شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


در جستجوی هویت مستقل


در جستجوی هویت مستقل
تولد و ظهور سینما به عنوان هنر هفتم در هزاره سوم، با ساخت فیلم‌ کوتاه برادران لومیر به نام «کارگران در حال ترک کارخانه لومیر» آغاز شد. در آن زمان مقوله ‌ای مجزا به نام فیلم ‌کوتاه وجود خارجی نداشت و قصد و نیت برادران لومیر نیز ساخت فیلم ‌کوتاه به معنای واقعی کلمه نبود. (علت ساخت فیلم با زمان اندک، ضعف تکنیکی و عوامل متعدد دیگری است که از حوصله بحث خارج است.) در ابتدای راه سینما، فیلم‌های ساخته شده، اغلب تصاویری از وقایع روزمره در چند دقیقه بودند تا اینکه در سال ۱۹۰۵ فیلم ‌ها به زمان‌ هایی چون ۱۴ تا ۱۶ دقیقه رسیدند و حتی تا سال ۱۹۱۵ فیلم ‌های یک حلقه ‌ای وجود داشتند. اما با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژیک و تئوری هنری سینما در جهان و ساخت آثار بلند و اضافه شدن صدا و رنگ به تصاویر و تولید فیلم ‌های داستانی با زمان بیشتر، دوره‌ تازه ‌ای از نمایش فیلم‌ کوتاه آغاز شد. فیلم‌های کوتاه معمولا با رویکرد خبری و تبلیغی، به عنوان بخشی از یک برنامه نمایش فیلم در سالن‌ های سینمایی، معمولا قبل از نمایش فیلم بلند اصلی، نمایش داده می ‌شدند.
فیلم‌های کوتاه بخصوص در اروپا، همراه پیش‌ نمایش‌ ها و کارتون ‌ها، به نحو گسترده‌ ای به عنوان فیلم‌ های پر کننده در یک برنامه نمایش فیلم که به طور سنتی دو ساعت بود، مورد استفاده قرار می ‌گرفتند. این در حالی بود که فیلم اصلی معمولا به طور استاندارد در حدود ۹۰ دقیقه طول می‌ کشید و سی دقیقه باقی ‌مانده با فیلم ‌های کوتاه پر می ‌شد. بعد از سال ۱۹۶۰ نمایش فیلم ‌کوتاه در تالارهای اصلی سینما رو به کاهش گذاشت، که از دلایل این امر نیز تغییر زمانی برنامه ‌های نمایش فیلم و نیز بالا رفتن بهای اجاره‌ فیلم‌های کوتاه بود. (البته هنوز نیز در برخی کشورهای جهان، فیلم‌های کوتاه قبل از فیلم ‌های بلند نمایش داده‌ می ‌شوند.)
به عقیده کارشناسان حوزه سینما، رنسانس فیلم ‌کوتاه به عنوان یک مقوله فیلمسازی، جدا و مجزا از سینمای حرفه‌ ای و بلند، از دهه ۸۰ میلادی به بعد رخ داده و در این زمان، فیلمسازان کوتاه به صورت جدی به بیان دغدغه‌های ذهنی و فکری خود در قالب آثار سینمایی کوتاه روی آوردند. اما امروز در آغاز هزاره سوم، جایگاه سینمای کوتاه و تجربی در میان اصحاب سینما و مخاطبان هنر هفتم در سطح بین‌ المللی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شده است و به مقوله فیلمسازی کوتاه به صورت کاملا حرفه ‌ای نگریسته می‌ شود. کارشناسان، فیلم ‌کوتاه را از ارکان اساسی هنر - صنعت مدیوم سینما در جهان عنوان کرده و سینمای کوتاه حرفه‌ ای را دارای هویت و کارکرد مستقل از سینمای بلند و گیشه می‌ دانند. سینمایی که ساختار آن با وجود فیلمنامه و عوامل حرفه‌ ای هر چند اندک، از سینمای قصه‌ گو و بلند کاملا متمایز است و دارای جشنواره‌ ها، فستیوال‌ ها و رویدادها و مجامع خاص حرفه ‌ای خود در سینمای جهان است.
در سال‌ های اخیر، سینمای کوتاه حرفه ‌ای، بعدی از صنعت فیلمسازی جهان در قالب ‌هایی چون داستانی، مستند و انیمیشن و آثاری با موضوعات جدی - مفهومی و عمیق را در برگرفته است. سینمای کوتاه حرفه ‌ای در قرن بیست و یک با ساختار کاملا صنعتی و حرفه‌ ای، از سینمای آموزشی - آماتوری که در جهان از آن به عنوان سینمای دانشگاهی یاد می ‌شود، متمایز شده است.
در سینمای آماتوری و دانشگاهی، فیلمسازان و دانشجویان با مقوله زبان بصری، شیوه روایت و تجربه عملی زبان تصویری آشنا می‌ شوند و با استفاده از امکانات نه ‌چندان پیشرفته سینمایی و عوامل محدود، به ساخت فیلم‌ کوتاه و تجربه عملی زبان سینما می‌ پردازند. اما در سینمای کوتاه حرفه‌ ای جهان، سخت‌ افزار و ابزار تولید در این نوع مقوله فیلمسازی، منطبق با ابزار و تجهیزات سینمای بلند است و ترکیب عوامل نیز به همان ترتیب است. از طرفی مضامین در سینمای کوتاه و تجربی، عمیق و فضای ذهنی کارگردان جهت پرداختن به موضوعات، وسیع‌ تر از عرصه سینمای بلند است.
برخی از کارشناسان و تئوری‌ پردازان سینما، سینمای کوتاه حرفه ‌ای را سینمای اندیشه و تفکر دانسته و از سینمای بلند و تجاری امروزی متمایز می‌ دانند و عده ‌ای نیز این مقوله فیلمسازی را بستری جهت راه یافتن به سینمای بلند عنوان می‌ کنند. فیلم ‌کوتاه حرفه ‌ای، نمونه ‌ای از سینماست که از برخی جهات با نوع تعریف سینمای بلند حرفه ‌ای متفاوت است. در آثار کوتاه و تجربی، جسارت و صداقت بیان فیلمساز، در فریم فریم فیلم ‌کوتاه، حضور پر رنگ یافته و خودی نشان می ‌دهد.
در این نوع فیلمسازی، قوانین دست‌ و پاگیر دنیای سینمای بلند حاکم نیست و دغدغه‌ های مالی همانند سینماگران بلند بر فیلمسازان کوتاه مستولی نمی ‌شود و به همین علت، آنان تجربه‌ های حسی بی‌ واسطه‌ ای داشته و سعی نمی‌ کنند تا آثار خود را به ویترینی از زیبایی‌ های کاذب، تبلیغات، سکس و خشونت تبدیل کنند.
شاید یکی دیگر از وجوه افتراق میان سینماگران بلند و فیلمسازان کوتاه را بتوان تمایز میان نوع نگاه و زاویه دید متفاوت صاحبان آثار کوتاه نسبت به مقولات هستی و دنیای پیرامونی در کلیه شئونات برشمرد. دغدغه اصلی فیلمسازان کوتاه، پیام و سخنی است که برای بیان و انتقال آن به مخاطبان دارند و یا چالشی است که برای شکل دادن یک تجربه جدید و نوین با آن مواجه هستند. پرداخت تصویری یا فیلمنامه‌ای در آثار فیلم ‌کوتاه، تفاوت شگرفی با تولیدات سینمایی و تلویزیونی دارد. ایجاز، ایهام و تجربه در آثار کوتاه تجربی، حرف اول و آخر را می‌ زند. همه چیز در این نوع سینما به اختصار، اما با قدرت جامع و مانع بیان می‌ شود و در همین موجزگویی، چند لایه بودن مفاهیم غنی، مورد نظر قرار می ‌گیرد. فیلم ‌های کوتاه، معمولا دارای لایه‌ های چند گانه ‌ای هستند که هر کدام از این لایه ‌ها مفاهیمی را در راستای مفهوم کلی اثر بیان می ‌دارند. با توجه به زمان اندک در ساخت آثار کوتاه، همین ایجاز و ایهام در بیان تصویری، موجب ایجاد فشردگی در زمان شده و به همین علت ظرف زمانی در آثار کوتاه، از اهمیتی دو چندان برخوردار می‌ شود.
در فیلمسازی کوتاه، اصل کلی بر آن است که در حد اقل زمان ممکن، به بهترین و رساترین شیوه، قصه را تعریف نمایند. در فیلمنامه‌های آثار کوتاه بر خلاف فیلمنامه‌های بلند مبتنی بر ساختارهای سه پرده‌ ای، فیلمساز در اندک زمانی، تماشاگران را با موقعیت دراماتیک، فضا و شخصیت‌ها آشنا می ‌سازد، چرا که شکل پرداخت در فیلم ‌های کوتاه به گونه ‌ای است که می‌ توان در دقایق اولیه، خطوط داستانی اثر را درک نمود. اما از طرفی، فیلم ‌کوتاه معمولا توام با تعلیق است و تماشاگر در یک کنش و کشش دراماتیکی، با خط اصلی فیلم همراه شده و برای پی بردن به راز نامشکوف و قصد و غرض فیلمساز باید تا پایان داستان، فیلم ‌کوتاه را دنبال نماید.
امیر حسین خلیل زاده
منبع : روزنامه رسالت