دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


به پیشواز عاشورا با یک موسیقی غیر علمی


به پیشواز عاشورا با یک موسیقی غیر علمی
وقتی موسیو ژان بابتیست لومر به درخواست رسمی دولت ایران، سازمان موزیک ارتش را بر اساس دانش موسیقی اروپایی پایه گذاری کرد هیچ حرف و حدیثی در پیرامون آن وجود نداشت. موسیقیدانان دستگاهی کار خود را می کردند و لومر هم کار خود را و به طور کلی این دو را آمیزشی نبود تا بحث و جدلی بین شان بوجود آید. سال ۱۳۰۲ علینقی وزیری پس از بازگشت از اروپا، اقدام به برپایی نخستین آموزشگاه موسیقی به سبک و سیاق غربی کرد که در آن ساز تار هم آموزش داده می شد. گر چه وزیری این آموزشگاه را با اصول علمی موسیقی اروپایی اداره می کرد ولی هیچ تنش محسوسی بین او و اساتید موسیقی سنتی ایران نبود.
پس از خلع ید وزیری از تمام حوزه های دولتی موسیقی، یک نظامی دیگر به امر غیر مستقیم رضا شاه، ریاست موسیقی کشور را بر عهده گرفت. جناب اعلی حضرت همایونی که در عالم فرهنگ و هنر و به ویژه موسیقی، "هر" را از "بر" تشخیص نمی داد، طی دست خطی، وزیر فرهنگ وقت را مکلف کردند تا موسیقی ایرانی را بر مبنای متدهای علمی موسیقی غربی، از نو بنیان نهند!! واین دست خط مبارک!
سرآغاز جدال موسیقیدانان دستگاهی و موسیقیدانان غربی کار شد. از آن زمان تا به امروز انگ غیرعلمی بر تمام موسیقیدانانی که به شیوه سنتی و شفاهی کار می کردند به راحتی چسبید و تا دهه های بعد نیز این بحث علمی و غیر علمی علی رغم آنکه شیوه آموزش و بیان موسیقی سنتی هم دچار تغییرات شگرفی شده بود، همچنان ادامه یافت. الان هم که این جملات را می خوانید، بحث داغ علمی و غیر علمی همچنان باز است و اگر گذرتان به یک مرکز معتبر موسیقی کشور بیفتد، با سدی به نام موسیقی علمی! برخورد می کنید که اجازه هیچ نوع فعالیت موسیقایی از نوع غیر علمی! را به شما نمی دهد.
سخن به درازا کشید و اینک یک مصداق:
تابستان ۱۳۸۱ در سایه فراغت بالی که به من دست داد، یکی از ایده های ذهنی ام را عملی کردم و آن ساخت یک منظومه موسیقایی به نام "شهادت نامه" بود. اثری در حدود ۱۰۰ بیت شعر انتخابی از کتاب "گنجینهٔ الاسرار"عمان سامانی که در جهان ادبیات شیعی یک شاهکار به حساب می آید.
کار آهنگ گذاری و بخش نویسی آن به طور کامل انجام شد و از آنجا که غالب مراکز تصمیم گیری موسیقی کشور با چند صفحه نت نمی توانند در خصوص یک اثر موسیقایی تصمیم بگیرند، به ناچار یکی از یازده آهنگ آن را با لطف و همیاری دوستان و با خرج شخصی در استودیو ضبط کردیم تا نشان دهیم چارچوب کار به چه شکلی است.
پس از آن مجموعه اشعار، نت ها و تک آهنگ ضبط شده را به دید و شنید مراکزی چون صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران رساندم. پس از ماه ها و حتی سال ها بررسی، پاسخ های مختصر و موجزی دادندکه در اینجا فهرست وار می بینید:
۱) پول نداریم!
۲) پس از آنکه معلوم شد پول دارند، گفتند: وقت نداریم!!
۳) طرح خیلی خوبی است. ملودی های خوبی هم دارد. منتهی تلفیق شعر و موسیقی اش غیر علمی است. در ضمن سازآرایی (ارکستراسیون) آن هم غیر علمی است. ملودی ها را بیاورد تحویل بدهد، حق و حسابش محفوظ است! (انگار اینجا میدان تره بار تهران است یا چهارراه سیروس)
۴) کار کلاً غیر علمی و غیر قابل اجراست.
فکر می کنم بس است. نوشتن و خواندن از چیزی که غیر علمی است، بیش از این کشش ندارد. اما برای اینکه تعادل یا بالانس صوتی گوش هایمان برقرار باشد، بد نیست هر چند گاه، یک آهنگ غیر علمی هم گوش بدهیم. بدین منظور همان آهنگ غیر علمی را که با کمترین امکانات ضبط کردم، برای شنیدن دوستان در اینترنت قرار می دهم. نامش پیش درآمد "نوا" و برگرفته از یک نوحه مذهبی به نام "چاق چاقو" رایج در زادگاه من سامان است. برای مقایسه، اصل نوحه را هم پس از آن می توانید دانلود کنید و بشنوید.
● پیش درآمد نوا بر اساس نوحه چاق چاقو
چون پول نداشتم دستمزد نوازنده بدهم، از دوست عزیز، نوید مصطفی پور تکنواز ویولن ارکستر موسیقی ملی خواهش کردم به جای کمانچه، ویولن بنوازد. سید جمال الدین صدر هم زحمت خواندن را کشید و دوست دیگرم جعفرقلی خداوردی، اجرای نی را بر عهده داشت. سازهای کششی هم به صورت کامپیوتری مورد استفاده قرار گرفت. بقیه اش هم از دست خودمان بر می آمد.
▪ توضیحی کوتاه در مورد چاق چاقو
در شهر سامان از توابع استان چهارمحال و بختیاری واقع در ۵۰۰ کیلومتری جنوب تهران، هر سال پیش از سپیده دم عاشورا، یک مراسم میدانی به نام چاق چاقو انجام می گیرد. شرکت کنندگان از محل حسینیه یا تکیه گاه خود با نظمی خاص حرکت می کنند و پس از گذراندن مسیری نسبتاً طولانی در داخل شهر به همان محل باز می گردند و این آیین پایان می پذیرد.
زمان اجرا به گونه ای است که در پایان مراسم نشانه های سپیده دم کم کم ظاهر می شود و هیچ گاه به طلوع آفتاب نمی رسد. عزاداران در این شکل و شمایل، هر یک دو قطعه سنگ یا چوب را با نظم و ترتیب خاص بر هم می زنند. آهنگ نوحه یک ملودی بسیار کوتاه است که درفواصل دستگاه نوا شکل می گیرد.
گروه عزاداران در پاسخ ملودی تکخوان به صورت رسیتاتیف-نیمه موسیقایی- جواب "یا علی" سر می دهند. سونوریته حاصل از این آیین، تلفیق ملودی تکخوان، پاسخ های گروه عزاداران و صدای چک چک یا چاق چاق سنگ ها و چوب هایی است که مرتب بر هم کوبیده می شوند. نسخه های قدیمی این آیین بدون ساز شکل می گرفت. بعدها یک دهل و سنج هم به مجموعه اضافه شد و امروزه هم صدای گوش خراش طبل های یاماها به طور کل فضای آن را دگرگون کرده است.
هوشنگ سامانی
منبع : هنر و موسیقی