جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اصلاح طلبان و انتخابات پیش رو


اصلاح طلبان و انتخابات پیش رو
انتخابات مجلس آزمون حساس و مهم برای اصلاح طلبان و آینده پروسه اصلاح طلبی است. از دوم خرداد که پروسه اصلاح طلبی کلید خورد تا به امروز چالش های بسیاری فراروی جریان گریزناپذیر اصلاح طلبی بوده است؛ چالش هایی که در قالب بحران های ۹ روز یک بار در زمان زمامداری دولت اصلاحات از جانب رقبا و نیز اشتباهات استراتژیک خود اصلاح طلبان ناشی شد. در واقع شکست اصلاح طلبان نه از سوم تیر ۱۳۸۴ که از انتخابات شورای دوم شهر آغاز شد؛ انتخاباتی که با تجدید روحیه رقیب موجبات فتح سنگرهای بعدی را برای آنان در پی داشت. اگرچه اصلاح طلبان به درستی اعتقاد دارند رقیب قواعد بازی را رعایت نمی کند و به اصطلاح جوانمردانه بازی نمی کند اما این همه داستان نیست.
باید پذیرفت که اصولگرایان در کار تشکیلاتی و برنامه ریزی منسجم تر و حساب شده تر از اصلاح طلبانند و این نقطه اتکا، رمز موفقیت اصولگرایان و ناکامی اصلاح طلبان بوده است. از همین منظر اگر اعتقاد به این است که گذشته چراغی است فرا روی آینده، انتخابات حساس مجلس در پیش است. موارد زیر نه پند بلکه حقیقتی است که اگر اصلاح طلبان در ماه های پیش رو آنها را در طی طریق خود لحاظ نکنند روزهای سختی خواهند داشت.
۱) اصلاح طلبان باید بیش از هر زمان دیگر واقع نگر باشند، آنها می بایست برای آغاز بازی، حریف، فضای بازی، داوران و... را خوب تجزیه و تحلیل کنند. آنچه امروز به خوبی قابل درک است آن است که چهره های شناخته شده اصلاح طلبان نخواهند توانست از فیلتر نظارت استصوابی عبور کنند این واقعیتی تلخ است ولی انکار آن غفلت است، پس اصرار بر معرفی افراد شناخته شده نه منطقی است و نه راهگشا.
از طرفی اگر اصلاح طلبان از این واقعیت غفلت ورزند و برنامه یی برای رهایی از این ترفند نداشته باشند در شرایط زمانی حساس دچار سردرگمی خواهند شد و اگر مانند گذشته به محکومیت، مظلوم نمایی و قهر روی بیاورند در نتیجه تاثیر چندانی نخواهد داشت. در برهه هایی از زمان باید شجاعت ریسک داشت درست مانند رقیب در انتخابات دوم شورای شهر که با تابلوی آبادگران و چهره هایی نو به میدان آمده و پیروز شدند.
۲) اصلاح طلبان می بایست راه را برای ورود نیروهای جوان تر باز کنند، حتی اگر مانع نظارت استصوابی نبود این انتقاد بر جریان اصلاح طلبی وارد بود که چه زمانی می خواهند به این همه نیروی توانمند و با انگیزه جریان اصلاح طلبی اعتماد کنند. به نظر می رسد وقت آن رسیده است تا نگاهی تازه به جوانان اصلاح طلب بیندازند، آنها نقشی فراتر از چسباندن تراکت و هورا کشیدن برای دیگران و گرم کردن تنور مجالس اصلاح طلبان می خواهند به راستی جوانان شایسته اصلاح طلب از همتایان خود در اردوگاه رقیب چه کم دارند که آنها اینچنین مورد توجه قرار می گیرند ولی جوانان اصلاح طلب فقط به هنگام رای دادن عزیزند.
۳) جریان اصلاح طلبی طیف وسیعی را زیر چتر خود دارد. در واقع گروه های مختلفی با پرچم اصلاح طلبی شناخته می شوند، آنچه امروز باید برای همه گروه ها و احزاب اصلاح طلب اصل باشد پیروزی جریان اصلاح طلبی است نه پیروزی احزاب و گروه های خودی. تصور کنید اگر اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری نهم از خودخواهی و سهم خواهی ها پرهیز می کردند و همه گرد یک نفر جمع می شدند امروز نتیجه کار چه بود؟ از این منظر وظیفه نخبگان اصلاح طلب مهمتر از هر زمان دیگری است.
آنها می بایست با راهبری احزاب و گروه های اصلاح طلب زمینه های وحدت و اشتراک حداکثری را فراهم کنند. آنها باید به گروه ها و طیف های مختلف یادآوری کنند که با لحاظ تجربه انتخابات ریاست جمهوری نهم و شورای سوم می بایست خیلی از سهم خواهی ها را به دیگر خواهی های مبدل کنند.
۴) جریان اصلاح طلبی می تواند از شکست ها و اشتباهات دیروز درس بگیرد و فضای امروز را فرصتی برای بازگشتی با برنامه و قدرتمندانه تلقی کند. امروز اصلاح طلبان خاتمی محبوب و باتجربه، هاشمی مغموم و هوشیار و کروبی مقبول و شجاع را دارند و این سه نفر می توانند فصل الخطاب همه گروه ها و طیف های جریان اصلاح طلبی باشند.
۵) در پایان یادآور می شود مردم به نظاره رفتار اصلاح طلبان نشسته اند، از طرفی همه حتی مخالفان جریان اصلاح طلبی نیز نیک می دانند که گرایش غالب مردم به سمت بازگشت به روزهای خوش اصلاحات است. این مسوولیت اصلاح طلبان را سنگین تر می کند، آنها باید با پرهیز از خودخواهی و سهم خواهی، با برنامه های شفاف و چهره های جوان و جسور به استقبال فردایی بهتر گام بردارند.
محسن دلاویز
منبع : روزنامه اعتماد