شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

بازگشت پرونده هسته ای به مسیر اصلی


بازگشت پرونده هسته ای به مسیر اصلی
خلع ید از اروپا و حرکت واقعی به سمت حل و فصل مسائل باقی مانده در مرجع رسمی بین المللی دستاوردی است که "مقاومت هوشمندانه" و "باج ندادن" برایمان به ارمغان آورد و انصاف حکم می کند در کنار تمام انتقاداتی که به دولت نهم وارد می شود ، از آن به عنوان یک دستاورد بزرگ ملی یاد کرد... اگر قرار بود تهدیدها علیه ایران عملی شود ، اکنون به جای این نوشتار ، باید اخباری درباره درگیری های نیروهای ضد اشغالگر مردمی با سربازان آمریکایی در خیابان های تهران می خواندید!
سید ضیاءالدین احتشام- خطای استراتژیک جمهوری اسلامی ایران در پرونده هسته ای این بود که در همان آغاز مسیر رسیدگی آژانس اتمی به آن ، راه را برای اروپایی ها گشود و آنها را به عنوان "طرف پرونده" به رسمیت شناخت.
زمانی که آژانس ، پرونده هسته ای ایران را گشود ، وزرای خارجه تروئیکای اروپایی نامه ای به تهران نوشتند و از تمایل خود برای ورورد به این پرونده خبر دادند .
جالب اینجاست که دیپلماسی وقت ایران به حدی از این امر ذوق زده شد که جواب نامه "وزیران" اروپایی به جای آن که از سوی همتای اروپایی شان داده شود ، با امضای "رییس جمهور" به اروپا رفت!
بدین ترتیب ، سفر سه وزیر خارجه اروپایی به تهران شکل گرفت و در میان ناباوری همگانی و حتی در شرایطی که خود اروپایی ها هم حیرت زده بودند ، تهران ، توافقنامه سعدآباد را بدون "هیچ" امتیاز متقابلی پذیرفت و غنی سازی را به تعلیق سپرد ؛ تعلیقی که "داوطلبانه"خوانده می شد ولی بعد از مدتی اروپایی ها تأکید می کردند که اگر ایران به آن پایان دهد ، به سختی مجازات خواهد شد.
در آن مقطع ، که قریب به سه سال طول کشید ، اروپایی ها ، ایران را به هر سمتی که اراده کردند کشاندند و تهران برای "اثبات حسن نیت" هر آنچه خواستند ، انجام داد: خواستار تعلیق شدند، بی چون و چرا پذیرفته شد، پذیرش پروتکل الحاقی،را طلب کردند ، اجرای آن حتی بدون مصوبه مجلس نیز آغاز شد ، خواهان دسترسی به اماکن غیر هسته ای شدند ، انجام شد و ...
اروپایی ها مدام با این وعده که در اجلاس بعدی شورای حکام ، پرونده هسته ای ایران را مختومه خواهند کرد ، از ایران امتیاز می گرفتند ولی نه تنها خلف وعده می کردند ، بلکه خود در مواردی ، بانی قطعنامه های ضدایرانی شورای حکام می شدند.
در تمام آن مدت ، پرونده هسته ای ، به موضوعی "بین ایران و اروپا" تبدیل شده بود و این در حالی بود که این پرونده ، اصالتاً به "ایران و آژانس" مربوط می شد و اروپایی ها صرفاً به عنوان عضو آژانس ( و نه جانشین آن) حق مداخله و اعمال نظر در آن را داشتند ولی میدان دادن بی حد وحصر به اروپایی ها بدعهد ، باعث شده بود ، حتی برای خود آژانس نیز توهم اصیل بودن اروپا در پرونده هسته ای پیش آید به گونه ای که بسیاری از گزارش ها و اظهار نظرهای مدیر کل آژانس رسماً بر پایه منویات اروپا شکل می گرفت و سند می شد .
در آن زمان ، منتقدان پرونده هسته ای بر این بار بودند که این پرونده باید به مسیر واقعی خود باز گردد و در چارچوب مقررات آژانس و در تعامل فنی و حقوقی بین ایران و آژانس حل و فصل شود .
اما از یک سو ، مقامات تهران همچنان به اروپا امیدها داشتند و تصور می کردند در تعامل با اروپا مقدمات " همکاری های استراتژیک بین ایران و غرب"(!) فراهم می آید و از طرف دیگر ، مگر اروپا از موقعیتی که به رایگان برایش فراهم شده بود ، دست بر می داشت؟!
در چنین شرایطی ، دولت نهم بر روی کار آمد و در اولین اقدام ، به تعلیق پایان داد .
بدیهی بود که در چنان شرایطی دامنه تهدیدها افزایش یابد و چنین نیز شد ولی رویکرد جدید جمهوری اسلامی ، کوتاه نیامدن بود چه آنکه اگر کوتاه آمدن و اثبات به اصطلاح حسن نیت کارساز بود ، در دوران تعلیق و نرمش های بی حد و حصر ایران ، حتماً مشکل حل می شد.
هر چند این سرسختی به قیمت قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران تمام شد ولی نشان داد که بخش بزرگی از تهدیدات بلوف است چه آنکه اگر قرار بود تهدیدها علیه ایران عملی شود ، اکنون به جای این نوشتار ، باید اخباری درباره درگیری های نیروهای ضد اشغالگر مردمی با سربازان آمریکایی در خیابان های تهران می خواندید!
شرایط جدید به اروپایی ها فهماند که دیگر سودی در ادامه نقش آفرینی خودمحورانه در این پرونده نخواهند داشت و بدین ترتیب با دستانی خالی عرصه را ترک کردند( و البته چهره ای غیر معتمد در میان مردم ایران از خود بجا گذاشتند).
به این ترتیب ، زمینه برای بازگشت پرونده به آژانس اتمی هموار شد و در شرایطی که اروپایی ها انتظار داشتند تهران برای بازگشت آنها بار دیگر فرش قرمز پهن کند ، دستگاه دیپلماسی ایران ترجیح داد پرونده را به مسیر اصلی بازگرداند و از این رو ، مذاکرات مستقیم ، جدی و بی هیاهو با آژانس در دستور کار قرار گرفت و مسائل باقیمانده رفته رفته ، در مسیر حل و فصل قرار گرفت که در آخرین مورد آن ، آژانس به طور رسمی اعلام کرد که مسأله بغرنج "پلوتونیوم" به طور کامل حل شد و درباره روش و زمان حل سایر مسائل نیز توافق شد .
بی گمان اگر همچنان اروپا میدان دار بود ، خبری از حل این مسائل نبود .
البته برخلاف آن که رییس جمهور ایران در نشست مطبوعاتی اخیر خود گفته ، پرونده هسته ای ایران عملاً مختومه نیست چرا که غربی ها ، همچنان خواهند کوشید بهانه سازی و مشکل زایی کنند ولی همین که پرونده به مسیر صحیح خود باز گشته و زمینه های حقوقی و فنی بهانه های غرب منتفی شده یا در حال منتفی شدن است ، دستاورد بزرگی است که از ناحیه دیپلماسی فعال و مبتنی بر واقعیت های جهان بی رحم امروز حاصل شده است .
خلع ید از اروپا و حرکت واقعی به سمت حل و فصل مسائل باقی مانده در مرجع رسمی بین المللی دستاوردی است که "مقاومت هوشمندانه" و "باج ندادن" برایمان به ارمغان آورد و انصاف حکم می کند در کنار تمام انتقاداتی که به دولت نهم وارد می شود ، از آن به عنوان یک دستاورد بزرگ ملی یاد کرد .
منبع : سایت تحلیلی خبری عصر ایران


همچنین مشاهده کنید