پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

شناخت و نحوه برخورد با کودکان دارای اختلالات رفتاری


شناخت و نحوه برخورد با کودکان دارای اختلالات رفتاری
● اختلالات رفتاری:
رفتارهائی هستند که با نظر پدر و مادر، اطرافیان و جامعه و همکلاسی‌ها سازگاری ندارد. رفتار فرزندان دارای اختلالات رفتاری احساس بسیار بدی را در اطرافیان ایجاد می‌کند به‌طوری‌که خود نیز تحت تٲثیر واکنش‌های ناخوشایند آن، از سوی دیگران واقع می‌شوند.
● انواع اختلالات رفتاری:
روانشناسان معمولاً این رفتارهای کودکان را به سه دسته تقسیم‌بندی می‌کنند:
۱) اختلال لجبازی و نافرمانی
۲) اختلال بیش‌فعالی و کمبود توجه
۳) اختلال سلوک
گرچه شباهت‌های زیادی بین آن‌ها وجود دارد، ولی ویژگی‌های متمایز کننده‌ای هم در آن‌ها به‌چشم می‌خورد. ممکن است علائم هر سه دسته در یک کودک دیده شود که برای آشنائی بیشتر به رفتارهای هر کدام اشاره می‌نمائیم.
● کودکان لجباز و نافرمان
▪ رفتارهای منفی و نابهنجار از آن‌ها زیاد دیده می‌شود.
▪ از قوانین روزمره سرپیچی می‌کنند.
▪ زود قهر می‌کنند و قشقرق به‌راه می‌اندازند.
▪ با بزرگ‌ترها بیش از حد بحث و جدل می‌کنند.
▪ دیگران را در امور مقصر می‌دانند و از آزار و اذیت و ناسزاگوئی به آنان دریغ ندارند.
▪ عصبانی و زودرنج‌اند.
▪ رفتارهای خشونت‌آمیز دارند.
▪ کینه‌توز و انتقام گیرنده‌اند.
● کودکان بیش‌فعال و کمبود توجه
▪ این کودکان نمی‌توانند رفتارشان را کنترل و تنظیم کرده و رفتارهای هماهنگ و مناسب با اطرافیان، از خود نشان می‌دهند.
▪ با علامت‌هائی مثل کم‌توجهی، حواس‌پرتی و کمبود تمرکز همراه می‌باشند.
▪ رفتارهای تکانشی آن‌ها بیش از حد معمول است و در توجه به جزئیات ناتوانند.
▪ در کارهائی که به آن‌ها علاقه و مهارت داشته باشند، هیچ تفاوتی با همسالان خود ندارند.
▪ خیلی سریع توسط محرک‌های خارجی دچار حواس‌پرتی می‌شوند و از کار و وظیفهٔ اصلی خود (غالباً تکالیف مدرسه) باز می‌مانند.
▪ اغلب وسایلشان را گم می‌کنند و فراموشکارند.
▪ مرتب حرکت می‌کنند و آرام و قرار ندارند.
▪ در کارها نوبت را رعایت نمی‌کنند و میان صحبت دیگران می‌پرند و تٲمل ندارند.
▪ سریع از کوره در رفته و اشیاء را به‌سوی دیگران پرتاب می‌کنند.
▪ رفتارهای جسورانه و خطرناکی از خود نشان می‌دهند.
▪ در صحبت کردن مستقیم با آنان، به‌نظر می‌رسد به گوینده توجهی ندارند و گوش نمی‌کنند.
▪ قادر به پی‌گیری دستورات نیستند و کارها را نیمه‌کاره رها می‌کنند.
▪ از کارهائی‌که نیاز به تلاش ذهنی دارد اجتناب می‌کنند.
● کودکان اختلال سلوک
▪ معمولاً به حقوق دیگران تجاوز می‌کنند.
▪ رفتارهائی مانند قلدری و تهدید دیگران دارند.
▪ در نزاع و کتک‌کاری از وسایل خطرناک مانند چاقو و... استفاده می‌کنند.
▪ معمولاً دست به سرقت می‌زنند.
▪ به اموال عمومی و دیگران تخریب می‌رسانند.
▪ فرار از خانه و مدرسه در آن‌ها بیشتر دیده می‌شود.
● علل و انگیزه‌های ناسازگاری فرزندان
▪ علل ارثی: گروهی معتقدند بسیاری از ناسازگاری‌های کودکان ریشه در سرشت و طینت آن‌ها دارد که به همراه ژن از طریق والدین به آن‌ها منتقل می‌شود.
▪ علل زیستی: مانند نقص عضو، اختلال در بینائی و شنوائی و اختلال در مغز و دستگاه‌های عصبی، قبل، حین یا بعد از تولد می‌تواند از دیگر عوامل باشد.
▪ علل روانی: مانند وجود فشارهای درونی، میل به استقلال، وجود تعارض و کشمکش در زندگی روزمره خصوصاً زمانی‌که کودک خود را بی‌پناه و بدون پشتوانه احساس کند، عادات عصبی مانند ناخن جویدن، انگشت مکیدن و... در او مشاهده می‌شود.
▪ علل عاطفی: مانند احساس محرومیت از محبت والدین، ناکامی از دست‌یابی به اهداف مورد علاقه، تولد کودک جدید در خانواده، عدم امنیت عاطفی به هر دلیل ممکن.
▪ علل اجتماعی: مانند نابسامانی و اختلاف و درگیری بین اعضاء خانواده، متارکهٔ والدین، بدآموزی از الگوهای خانه و مدرسه و جامعه، عدم مقبوللیت در بین دیگران، یادگیری رفتارهای نامطلوب از گروه همسالان، عدم نظارت کافی والدین، عدم وجود قانون منصفانه و قاطع در خانه و مدرسه، مشکلات اقتصادی و...
▪ علل تربیتی: مانند عدم یا افراط محبت، ناهماهنگی بین عاملان تربیتی در خانه و مدرسه و جامعه، برآورده کردن تمام خواسته‌های کودک بدون چون و چرا و بالعکس، تنبیه بدنی و آزارهای روانی، مقایسه و تحقیر و سرزنش کودک و...
● چگونه با اختلالات رفتاری فرزندان برخورد کنیم؟
▪ اگر خود تحت فشارهای روانی ناشی از زندگی و کار قرار داریم و نمی‌توانیم رفتار و گفتار خود را کنترل کنیم، بهتر است قبل از انجام هر کاری در مورد فرزندمان به فکر روشی برای کنترل فشارهای خود باشیم؛ تحقیقات نشان داده است اگر والدین بتوانند برخی رفتارهای خود را تغییر دهند فرمانبری کودک بیشتر خواهد شد.
▪ افکار غلط و انحرافی درباره فرزند خود نداشته باشیم. مثلاً ”فرزندم این‌کار را می‌کند تا حرص مرا در بیاورد.“ یا ”او باعث تمام مشکلات در خانه است.“ چنین افکاری زمینه به‌وجود آمدن احساس بسیار بد را نسبت به فرزند مهیا می‌کند و یقیناً بر رفتار ما و او اثر منفی می‌گذارد.
▪ از ارائه دستورات مبهم، کلی و تکراری اجتناب کنیم. مثلاً به‌جای این‌که بگوئیم ”خودت را جمع و جور کن“ شفاف و مشخص بگوئیم که از او چه می‌خواهیم مثلاً ”دوست دارم تا پنج دقیقه دیگر دفتر و کتاب‌هایت را از وسط اتاق جمع کنی.“
▪ به‌جای سخنرانی و بحث و جدل، کوتاه و مؤثر با لحنی محکم ولی در کمال آرامش به او گوشزد کنیم که رفتار در ما چه تٲثیری گذاشته و اگر از این رفتار خود دست برندارند چه عاقبتی در انتظار اوست.
▪ به یاد داشته باشیم عاقبتی را برای او مشخص کنیم که شدنی و کوتاه‌مدت باشد. مثلاً نگوئیم ”برای همیشه از این خانه خواهم رفت“ یا ”حق نداری از این به بعد تلویزیون تماش کنی“ بهتر است بگوئیم ”امروز از دیدن این برنامه محروم هستی“ و یا ”این هفته تو را به پارک نمی‌برم.“
▪ انجام دادن خواسته‌هایمان را وظیفه او ندانیم بلکه بعد از انجام دادن دستوراتمان او را با کلام و هدایای مورد علاقه تشویق نمائیم.
▪ با مشارکت فرزندمان لیستی از مهم‌ترین قوانین در خانه به ترتیب و همراه با روش انجام دقیق آن‌ها تهیه کرده و پس از مشخص کردن نوع محرومیت برای انجام ندادنشان، با قاطعیت اجراء کنیم.
▪ عوامل مشکل‌ساز را شناسائی و در جهت رفع آن‌ها اقدام نمائیم.
▪ به نیازهای جسمی، عاطفی، روانی، اجتماعی، اقتصادی، و... فرزندان بیشتر توجه کنیم.
▪ سعی کنیم فرصتی را ایجاد کنیم تا کودکان بتوانند نسبت به رفتارهای نامناسب خود فکر کنند.
▪ ارتباط خود را با مدرسه و مسئولان بیش از پیش تقویت کنیم.
▪ از تنبیه بدنی اکیداً خودداری نموده و در صورت نیاز از محروم‌سازی‌های کوتاه‌مدت استفاده کنیم.
▪ برای شنیدن مسائل و مشکلات فرزندان وقت‌گذاری کنیم.
▪ از سرزنش و تحقیر کردن و مقایسهٔ فرزندان جداً خودداری کنیم.
▪ ضمن تقویت ابعاد معنوی در فرزندان، روش‌های آرامش‌دهی دینی را به آن‌ها آموزش دهیم از جمله: ذکر و یاد خدا (الا به ذکر الله تطمئن القلوب)، توکل به خدا جهت خاموش کردن خشم، صلوات بلند، نماز خواندن.
● علائم هشدار دهنده خشم را به فرزندان آموزش دهیم تا بتوانند خشم خود را بهتر کنترل کنند. از جمله علائم:
الف) علائم جسمی مثل: (افزایش ضربان قلب، سریع شدن تنفس، عرق کردن، سفت شدن عضلات، داغ شدن بدن و...)
ب) علائم فکری مثل: (ازش متنفرم، می‌خوام بزنمش، داره به من زور میگه و...)
ج) علائم رفتاری مثل: (داد زدن، تهدید کردن، لرزیدن، لگد و کتک زدن، گریه کردن و...)
● روش‌های آرامش‌دهی را به آن‌ها آموزش دهیم از جمله:
الف) تنفس عمیق: یعنی دم با یک شماره و نگهداری هوا در شش‌ها تا چهار شماره و بعد بازدهم آهسته با دو شماره
ب) تجسم یک تصویر آرامش‌بخش: مثلاً خود را شناور داخل یک قایق که به آرامی همراه امواج تکان می‌خورد تجسم کنیم یا تصور یک ساعت شنی که عصبانیت مثل دانه‌های شن به آرامی از بدنش خارج می‌شود.
ج) روش آدم آهنی و عروسک پارچه‌ای: از او می‌خواهیم مثل یک آدم آهنی عضلات خود را سفت کند و بعد از پانزده ثانیه عضلات خود را مثل یک عروسک پارچه‌ای شل کند.
د) حرف‌زدن‌های مثبت با خود: ولش کن، بی‌خیال، خونسرد باش، نمی‌گذاریم مرا عصبانی کند و...
▪ یکی از دلائل عصبانیت و ناراحتی فرزندان این است که نمی‌توانند احساسات خود را به‌درستی بیان کنند، با کمک عکس و فیلم و نقاشی یا صورتک‌های کارتونی انواع احساسات مثل (خشم، ترس، شادی و غم و...) را به آن‌ها آموزش دهیم.
▪ چون بسیاری از اختلالات رفتاری کودکان به‌دلیل عدم آشنائی والدین با مهارت‌های زندگی است توصیه می‌شود مهارت‌های ارتباطی مثل گوش دادن، ابراز وجود، حل مسئله و تصمیم‌گیری و دیگر مهارت‌های زندگی را خود بیاموزیم و به فرزندانمان نیز آموزش دهیم.
هوشنگ امیری ابیانه
کارشناس سازمان آموزش و پرورش استثنائی
منبع : ماهنامه کودک