلوگیری از تولیدمثل استفاده کرد.
▪ نرعقیمی آفات:
یکی از روش‌های نابودی آفات است که به محیط زیست آسیب چندانی وارد نمی‌کند در این روش حشرات نر با تابش اشعه‌ی گاما عقیم شده و سپس در طبیعت رها شده و با حشرات ماده جفت گیری کرده تخم‌های حاصل نابارور بوده و به حشره تبدیل نمی‌شود.
● روندهای جدید تاثیرگذار بر کنترل تلفیقی آفات
در دهه‌ی ۱۹۶۰، به‌دلیل مقاوم شدن حشرات به آفت‌کش‌ها، واکنشی نسبت به انقلاب آفت‌کش‌های کشاورزی صورت گرفت و کنترل تلفیقی آفات به‌وسیله حشره شناسان به‌عنوان روشی فنی برای کاهش بروز مقاومت و حفظ اثر بخشی طولانی مدت کنترل آفات گسترش یافت.
عامل مهم دوم که منجر به افزایش گرایش به IPM شد، افزایش اثرات زیست محیطی آفت‌کش‌ها به‌ویژه گروه ارگانوکلره بود؛ همان‌طور که پیش از این گفته شد، کتاب راشل کارسون به نام «بهار خاموش» منجر به ارتقا آگاهی عمومی و وادار کردن سیاست‌گذاران به کنترل مصرف آفت‌کش‌ها شد. در اوایل دهه‌ی ۱۹۷۰، DDT در بسیاری از کشورهای صنعتی ممنوع شد و براساس معاهده‌ی استکهلم در مورد آلاینده‌های آلی پایدار ممنوعیت جهانی DDT به جز در مصارف بهداشت عمومی آنهم به صورت محدود تصویب شد. پس از آن‌که اثرات جانبی بهداشتی و زیست محیطی سایر آفت‌کش‌ها شناخته شد محدودیت‌های بیشتری در دسترسی به آفت‌کش‌ها بوجود آمد. بنابراین دلیل منطقی برای اجرای IPM از دو زاویه گوناگون ناشی می‌شود:
۱) محدودیت اثربخشی دراز مدت مواد شیمیایی سنتتیک برای کنترل
۲) نگرانی‌هایی در خصوص اثرات سوء بهداشتی و زیست محیطی ناشی از مصرف آنها
● بیوتکنولوژی ابزار جدیدی در IPM
تحقیقات بیوتکنولوژی منجر به پیشرفت‌های مهمی در علوم گیاهی شد و گزینه‌های مهم جدیدی نیز دراختیار IPM قرار داد؛ به‌عبارت دیگر، بیوتکنولوژی‌ در برگیرنده‌ی فنونی همانند پرورش گیاه میزبان مقاوم، نشان‌گرهای مولکولی و کنترل جمعیت آفت است.
روش‌های ترانسژتیک یا انتقال ژن، دارای توان بالقوه افزایش بهر‌ه‌وری است، این کار از طریق وارد کردن خصوصیت مقاومت نسبت به آفات در ارقام پربازده و مقابله با عوامل بیماری‌زا در مکان‌هایی که در گذشته اقدامات کنترلی کافی وجود نداشته باشد انجام می‌شود.
از سال ۱۹۹۶ که اصلاح ژنتیکی محصولات ارائه شد، تولید محصولات ترانسژنیک یا محصولات دارای ژن پیوندی از ۷/۱ میلیون هکتار در سال ۱۹۹۶ به ۶/۵۲ میلیون هکتار در سال ۲۰۰۱ رسیده است. ۷۴ درصد از کل ۶/۵۲ میلیون هکتار سطح زیرکشت این محصول متعلق به کشورهای صنعتی و ۲۶درصد آن متعلق به کشورهای در حال توسعه است.
کاربرد مهندسی ژنتیک در روش IPM ابزارهای جدیدی در زمینه‌ی مدیریت آفات ارائه می‌دهد، بنابراین مهندسی ژنتیک نیازمند ارزیابی سود و زیان، روش‌های کنترلی مناسب و توجه به اثرات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی گونه‌های ترانسژنیک است که بایستی مورد به مورد ارزیابی شود.
● کنترل بیولوژیکی
کنترل بیولوژیکی یکی از عوامل مهم در IPM بوده که به‌معنای کاربرد اصول اگرواکولوژیکی (کشاورزی اکولوژیکی) به‌منظور کنترل افزایش جمعیت آفات و بیماری‌ها توسط ایجاد تعادل طبیعی است. تحقیقات درباره‌ی علوم حشره شناسی ابتدا با معرفی حشرات شکارگر و پارازیت‌ها برای کنترل حشرات دیگر آغاز شد و با تحقیق در خصوص استفاده از روش‌های بیولوژیکی میکروبی (قارچ، باکتری و مخمر) و گیاهی برای مبارزه با آفات، بیماری‌ها و علف‌های هرز پیشرفت کرد. در این روش از فرومون‌ها به‌عنوان جلب کننده استفاده می‌شود و آفت‌کش‌های زیستی از گیاهانی مانند درخت Neem، باکتری یا قارچ‌های خاصی بدست می‌آیند.
روش‌های دیگری که در کنترل بیولوژیکی به‌کار می‌روند شامل عقیمی در حشرات نر و استفاده از تغییر رفتار آفت‌ نسبت به مواد شیمیایی است.
تولید و بازاریابی جهانی عوامل کنترل بیولوژیکی، همانند حشرات مفید و دشمنان طبیعی رشد نسبتا زیادی در دهه اخیر داشته است و نرخ بازگشت سرمایه‌ی آن ۱۶۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۰ بوده است؛ گفتنی‌ست آفت‌کش‌های زیستی حدود ۱ درصد از بازار جهانی آفت کش‌ها را به خود اختصاص داده‌اند.
در حال حاضر تولید و بازاریابی باکتری ( Bacillus thuringiensis (Bt که در واقع به عنوان یکی از عوامل بیولوژیک مهم در نابودی آفات همانند کرم ساقه خوار برنج مطرح است سهم بالایی دارد و از دیگر تولیدات بیولوژیکی همانند nuclear polyhedrosis viruses, mucoinecticide و Metarhizium دارای آینده خوبی هستند.
با این وجود استفاده از فرومون‌ها، آفت‌ کش‌های زیستی و یا معرفی عوامل کنترل کننده بیولوژیکی خطراتی به‌همراه دارد، بنابراین ارزیابی اثرات بایستی موردی انجام شود.
● کشت ارگانیک
تولید محصولات ارگانیک فرصت‌های مهمی در اختیار کشورهای در حال توسعه قرار می‌دهد، به‌دلیل آن‌که این محصولات بازار پرسودی را برای این کشورها ایجاد می‌کنند.
گفتنی‌ست باتوجه‌ به آن‌که در کشت ارگانیک مصرف سموم شیمیایی ممنوع است بنابراین تفاوت آشکاری میان این روش کشت و مدیریت تلفیقی وجود دارد؛ با این حال توسعه‌ی کشت ارگانیک می‌تواند کمک شایانی به پیشبرد اهداف IPM کند، چراکه آگاهی عمومی را درخصوص اثرات زیست محیطی و بهداشتی کشاورزی مدرن به‌واسطه‌ی استفاده نادرست از سموم شیمیایی و روش‌های کشاورزی کم نهاده افزایش می‌دهد.
باید به این نکته توجه داشت که با وجود گرانی محصولاتی که دارای برچسب‌های ارگانیک هستند اما جامعه‌ی آگاه از آن حمایت می‌کند و قیمت بالای این محصولات در بازار منجر به آن می‌شود که فرآوری کنندگان و فروشندگان عمده‌ی مواد غذایی اقدام به اجرای برنامه‌های پایداری کنند.
افزایش مساحت کشت ارگانیک منجر به گسترش روش‌های زراعی متداول مدیریت آفت همانند تناوب زراعی، مالچ پاشی و تلفیق دامداری و زارعت و هم‌چنین روش‌های کنترل بیولوژیکی می‌شود.
● پیشرفت تکنولوژی و روش‌های جدید ارائه‌ی آن
نتایج تحقیقات، کنترل بیولوژیکی و کشت ارگانیک ابزارهای مهمی در اختیار IPM قرار می‌دهد. گسترش استفاده از اینترنت و سایر فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات، دسترسی به گزینه‌ها را افزایش می‌دهد. رویکردهای مشارکتی (Farmer Field School) در خصوص آموزش و ارتقا آگاهی کشاورزان، اطمینان بیشتری در رابطه با پایداری فعالیت‌های کنترل آفات ایجاد می‌کند.
● توسعه‌ی مواد جدید توسط صنایع تولیدکننده‌ی مواد شیمیایی کشاورزی
بسیاری از شرکت‌های چند ملیتی سازنده‌ی مواد شیمیایی کشاورزی به‌منظور گسترش خصوصیت مقاومت و یا حشره‌کشی محصولات اقدام به جایگزینی مهندسی ژنتیک به‌جای گسترش مصرف سموم شیمیایی کرده‌اند. هم‌چنین به‌دلیل افزایش قوانین و مقررات، این شرکت‌ها اقدام به گسترش آفت کش‌هایی کرده‌اند که سازگار با محیط زیست،اختصاصی‌تر، دارای سمیت کمتر و اثر کمتر بر حشرات مفید و مواد موثر کمتر اما کارآتر هستند.
● تقاضا برای غذای سالم و با کیفیت
تقاضای فزاینده‌ی مصرف‌کنندگان در ارتباط با موضوعات اجتماعی - زیست محیطی در کشاورزی مورد توجه قرار گرفت.
گفتنی‌ست توجه به ایمنی غذا در مورد باقیمانده‌ی آفت‌کش‌ها و هم‌چنین شیوع بیماری‌ تب برفکی و جنون گاوی در اروپا، الگوی مصرف موادغذایی مصرف کنندگان را تغییر داده‌است. فرآوری‌کنندگان موادغذایی و فروشندگان، استانداردهای سخت‌ گیرانه‌تری را برای رعایت کیفیت تولیدات تعیین کرده‌اند.
تولید محصولات ارگانیک آگاهی عمومی را درباره‌ی جایگزین‌هایی همانند تولیدات محصولات ارگانیک به‌جای تولیدات غذایی رایج افزایش داده‌است. قوانین آمریکا در مورد باقیمانده سموم برای محصولات وارداتی و قوانین اتحادیه‌ی اروپا در مورد حدمجاز باقیمانده‌ی آفت ‌کش‌ها، مصرف آفت کش‌ها را در مورد محصولات اختصاص یافته برای بازارهای مهم به صورت مستقیم تحت تاثیر قرار داده‌است.
گفتنی‌ست کالاهای کشاورزی کشورهای درحال توسعه که دارای باقیمانده‌ی بیش از حد سموم هستند بارها از جانب کشورهای درپیش گفته شده مرجوع شده‌اند.
هم‌چنین الزام برای رعایت استاندارد، منجر به غیرفعال یا تعطیل شدن شرکتهایی شده‌است که پیش از نقش بسیار مهمی در تولید محصولات گیاهی وصادرات آنها داشته‌اند.
فروشندگان اروپایی محصولات غذایی با ارائه‌ی استانداردهای جدید درارتباط با عملیات کشاورزی و حد باقیمانده سموم توانسته‌اند نقش موثری در افزایش کیفیت این مواد داشته باشند.
● روند بازار تولیدات شیمیایی
بازار آفت‌کش‌های شیمیایی دچار تحولات سریعی شده‌است؛ به مرور زمان شرکت‌های خدمات حمایتی کشاورزی کشورهای صنعتی با شرکت‌های تحقیقاتی جهانی تلفیق شده و ۲۷ شرکت‌ بزرگ و متوسط تحقیقاتی مواد شیمیایی کشاورزی موجود در سال ۱۹۸۳ به ۸ شرکت در سال ۲۰۰۲ کاهش یافته‌است.
عوامل گوناگونی در ادغام صنایع آفت‌کش‌ها موثر است که می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
تحقق توسعه و ثبت تولیدات نوین نیاز به هزینه‌های زیادی دارد، برخی از شرکت‌ها مفهوم علوم زیستی (مواد دارویی، مواد شیمیایی کشاورزی، بذرها) را در شرح کار شرکت خود پذیرفته‌اند؛ این جهت گیری به‌دلیل آن‌که در آن از تلفیق تکنولوژی آفت‌کش و بذر استفاده می‌شود چشم‌انداز وسیع‌تری را برای تولید محصول ایجاد می‌کند.
الگوهای تجارت جهانی، حضور شرکت‌ها را در تمام بازارهای مهم برای تضمین نفوذ در بازار با تولیدات جدید خود و برگشت سریع سرمایه‌گذاری در تحقق و توسعه الزامی می‌کند.
افزایش ادغام صنایع سازنده‌ی مواد شیمیایی کشاورزی، دور نمای IPM درکشورهای درحال توسعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد؛ شرکت‌های تحقیقاتی چند ملیتی برای گسترش تولیدات خود در بازارهای ژاپن، آمریکای شمالی و اروپای غربی تمرکز می‌کنند و بازارهایی همانند بازار محصولات با ارزش کشورهای عضو OECD) organization for economic cooperation and development) و بسیاری محصولات کشورهای در حال توسعه برای این شرکت‌ها در درجه‌ی دوم اهمیت قرار دارد.
به‌دلیل آن‌که بازارهای محلی انگیزه‌های اقتصادی کافی برای شرکت‌های بزرگ درخصوص توسعه‌ی تولیدات‌شان در اختیار نمی‌گذارند بنابراین تولیدات جدید کمتری برای این بازارهای کوچک کشورهای در حال توسعه تولید می‌شود.
عده‌ای از کشاورزان و بهره‌برداران با تفکر انقلاب سبز یا به‌عبارت دیگر استفاده‌ی بی‌رویه از آفت‌کش‌ها به‌عنوان راه‌حلی سریعی برای نابودی آفات موافق هستند و صاحبان صنایع آفت‌کش‌ها، برای تبلیغ تولیدات‌شان در سراسر جهان سرمایه‌گذاری قابل توجهی می‌کنند.
افزایش دسترسی به آفت‌کش‌های ژنریک، غیرتجاری و ثبت نشده که ارزان‌تر اما برای سلامت انسان و محیط زیست سمی‌تر هستند، همگام با اهداف مدیریت تلفیقی نیست. گسترش این نوع از تولیدات شیمیایی، برای روش‌های IPM یک عامل بازدارنده است؛ به‌دلیل آن‌که آفت‌کش‌های آن به‌خصوص حشره‌کش‌ها دارای طیف وسیعی از عناصر هستند که توازن اکوسیستم کشاورزی را با نابودی شکارچیان طبیعی که به نگهداشتن آفات زیر سطح زیان اقتصادی کمک می‌کنند به‌خطر می‌اندازد. تا هنگامی‌که آفت‌کش‌های ژنریک با نام تجاری شرکت‌های مشهور تولید می‌شوند، مقررات ایمنی گوناگون را رعایت نمی‌کنند. مطالعه‌ای در پاکستان نشان داد که افزایش سهم مواد ژنریک در بازار آفت‌کش‌ها منجر به افت استانداردهای تضمین کیفیت، توزیع، مصرف و دفع شده است.
تولید و مصرف مواد ژنریک در برخی کشورهای در حال توسعه همانند چین و هندوستان در حال گسترش است؛ OECD پیش‌بینی کرده است تولید مواد شیمیایی از کشورهای صنعتی به کشورهای در حال توسعه تغییر پیدا می‌کند.
● IPM به‌عنوان یک موضوع سیاستی جهانی
دولت‌ها و سازمان‌های غیر دولتی در مورد نیاز به یک دورنمای طولانی مدت برای حفاظت منابع، حفظ محیط زیست و توسعه‌ی اقتصادی توافق کردند.امید است با «پیش‌بینی‌های واقع بینانه» با توجه به امکانات و پذیرش سیاسی مدل‌های توسعه‌ی پایدار، علایق جهانی در مورد IPM افزایش خواهد یافت.
عوامل موثر برای پرداختن به IPM به‌عنوان یک موضوع سیاستی در برگیرنده‌ی ۳ مورد زیر است:
۱) به دلیل افزایش تجارت بین‌المللی، آفات درسطح جهانی جابه‌جا می‌شوند، دراین‌باره می‌توان به مگس سفید اشاره کرد که درحال حاضر به‌عنوان معضلی جدی در تولید گل‌ها، سبزیجات، کاساوا و پنبه مطرح است.
۲) تجارت جهانی و استانداردهای غذا فرصت‌های کشورهای در حال توسعه را در تجارت بین‌المللی تغییر و تحت تاثیر قرار می‌دهد، IPM به دسترسی ایمن به بازارهای صادرات و یا ایجاد انسجام جهانی می‌تواند کمک کند.
۳) آفت کش‌ها در بسیاری موارد دارای اثر خارجی هستند و اثرشان به مرزهای داخلی کشورها محدود نمی‌شود؛ آلودگی‌ آب‌های بین‌المللی یکی از این موارد است. IPM دارای منافع زیست محیطی، بهداشتی و اجتماعی است که به سختی می‌توان این منابع را تشریح کرد و معمولاً در سطح محلی به‌حساب نمی‌آید.
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید