دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


مبانی نظری جامعه ی اطلاعاتی


مبانی نظری جامعه ی اطلاعاتی
دنیای امروز وارد دور جدیدی از روابط و قواعد شده است و ما در آستانه ورود به دنیای دیگری هستیم. دنیایی که آن را فوق مدرن نامیده‌اند. ویژگی دنیای مدرن چیرگی وسایل ارتباط جمعی بصورت مونولوگ است. تلویزیون، رادیو، نشریات و… همه ابزارهای اطلاعات رسانی مدرن هستند ولی اینترنت و نظم نوین اینترنتی ویژگی دیالوگ بودن را داراست. در تلویزیون ما بیننده‌ایم. در کتاب خواننده‌ایم و در رادیو شنونده‌ایم ولی در اینترنت ما می‌بینیم، می‌خوانیم و می‌شنویم و نقد می‌کنیم، پاسخ می‌دهیم، سایت شخصی می‌سازیم، در رای‌گیری‌های ماشینی (Voting) شرکت می‌کنیم و حضور داریم. به همین دلیل اجلاس WSIS را باید نقطه شروع ورود به دنیای فوق مدرن نامید.
همواره بحث جامعه اطلاعاتی با بحث‌های جامعه فوق مدرن، جامعه پست مدرن و جامعه فراصنعتی قرین بوده و با توجه به رشد تکنولوژی ارتباطات و نیز اهمیت و ارزش اطلاعات ابعاد این بحث روز بروز گسترده‌تر و جدی‌تر شده است.
در سالهای اخیر جامعه جهانی اطلاعات از دو نظر اهمیت ویژه‌ای یافته است:
۱) دیدگاه نظری
۲) دیدگاه تکنولوژیک
از نظر تئوریک شاید بتوان ریشه ظهور جامعه اطلاعاتی را در نقدهای فیلسوفان مکتب فرانکفورت از جامعه مدرن جستجو کرد. توجه خاص این فیلسوفان به شناخت نمادها و نشانه‌ها و نیز زبان و نشان دادن رابطه قدرت صورت نهادی زبان و قدرت سیاسی فصل جدیدی را در روش شناخت و تحلیل پدیده‌های اجتماعی گشود. به قول تامپسون [۱] روش نگرش مکتب فرانکفورت منجر به ظهور سه سنت نظریه اجتماعی انتقادی شد که هر کدام وجوهی از جامعه جهانی اطلاعات را به بحث کشیده‌اند. نظریه انتقادی هابرماس نشان می‌دهد که تحول رسانه‌ها وجه لاینفک جامعه مدرن است. اواینگونه استدلال کرد که گردش آثار چاپی در اوایل شکل گیری اروپای مدرن نقشی حساس درگذار رژیمهای مطلق گرا و مستبد به رژیمهای آزادی خواه و مردم گرا ایفا کرده و بیان انتقاد آمیز افکار عمومی از طریق رسانه‌ها، ویژگی‌ حیاتی زندگی دموکراتیک مدرن بوده است.
سنت دوم متعلق به نظریه پردازان رسانه‌هاست که مشهورترین آنان مارشال مک لوهان بود.
مک لوهان و همکارش هارولد انیس نشان دادند که رسانه‌های ارتباطی، صرف نظر از محتوای پیامهایی که انتقال می‌دهند، برای سازمان قدرت حایز اهمیت هستند.
سنت سوم سنت هرمنوتیک است که به طورکلی به تاویل و تفسیر فحوایی اشکال نمادین توجه دارد. هرمنوتیک بر این حقیقت تاکید دارد که دریافت اشکال نمادین، از جمله محصولات رسانه‌ای همیشه شامل فرایند بافتمند و خلاقه تعبیرات است، که طی آن، افراد به منابعی که در دسترشان قرار دارد متصل می‌شوند تا از پیامهایی که دریافت کرده‌اند سر دربیاورند.
آنچه مسلم است آنست که دنیای امروز ما، روز بروز موزائیکی تر می‌شود و هیچ خیمه‌ای وجود ندارد تا برای انسان معاصر محل آرامش ایجاد نماید. آنچه ما امروز به آن نیاز داریم نظریه یک عصر جدید نیست، بلکه نظریه جدید عصری است که آرام و بی‌صدا شکل گرفته و حدود و ثغور کلی آن مدتی است که معین و مشخص شده است ولی نه تنها پیامدهایش را هنوز بطورکامل نیافته‌ایم بلکه هیچ ساختار حقوقی و اخلاقی مشخصی را برای آن تعریف نکرده‌ایم. گردهمایی سران برای جامعه جهانی اطلاعات اولین گام بین المللی برای سامان دهی و تعریف ساختار و نیز بررسی موانع و محدودیتها و ارائه راه‌حل برای گسترش و توسعه جامعه اطلاعاتی بود که در روزهای ۱۰ تا ۱۲ دسامبر (۱۹ تا ۲۱ آذر ۱۳۸۲) با شرکت رهبران کشورها، نمایندگان بخش خصوصی و نمایندگان جامعه مدنی در ژنو برگزار شد و با مساعدت شورای عالی اطلاع رسانی افتخار حضور در این اجلاس نصیب اینجانب گردید. هدف از این اجلاس خلق یک دیدگاه مشترک بین المللی در مورد عصر اطلاعات تحت عنوان (Information Society) بود.
با توجه به اهمیت بحث جامعه اطلاعات بخصوص در حوزه نظری مطالب ذیل پیرامون آن تقدیم می‌گردد.
جامعه اطلاعات را می‌توان از افق‌ها و منظرهای متفاوتی مورد مطالعه قرار داد و طبیعی است که تعریف ما از جامعه اطلاعات وابسته به موقعیت‌ ما و افق دیدمان متفاوت است. یک نوع نگرش به جامعه اطلاعات نگرش سیاسی است بدین مفهوم که جامعه اطلاعات را از نظر رابطه قدرت و ساختار قدرت مورد مطالعه قرار دهیم. در این روش می‌توان از سه نوع جامعه نام برد:
۱) جامعه توده‌وار
در جامعه توده وار (Mass society) ارتباطات کاملا یکسویه است و ساختار قدرت در این جوامع بسوی تمرکز قدرت، یکدستی و یکسانی محصولات و ایده‌ها تمایل دارد. مهمترین ویژگی جامعه توده وار کانالیزه شدن و یکسویه شدن جریان اطلاعات از بالا به پائین است.
۲) جامعه مدنی (Civil society)
در جامعه مدنی ساختار قدرت به سمت عدم تمرکز و توزیع قدرت تمایل دارد. جامعه مدنی جامعه‌ای نقاد است و ابزار انتقال نقد در جامعه مدنی رسانه است. اگرچه جامعه مدنی گرایش زیادی به نقد دارد ولی محدودیتهای تکنولوژی تا قبل از دهه ۹۰ باعث شده بود که جریان اطلاعات خاصیت یکسویه بودن خود را حفظ نماید. رادیو، تلویزیون وسینما ونشریه به عنوان رسانه‌های شاخص جامعه مدرن بصورت مونولوگ ارتباط برقرار می‌کنند و بیننده، شنونده و یا خواننده نمی‌تواند بصورت بلادرنگ نظر و دیدگاهش را منتشر کرده و در دسترس دیگران قرار دهد.
شاید این ویژگی یعنی علاقه جامعه مدنی به نقادی و محدودیت‌های تکنولوژیک و ساختاری مهمترین دلیل گرایش رسانه‌ها و نهادهای جامعه مدنی به جامعه اطلاعات است.
۳) جامعه اطلاعات
اگرچه جامعه اطلاعات هنوز بطور جدی شکل نگرفته ولی می‌توان یکی از مهمترین ویژگی‌های آن را ارتباط دیالوگ جریان اطلاعات دانست. در جامعه اطلاعات مهمترین ابزار انتقال اطلاعات، اینترنت است کاربران اینترنت علاوه بر خواندن و دیدن و شنیدن می‌توانند بلافاصله نقد نموده و دیدگاههایشان را منتشر نمایند. در جامعه اطلاعات ویژگی فاشیستی رسانه‌هایی مثل رادیو و تلویزیون کم رنگ شده و جنبه‌های دموکراتیک رسانه اینترنت پررنگ‌تر شده است. طبیعتا ساختار قدرت سیاسی نیز تحت تاثیر این رسانه قرار خواهد گرفت.
می‌توان پیش بینی کرد که در جامعه اطلاعاتی نیازی به نمایندگی برای انتخابات نیست و هرکس می‌تواند از طریق Voting در رای گیری اینترنتی شرکت نموده و مستقیما نظرش را بیان نماید. به بیان بهتر، فردیت انسان در جامعه اطلاعاتی کامل‌تر می‌شود و آرمان دموکراسی برای بشر رادیکال‌تر خواهد شد.
تعاریف و تقسیم بندی‌های دیگری نیز می‌توان برای جامعه اطلاعات یافت بعنوان مثال وبستر (F.Webster) نویسنده کتاب نظریه‌های جامعه اطلاعاتی پنج تعریف را که هر کدام معیاری برای تشخیص جامعه نو عرضه می‌کنند ارائه نموده‌ است که عبارتند از:
۱) تکنولوژیک
۲) اقتصادی
۳) شغلی (occupational)
۴) مکانی (spatial)
۵) فرهنگی
۱) در تعریف تکنولوژیک از جامعه اطلاعات بر جوهر انگاری برای تکنولوژی ارتباطات (hypostatization) تاکید شده است وبستر تعریف تکنولوژیک از جامعه اطلاعات را بیشتر مورد توجه قرار داده و به نقد آن پرداخته است بعنوان مثال اینکه چگونه ممکن است چیزی را به عنوان پدیده‌ای غیراجتماعی (تکنولوژیک) مدنظر قراردهیم وسپس بگوئیم دنیای اجتماعی را تعریف می‌کند؟ او همچنین پارادوکس‌های تعریف مبتنی بر تکنولوژی از جامعه اطلاعاتی را یادآور شده است. مثل اینکه ما به چه مقدار تکنولوژی اطلاعات نیازمندیم تا یک جامعه اطلاعاتی مشخص شود؟
۲) در تعریف اقتصادی از جامعه اطلاعاتی به اقتصاد اطلاعات توجه شده است. فریتز مچلوپ (Fritz Machlup) نظریه پرداز اقتصاد اطلاعاتی ۵ گروه صنعتی عمده را مشخص کرد که عبارت بودند از:
الف) آموزش و پرورش (مدارس، کتابخانه‌ها، دانشکده‌ها و…)
ب) رسانه‌های ارتباطی (رادیو، تلویزیون، تبلیغات بازرگانی و…)
ج) ماشین‌های اطلاعاتی (تجهیزات رایانه‌ای، ابزارهای موسیقی و…)
دـ سایر فعالیتهای اطلاعات (پژوهش و توسعه، فعالیتهای عام المنفعه و…)
کار با این نوع از مقولات، این امکان را فراهم می‌آورد که برای هر یک از آنها ارزشی اقتصادی قائل شده به مبحث سهم هر یک در تولید ناخالص ملی (GNP) وارد شویم. اگر این روند به عنوان بخشی از افزایش تولید ناخالص ملی به شمار آید پس شاید بتوان ادعای ظهور اقتصاد اطلاعات را در طول زمان مطرح کرد.
۳) یکی از معیارهای متداول در اعلام ظهور جامعه اطلاعات، معیاری است که بر مسئله تغییرات شغلی متمرکز می‌شود. به سادگی گفته می‌شود از هنگامی که مشاغل اطلاعاتی به وجه غالب در میان مشاغل موجود تبدیل می‌شوند، ما به جامعه اطلاعات دست می‌یابیم. یعنی از زمانی که تعداد کارکنان ادارات، آموزگاران، قضات و هنرپیشگان بر تعداد معدنچیان، فلزکاران، کارگران بنادر و کارگران ساختمانی فزونی گرفته‌اند جامعه اطلاعات فرا رسیده است.
۴) در تعریف مکانی از جامعه اطلاعات، تاکید عمده بر روی شبکه‌های اطلاعاتی‌ای است که مکانهای جغرافیایی را به یکدیگر پیوند می‌دهند و در نتیجه آثار شگفت انگیزی بر سازمان زمان و مکان دارند.
این موضوع که چرا حجم و سرعت بیشتر جریان اطلاعاتی باید ما را وادارد تا به وجود گونه جدیدی از جامعه بیندیشیم توجه ما را به دل مشغولی خاص جغرافی دانان به مکان جلب می‌کند همه چیز در مکانهای ویژه و زمانهای خاص رخ می‌دهد، اما ویژگیهای مکان و زمان با اختراع جامعه شبکه‌ای دگرگون شده است. زمان و مکان به مدد تکنولوژی ارتباطات و گسترش شبکه‌های اطلاع رسانی منقبض شده‌اند. این (منقبض کردن زمان/ فضا) بنابر گفته آنتونی گیدنز، برای شرکتها، دولتها و حتی افراد، گزینه‌هایی را که تا کنون دست نیافتنی بوده‌اند فراهم می‌کند.
۵) تصور نهائی از جامعه اطلاعات، شاید با کمترین محاسبه به سادگی مورد تایید قرار گرفته باشد. هر یک از ما با توجه به وضع زندگی روزمره خود متوجه شده‌ایم که از نظر حجم اطلاعات در گردش، افزایش شگفت آوری رخ داده است. تعداد کانالهای رادیو و تلویزیون افزایش یافته و ۲۴ ساعته شده اند. ماهواره‌ها با قدرت دریافت هزاران کانال تلویزیون در اغلب خانه‌ها حضور دارد. ویدئو، کامپیوتر و اینترنت درب منازل را کوبیده‌اند و وارد اغلب منازل شده‌اند. همه اینها بر این حقیقت گواهی دارند که ما در جامعه‌ای سرشار از رسانه‌ها سکونت داریم، اما خصیصه‌های اطلاعاتی دنیای امروز، از آن چیزی که فهرست کردن صرف چند سیستم رسانه‌ای مانند تلویزیون، رادیو و امثالهم آن را نشان دهد کاملا نافذتر است.
این نوع فهرست بندی‌ها صرفا به ما می‌فهمانند که رسانه‌های مدرن ما را در بر گرفته‌اند. در حالی که موضوع مهم برای ما پیامهایی است که آنها منتشر می‌کنند و اینکه ما به آنها پاسخ می‌دهیم یا آنها را نادیده می‌گیریم. در حقیقت محیط اطلاعاتی به مقدار زیادی از ما معنا می‌گیرد و توسط ما ساخته می‌شود و نه آنچه که این نظریه- ها توصیف می کنند.
بشر امروزه با دریایی از اطلاعات، نمادها و نشانه‌ها مواجه شده است. و شاید این انفجار بزرگ اطلاعات است که برخی از نویسندگان و فیلسوفان را به صورتی پارادوکسیکال به اعلام مرگ نشانه‌ها واداشته است. یورش رعد آسای نشانه‌ها در اطراف ما، خودآرایی مان با نشانه‌ها و ناتوانی درگریز از نشانه‌ها در همه جا، به سرانجامی شگفت آور می‌انجامد، ویرانی معنا !. بقول ژان بودریار، اکنون اطلاعات افزون و افزونتر و معنای آن کم و کمتر شده است و بقول مارک پوستر در این جامعه اطلاعاتی، ما دارای مجموعه‌ای از معانی هستیم (که) در ارتباطات مبادله می‌شوند (اما) مفهومی ندارند.
● نظریه پردازان جامعه اطلاعاتی
اگر چه نظریه پردازان بیشماری در رابطه با جامعه اطلاعات بطور مستقیم یا غیر مستقیم اظهار نظر نموده اند ولی برخی از آنان نظرات رسمی تری را بیان نموده اند که در این بخش به تعدادی از مشهورترین آنان بطور جمالی نیم نگاهی می اندازیم.
۱) دانیل بل ـ پروفسور بل (۱۹۱۹) جامعه شناس برجسته و کهنه کار آمریکایی از زمره کسانی است که از عقیده پدیدار شدن نوع جدیدی از جامعه پشتیبانی می‌کنند که به جامعه اطلاعات موسوم شده است. او شناخته شده‌ترین توصیف از جامعه اطلاعات را از طریق نظریه فراصنعت گرایی (Post industrial society) ارائه داده است. بل معتقد است که تصور جامعه فراصنعتی (PIS) تنها در سطحی انتزاعی امکان پذیر است وی نظریه PIS را در سال ۱۹۷۳ منتشر نمود.
دانیل بل باور دارد که ایالات متحده، جهان را در مسیری که به نوعی سیستم جدید می‌انجامد رهبری می‌کند. با وجود این او کاملا مدعی نیست که توسعه و ایجادPIS نتیجه پرهیز ناپذیر تاریخ است. او معتقد است که ترسیم سیر حرکت جوامع ماقبل صنعتی به صنعتی و سپس به فراصنعتی امکانپذیر است. بنظر بل PIS از میان تغییرات ساختار اجتماعی پدیدار می‌شود و نه فرهنگی یا سیاسی.
دانیل بل چند سال پیش به جایگزین کردن مفهوم جامعه اطلاعات به جای فراصنعت گرایی (PIS) مبادرت ورزید. اما در انجام این امر به گونه‌ای قابل توجه خصوصیات تحلیل خود را تغییر نداد و جامعه اطلاعات او همانند جامعه فراصنعت گرای اوست.
۲) آنتونی گیدنز ـ متولد ۱۳۳۸ بی‌تردید مهمترین نظریه پرداز اجتماعی پس از جنگ در بریتانیا و پیشاهنگ ایجاد جامعه شناسی بومی برجسته در آن است.
آرزوی گیدنز قالب بندی دوباره نظریه اجتماعی و هم باز سنجی درک ما از توسعه و مسیر مدرنیته است. گیدنز با صراحت کامل بیان می‌کند که،" عموما مطرح می‌شود که ما منحصرا اکنون در اواخر سده بیستم به عصر اطلاعات گام می‌نهیم اما جوامع نوین از آغاز ظهورشان جوامع اطلاعاتی بوده‌اند". او با این اظهار نظر به ما نشان می‌دهد که بالا رفتن اهمیت اطلاعات ریشه‌های تاریخی ژرفی دارد.آن اندازه ژرف که ما را متقاعد می‌کند اطلاعات، امروز، در آنچنان دوره‌ای که او، آن را مدرنیته در سطح عالی (high modernity) می‌نامد از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اما این امر کافی نیست تا آن نوع تغییر سیستم را که دانیل بل به عنوان جامعه ی فراصنعت گرا یاد می‌کند بپذیریم.
۳) هربرت آی شیلر (متولد ۱۹۱۹) برجسته‌ترین مهره در زمره گروهی ازنظریه‌پردازان انتقادی است که درباره روند کنونی قلمرو اطلاعات به تفسیر می‌پردازند. او یک روشنفکر آمریکایی برخاسته از نیویورک است و دیدگاههای اصلاحی خاصی دارد و مهمترین آثار اوعبارتند از: کسی می‌داند؟! (۱۹۸۱) - اطلاعات و اقتصاد بحران (۱۹۸۴) و بنگاه فرهنگی (۱۹۸۹).
شیلر در واقع یک اقتصاد دان است که روی اقتصاد سیاسی متمرکز شده ‌است و تحلیلها و نگاه او ریشه‌های مارکسیستی دارد او تاکید می‌کند که ما در عصری زندگی می‌کنیم که در آن تولید و پخش اطلاعات با هر معیاری که در نظر گرفته شود در کل سیستم به فعالیتهای ضروری و اجتناب ناپذیر تبدیل شده است.
همچنین وی معتقد است که اطلاعات و ارتباطات عناصر بنیادی تلاش معمول و مورد قبول سرمایه داری است. او توجه خود را نخست به بحث ارتباط معیارهای تجاری با پیشرفتهای اطلاعاتی معطوف می‌دارد. برای پروفسور شیلر، مرکزیت اصول بازار، یک اجبار نیرومند در کالاسازی اطلاعات و به معنای دسترسی فزاینده به اطلاعات، تنها به شرط قابلیت فروش آن می‌باشد. اطلاعات امروزه به عنوان یک کالا مورد داد و ستد قرار می‌گیرد.
او سپس عامل"نابرابری‌های طبقاتی" را مورد توجه قرار می‌دهد. پافشاری او بر این است که نابرابری‌های طبقاتی عامل عمده پخش، دسترسی و قابلیتهای تولید اطلاعات است. به طور ساده طبقه تعیین کننده این است که چه کسی، چه اطلاعاتی را به دست می‌آورد و چه نوع اطلاعاتی را می‌تواند به دست آورد. بنابراین بسته به جایگاه فرد در سلسله مراتب طبقاتی، فرد ممکن است در انقلاب اطلاعاتی برنده یا بازنده باشد. سومین مبحث کلیدی هربرت شیلر این است که جامعه‌ای که در حال انجام تغییرات مهمی در زمینه‌های اطلاعات و ارتباطات است، جامعه‌ای دارای نظام سرمایه‌داری شرکتی محسوب می‌شود. یعنی سرمایه داری معاصر از طریق نهادهای شرکتی حاکمیت یافته و عمدتا بر تولید محصولات توسط چند شرکت محدود و سازمانهایی که عمدتا دارای ثروت‌های کلان ملی و بین المللی می‌باشند استقرار یافته است.
بنابر دیدگاه شیلر، جامعه اطلاعات بازتابی از اجبارهای سرمایه‌داری است. او پافشاری می‌کند که شرط لازم حمایت از مبارزه ملتهای فقیرتر برای پیشبرد امور خود، چالش با امپریالیسم اطلاعاتی (Information Imperialism) است. در حقیقت محیط اطلاعاتی جهان کاملا از سوی ملتهای غربی مخصوصا آمریکا ساخته می‌شود.
اخبار، فیلم‌ها، موسیقی، محتوای مطالب آموزشی و انتشار کتاب دقیقا نشانگر یک خیابان یکطرفه است. حتی تحلیل‌گران غیر رادیکال نیز می پذیرند که" وابستگی رسانه‌ای" در تشکیل جریان بین المللی ارتباطات، کاملا مشهود است.
جالب توجه است که در اروپا یک نگرانی بسیار جدی در رابطه با سلطه فرهنگی وجود دارد بعنوان مثال در فرانسه سنتی دیرینه وجود دارد که با تهدید آمریکا برای ایجاد وحدت فرهنگی و ازبین بردن تنوع فرهنگی از سوی تولیدات رسانه‌ای برتر ساخت آمریکا مخالفت می‌شود.
هربرت شیلر از چالش با امپریالیسم فرهنگی حمایت می‌کند و همه نیروها را به ایجاد یک نظم نوین اطلاعاتی در جهان فرامی‌خواند و از این رهگذر تاثیر چشمگیری در یونسکو بر جای می‌گذارد. در حقیقت هنگامی که او به سمت پشتیبانی از چنین سیاستی گرایش پیدا کرد و زمینه مساعدی را در یونسکو برای اعمال سیاستهای ضد امپریالیستی به وجود آورد، باعث کناره‌گیری ایالات متحده از آن سازمان شد.
بنظر من دیدگاه هربرت شیلر از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است و بسیاری از مباحث طرح شده در اجلاس WSIS، تحت تاثیر دیدگاه دانشمندانی همچون هربرت شیلر است که در ادامه مورد توجه واقع خواهد شد. بحث شکاف دیجیتالی، دسترسی برابر، تنوع فرهنگی و … ملهم از نظریات انتقادی این دانشمندان است.
نویسنده: حجت الله - مدیریان
منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از نشریه تکفا، سال دوم، شماره اول و دوم
پی نوشت:
[۱]- رسانه‌ها و مدرنیته ـ جان ب تامپسون ص ۱۳
منبع : باشگاه اندیشه