شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

اصول گرایی اصلاح طلبانه و کار حزبی


اصول گرایی اصلاح طلبانه و کار حزبی
از منظر اصول گرایان اصلاح طلب نظام حامل اصول گرایی و اصلاح طلبی (= جمهوری اسلامی) عرصه مشترکی است که حوزه هم پوشانی گسترده میان این دو مفهوم را در سیاست ورزی ایرانی فراهم آورده است.
از جمله مهم ترین کارکردهای احزاب در نظام های سیاست "تالیف سیاسی" است. تالیف سیاسی توسط احزاب به معنای آن است که این نهادهای حرفه ای عرصه سیاست با انجام کار کاشناسی در حوزه های مختلف به رویکردهایی دست یابند که در نهایت به عنوان سیاست های اعلامی شان مطرح می گردد.
در شرایط فقدان حضور موثر احزاب در عرصه سیاست این فرایند به صورت فردی و متاثر از دلمشغولی های شخصی حاضران در عرصه سیاست و سیاست مداران انجام می پذیرد.
پرواضح است که در چنین وضعیتی رویکردهای سیاسی به شدت استحسانی و تک بعدی خواهد بود و کمتر از منطقی کارشناسانه و سنجیده برخوردار خواهد گردید. از این روی حرکت به سمت تحزب گامی مهم در راه "سیاست گذاری صحیح" به حساب می آید.
اما کارکرد احزاب در سطح سیاست گذاری محدود به "تالیف سیاسی" نیست و افق های دیگری را نیز در می نوردد. یکی از مهم ترین این افق ها "تجمیع سیاسی" است. منظور از تجمیع سیاسی آن است که احزاب، فراتر از کار کارشناسی اتفاق افتاده در درون حزب خود، نگاهی نیز به سطح کلان عرصه سیاست ورزی داشته باشند و به شیوه ای ممتد و پیوسته مسیرهای پیش روی خود را وارسی و بررسی نمایند. ضرورت این مسئله به دلیل آن است که منطق فعالیت سیاسی در نظام های حزبی "ائتلاف و همکاری" است.
از آن جا که حزب محل بروز و ظهور فعالیت های حرفه ای سیاسی است ائتلاف و همکاری نیز نمی تواند فارغ از ملاحظات حرفه ای صورت بگیرد. از این روی ایجاد فرایندهای ائتلافی بر اساس کار کارشناسی در حوزه های ائتلاف صورت می گیرد. به عبارت بهتر پیش زمینه همیشگی هر ائتلاف سیاسی موفقی رویکرد کارشناسانه است که لازم است نسبت به امکان این ائتلاف از پیش حاصل گشته باشد. این فرایند کارشناسانه بر اساس ظرفیت سنجی موضوع ائتلاف صورت می گیرد.
بنابراین حزب در سطح سیاست گذاری دو کارویژه اصلی را ایجاد می کند:
- تالیف سیاسی: ارایه راه کارها و رویکردهای سیاسی توسط کارشناسان یک حزب
- تجمیع سیاسی: ارایه مسیرها و عرصه های همفکری و همگامی احزاب توسط کارشناسان گروهی از احزاب
نکته مهم آن جا است که هر دو این فعالیت ها از یک سنخ و جنس اما در سطوح مختلف هستند.
به عبارت بهتر رویکرد به تجمیع سیاسی نیز از جنس تالیف سیاسی است با این تفاوت که در وضعیت اول (تالیف سیاسی) توجه نخبگان حزبی بر پیشنهاد عرصه هایی جدید برای سیاست معطوف است اما در وضعیت دوم (تجمیع سیاسی) نگاه کارشناسان حزبی به نگرش ها و گرایش هایی است که در سطح دیگر احزاب وجود دارد و شکل گرفته است و در فرایندی رو به جلو می توان نقاط مشترک میان آن ها را مبنای عمل مشترک حزبی قرار داد.
در نگاهی آسیب شناسانه به وضعیت احزاب در کشورمان باید بگوییم که هر چند رشد نسبی فعالیت حزبی در ایران امروز سبب شده است که تالیف سیاسی تا حد قابل توجهی محقق گردد با این حال متاسفانه هم چنان جای خالی فعالیت های حزبی در عرصه دوم (تجمیع سیاسی) به چشم می آید. به نظر می رسد که احزاب ما مهارت بسیار ناچیزی در این زمینه از خود نشان داده اند. دلایل این مساله را می توان در حوزه های مختلف سراغ گرفت.
فقدان انباشت چنین مهارتی در سطح احزاب به ایجاد وضعیت "تخاصم ورزی حزبی" منجر می شود. چرا که منطق فعالیت حزبی معنایی مشخص دارد: اگر احزاب به تجمیع منافع سیاسی نیاندیشند همیشه این بیم وجود دارد که حاصل فعالیت هایشان به صورت اتوماتیک وضعیت تخاصم ورزی حزبی را سوخت رسانی نماید.
متاسفانه به نظر می رسد که در فراغ نگاه های تجمیعی به عرصه سیاسی ورزی حزبی چنین شرایطی در کشور ما برقرار گشته است. مسلما حرکت از سمت سیاست فردی به سمت سیاست حزبی یک گام مهم در کشور بوده است.
با این حال این سیکل، زمانی کامل می شود که یک گام دیگر نیز به آن اضافه شود. رویکرد حزبی تخاصم ورزانه به معنای بازتولید مجدد رویکرد فردی در عرصه ای بالا تر است. لازم است تا با عبور از رویکردهای تخاصم ورزانه فردی و حزبی نگاه خویش را معطوف به مناسبات تجمیعی و ائتلافی نماییم.
وجود این ذهنیت در میان ما که "ائتلاف به معنای دست کشیدن از خواست ها و نگاه های اصیل درون یک حزب است" بیانگر مشکلی فرهنگی است که از ساختار موافق با فرد گرایی و مخالف با جمع گرایی بر می خیزد.
اصولا ماهیت و سرشت دعاوی سیاسی همیشه جایی برای همفکری و همگرایی باقی می گذارد. مسایل عرصه سیاست در اکثر مواقع "طیفی" (spectral) هستند و سرنوشت آن ها به شیوه ای قطعی تعیین نمیگردد. در واقع مشکل در عدم گرایش به ائتلاف بیش از آن که غلظت مفاهیم مورد تاکید در کار حزبی برآید، حاصل نگاه غیر سازنده به امکان مندی این مسئله است.
"جمعیت اصول گرایی اصلاح طلبانه" در راستای تلاش هایی که به منظور عبور از این خصلت ناصحیح فرهنگی رخ داده است شکل گرفته است. مانیفست و نگرش این جمعیت آن است که عرصه سیاست عرصه "تجمیع توان سیاسی" است و راهکار اصلی موفقیت در عرصه سیاست نیز تجمیع منابع فکری در نظام سیاسی حامل آن است.
به اعتقاد این جمعیت در فراغ چنین شرایطی عزم کافی برای انجام فعالیت های مهم گرد نخواهد آمد. این جمیعت به این منظور مفهومی مهم را پیشنهاد می دهد: "نگاه به اصول گرایی و اصلاح طلبی از منظری کمابیش مشترک".
هر چند ممکن است که در فرهنگ سیاسی معتقد و ملتزم به "تحزب تخاصم ورزانه" این مفهوم به دشورای شنیده گردد، اما در نگاهی ائتلافی و تجمیعی به عرصه سیاست مفهوم پیشنهادی اصول گرایان اصلاح طلب حاوی پیامی موثر خواهد بود. نگاهی تحلیلی به مضمون اصول گرایی و اصلاح طلبی مطرح در کشور قرابت حوزه های هم پوشانی میان این دو و امکان رویکرد تجمیعی به آن ها را به خوبی مشخص می سازد.
از منظر اصول گرایان اصلاح طلب نظام حامل اصول گرایی و اصلاح طلبی (= جمهوری اسلامی) عرصه مشترکی است که حوزه هم پوشانی گسترده میان این دو مفهوم را در سیاست ورزی ایرانی فراهم آورده است. به اعتقاد این جمعیت اگر به جای تخاصم سیاسی به تجمیع سیاسی بیاندیشیم بخت مشاهده این حوزه مشترک را می یابیم. حوزه ای که عملا بستر عمل سیاسی همه علاقه مندان به نظام (اعم از اصول گرا و اصلاح طلب) می باشد.
منبع : امید


همچنین مشاهده کنید