جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


محبت را از تو می آموزم


محبت را از تو می آموزم
مانند بسیاری از چیزها، محبت و توجه به دیگران، كیفیتی است كه كودكان در طول زمان و با تمرین و تجربه می آموزند. خوشبختانه شما می توانید كارهای زیادی در این زمینه انجام دهید تا فرزندتان را به انسانی مهربان تر و بزرگ منش تبدیل كنید.
تحقیقات نشان داده است كه میل و تمایل هر فرد به كمك و یاری رساندن به سایرین، همان قدر در انسان وجود دارد كه به طور طبیعی هر فرد، خود محور و حساس است. یعنی این یك تمایل ذاتی است. به عقیده برخی این موضوع به همان اندازه طبیعی هست كه سایر خصوصیات انسان، همه ما با این توانایی متولد می شویم با مشاهده درد و رنج دیگران، آن درد را به خودی خود حس كرده و به آنان یاری رسانیم.
● مراحل رشد درك كودك
همدردی و توانایی درك كردن احساسات سایرین- كیفیتی است كه به مرور زمان رشد می كند. یك كودك دوساله ممكن است در هنگام گریه و ناراحتی همبازیش سعی كند با دادن پستانك یا پتوی خود او را تسكین دهد.
هنگامیكه او درك نكند علت گریه و ناراحتی همبازیش چیست، سعی می كند زمانهای ناراحتی خود را به یاد آورد كه چه چیز حال خود او را بهتر می كرده است.در سن ۲سالگی كودكان بیشتر از قبل، از احساسات دیگران آگاه می شوند ولی هنوز در برقراری ارتباط و درك آنچه سایرین احساس می كنند مشكل دارند. برای مثال ممكن است از خراب كردن قلعه ماسه ای كه كودكی دیگر ساخته است لذت ببرند و این را درك نكنند كه چرا آن كودك این قدر از این موضوع ناراحت است و رنج می كشد.
در سن ۴سالگی كودكان در هنگام آزردن دیگران، بهتر این موضوع را درك می كنند و اگر از آنها خواسته شود در برخی موارد می توانند برای آنچه كرده اند عذرخواهی كنند. آنها همچنین در مورد زخمها و آسیبهای فیزیكی سایر كودكان نیز همدردی می كنند.
یك مشاور رشد و سلامت كودك موردی را مثال می زند كه چگونه كودك ۴ساله ای كه در كلاسهای او شركت می كرد یك روز با دست باندپیچی شده به كلاس آمد. او طی نخستین دوچرخه سواری خود با شدت زمین خورده و زخمی شده بود. اولین واكنش سایر كودكان هیجان بود. اینكه او می تواند یك دوچرخه واقعی را در خیابان براند بسیار جذاب بود و بعد همدردی با كودك برای دست زخمی و پانسمان شده او آغاز شد.
هنگامی كه كودك ۵-۶ ساله می شوند، اغلب می توانند مسائل خود را با سایرین درمیان گذاشته و علاوه بر همدردی واكنش نشان دهند، آنان حتی می توانند در مورد معنای آنچه مهربانی خوانده می شود صحبت كنند و حتی ابتدا به ساكن عقاید خود را در مورد كمك به سایرین و روشهای آن توضیح دهند.
● روشهایی برای تشویق مهربانی
پیشنهادات آتی به شما نشان می دهند كه چگونه می توانید به كودك خود بیاموزید خوش قلب باشد و با دیگران همدردی كند.هیچ روش و ترفندی بهتر از رابطه زوال ناپذیر محبت و علقه بین والد و فرزند نمی تواند به كودكان معنای عشق و محبت و توجه به دیگران را بیاموزد. هنگامی كه گونه دخترك خردسالتان را با محبت می بوسید و یا با حوصله داستان قبل از خواب برای پسركتان می خوانید در حقیقت سنگ بنایی در وجود آنها می سازید كه آنان را قادر می سازد دیگران را دوست داشته باشند و به آنان توجه كنند.
اگر یك كودك درك درستی از محبت و درك شدن از سوی والدین نداشته باشد و محبت مطلق و بی قید و شرط را نچشیده باشد. ممكن است به قدری درگیر نیاز سیراب نشده خود بشود كه به نیازهای سایرین كاملاً بی تفاوت گردد.
این كمبود محبت و توجه در كودك با زمان بزرگتر شده و صدای نیاز او به فریاد بدل خواهد شد، فریادهایی كه او را نسبت به آوای درخواست كمك دیگران در موقعیتهای سخت، بی توجه می سازد.باور كنید كه فرزندتان لیاقت و توان مهربان بودن را دارد.
اگر با فرزندتان طوری رفتار كنید كه انگار او صلاحیت و توان خوب بودن را ندارد، هیچ نیكی و محبتی در او رشد نخواهد كرد. كودكان بسیار تأثیرپذیرند و تقریباً همیشه به والدین به چشم الگو نگاه می كنند. بدین ترتیب هر باوری را كه رفتار شما به آنان القا كند به عنوان حقیقت می پذیرند.
در عوض اگر شما هر آن چه كودكتان مرتكب می شود طوری نتیجه گیری كنید كه او را ملزم به رعایت توجه و محبت كردن به دیگران نشان دهد، او مستعد خواهد بود كه بدان گونه تلاش و زندگی كند و در تمام طول زندگی خود را ملزم به رعایت كردن این اصول و برآوردن این توقعات خواهد دید.
● ارائه الگوی خوب و برتر
هر آنچه شما انجام دهید و یا بگوئید مؤثر و تعیین كننده است.اعمال و رفتار شما هر چه كه باشد و هر جهت تعیین كنند و مؤثر است شما اولین و مؤثرترین الگویی هستید كه فرزندتان دراختیار دارد. بگذارید كودكتان ببیند و حس كند كه شما انسان مهربان و حساسی هستید بگذارید كارهایی را كه شما از روی توجه و برای كمك به دیگران انجام می دهید ببیند و دنبال كند.
اكثر والدین این آموزش والگوسازی را از روز اول تولد نوزاد شروع می كنند. دقت كرده اید هنگام شیردادن به نوزاد تقریبا همه والدین با كلمات محبت آمیز او را مخاطب قرار داده و مورد نوازش قرار می دهند؟ این محبت و نوازش برای نوزاد در حكم آموزش خواهد بود و دری را برای او خواهد گشود كه در تمام طول زندگیش رابطه محبت بخشیدن و محبت گرفتن را در او زنده نگه خواهد داشت.
با احترام به كودك احترام را به او بیاموزید.آموختن احترام به كودك، جز با احترام گذاشتن به خود او ممكن نیست. این توجه و احترام به احساسات و شرایط كودك چندان هم سخت نیست. برای مثال می توانید با مشخص كردن زمان ترك زمین بازی پارك او را محترم بشمارید. همه ما والدین را دیده ایم كه ناگهان تصمیم می گیرند زمین بازی را ترك كنند و بازی كودك خود را درهر مرحله قطع می كنند تا وی را با خود ببرند. مسلماً كودك میل ندارد این طور ناگهانی زمین بازی و دوستان تازه خود را ترك كند و مقاومت خواهد كرد.
بنابراین والد عصبانی بازوی كودك خود را قاپ می زند و كشان كشان او را با خود می برد زیرا وقت رفتن به خانه است! تصور كنید چقدر كودك پیش گروه همسالان خود خرد می شود و چه الگویی از احترام و توجه به او ارائه می شود! این موضوع ربط چندانی به سن و سال ندارد این رفتار در سن و سال و درهر مرتبه ای كه باشید از جانب یك انسان بی احترامی و بی توجهی برداشت خواهد شد. به جای آن بهتر است از ابتدا، زمان ترك زمین بازی را به كودك اعلام كنید و حتی گاه در میانه بازی زمان باقی مانده را به او گوشزد نمایید.
بدین ترتیب كودك علاوه بر احترام و توجه، زمان بندی و برنامه ریزی را نیز می آموزد. همچنین می توانید الگویی از «سازگاری درعین اختلاف» را در عمل و در دنیای واقعی به كودك خود بیاموزید. برای مثال وقتی با همسر خود دچار اختلاف هستید و كودكتان شاهد بحث و جدل شما بوده است می توانید بدین ترتیب شرایط را برای او توضیح دهید: «مامان و بابا مثل هم فكر نمی كنند ولی همیشه به حرفهای همدیگر گوش می دهند و به هم احترام می گذارند.»● با احترام به كودك احترام را به او بیاموزید
آموختن احترام به كودك، جز با احترام گذاشتن به خود او ممكن نیست. این توجه و احترام به احساسات و شرایط كودك چندان هم سخت نیست. برای مثال می توانید با مشخص كردن زمان ترك زمین بازی پارك او را محترم بشمارید. همه ما والدین را دیده ایم كه ناگهان تصمیم می گیرند زمین بازی را ترك كنند و بازی كودك خود را درهر مرحله قطع می كنند تا وی را با خود ببرند.
مسلماً كودك میل ندارد این طور ناگهانی زمین بازی و دوستان تازه خود را ترك كند و مقاومت خواهد كرد. بنابراین والد عصبانی بازوی كودك خود را قاپ می زند و كشان كشان او را با خود می برد زیرا وقت رفتن به خانه است! تصور كنید چقدر كودك پیش گروه همسالان خود خرد می شود و چه الگویی از احترام و توجه به او ارائه می شود!
این موضوع ربط چندانی به سن و سال ندارد این رفتار در سن و سال و درهر مرتبه ای كه باشید از جانب یك انسان بی احترامی و بی توجهی برداشت خواهد شد. به جای آن بهتر است از ابتدا، زمان ترك زمین بازی را به كودك اعلام كنید و حتی گاه در میانه بازی زمان باقی مانده را به او گوشزد نمایید.
بدین ترتیب كودك علاوه بر احترام و توجه، زمان بندی و برنامه ریزی را نیز می آموزد. همچنین می توانید الگویی از «سازگاری درعین اختلاف» را در عمل و در دنیای واقعی به كودك خود بیاموزید. برای مثال وقتی با همسر خود دچار اختلاف هستید و كودكتان شاهد بحث و جدل شما بوده است می توانید بدین ترتیب شرایط را برای او توضیح دهید: «مامان و بابا مثل هم فكر نمی كنند ولی همیشه به حرفهای همدیگر گوش می دهند و به هم احترام می گذارند.»
● كودك را نسبت به حالات احساسی در چهره سایرین حساس كنید
به كودك خود بیاموزید حالات مختلف احساسی را در صورت طرف مقابل بشناسد و رفتار مناسب با آن ارائه دهد. این نخستین قدم در جهت درك موقعیت دیگران است و به كودك بیاموزید كه دنیا را از منظر دیگران مشاهده و در نتیجه احساسات آنها را درك كند.یك روانشناس كودك می گوید: «معمولا وقتی دنیا را از دریچه دید طرف مقابل می بینیم، حرفهای او را بهتر درك می كنیم و در نتیجه در هنگام نیاز بهتر می توانیم به او كمك كنیم. بگذارید كودكتان حس كند كه چقدر این درك و یاری برای شما مهم است.
به او نشان دهید كه چقدر با دیدن درك صحیح او از شرایط و دریچه دید دیگران تحت تاثیر قرار می گیرید. حتی به نوعی او را تشویق كنید خود را به جای دیگران گذاشته و شرایط آنها را توصیف كند و سپس تصمیم بگیرید كه چگونه می توان به آنان كمك كرد. برای مثال شاید برای كودك جذاب و حتی خنده دار باشد كه در یك روز بارانی هنگام ردشدن ماشین از روی یك گودال آب، آب گل آلود به لباس كسی پاشیده شود. می توانید دراین موقعیت به او بگوئید: به صورت خانم نگاه كن. این شرایط برای او كه لباسش خراب شده اصلا خنده دار نیست.او به نظر غمگین و ناراحت می آید. شاید این لباس مهمانی او بوده است كه حالا كثیف شده، شاید او لباس دیگری برای مهمانی نداشته باشد. اگر تو جای او بودی چه كار می كردی؟
● از كنار بی ادبی و اهانت ساده نگذرید
همیشه نمی توان انتظار داشت كه همه الگوی كاملی از ادب و محبت به كودك ارائه دهند مخصوصاً وقتی كه كودك با بزرگ شدن به جامعه اطراف خود حساستر می شود. در چنین مواردی می توانید با اشاره به رفتار اشتباه فرد علت احتمالی آن را نیز گوشزد كنید: «وای این صندوق دار چه قدر بد با ما صحبت كرد. حتی صدایش هم خیلی بلند و بی ادبانه بود. حتماً روز سخت و پركاری داشته است. ولی به هر حال رفتارش بد و زشت بود.
حالا همه در مورد او بد فكر می كنند. نظر تو چیست؟ بدین ترتیب به كودك خواهید آموخت كه وقتی كسی رفتار نادرستی با شما دارد، لازم نیست شما هم با رفتار نادرست دیگری به او پاسخ دهید. علاوه بر آن متوجه نحوه زشت یك رفتار نادرست در اجتماع نیز خواهد بود.
● شاخص كردن رفتار درست
هنگامی كه كسی رفتار درست و محبت آمیزی نشان می دهد، آن را به كودك نشان داده و درستی آن را گوشزد كنید. برای مثال هنگامی كه در یك روز شلوغ و پر ترافیك كسی به شما اجازه می دهد اول بگذرید. یا سرعت خود را كم می كند تا شما بتوانید جای پارك بهتری را قبل از او انتخاب كنید، این رفتار درست را برای كودك شاخص كنید: «آن راننده واقعا لطف كرد كه اجازه داد اول پارك كنیم. علاوه بر آن هنگامیكه رفتار مشابهی از جانب كودك خود نسبت به سایرین و یا حتی خود شما دیده شد از تشویق كودك باز ننمانید و بگوئید برای چه كاری از او خوشحال و راضی هستید.
● ادراك كودكان تفاوت انسانها را به بازی می گیرد
خردسالان اغلب تفاوتهای فیزیكی و اخلاقی انسانها را نیز در ردیف تفاوت حیوانات و یا رنگهای متفاوت مداد شمعی طبقه بندی می كنند و در نتیجه از این تفاوت ها در بازی و شوخی استفاده می كنند. همه ما این را شنیده ایم كه كودكی در اشاره به یك مرد نسبتاً چاق با صدای بلند می گوید: «مامان آن آقا چرا حامله است؟»
این موضوع آگاهانه نیست و كودك واقعا نمی داند كه حرف او نادرست است و می تواند منجر به رنجش كسی شود. بهتر است در این مواقع با آرامش برخورد كرد. اگر كودكان در یك محیط اجتماعی چیزی خلاف ادب و یا ناراحت كننده خطاب به كسی می گوید، با آرامش موقعیت را برای او تشریح كرده و تفاوت ها را به او یادآور شوید.
می توانید بگویید: چرا چنین حرفی می زنی؟ چه چیز باعث شد این طور فكر كنی؟ سپس می توانید سوءتفاهم و خطای او را با آرامش تصحیح كرده و حتی او را تشویق كنید تا از آن شخص عذرخواهی كند.
نسبت به آموزش كودك از طریق رسانه ها حساس باشید
مراقب باشید كودك از رسانه ها چه دریافت می كند. امروزه بسیاری از برنامه های تلویزیونی و رسانه ها در بردارنده آموزه ها و كلماتی هستند كه تأثیر مخرب و منفی در تربیت كودك دارند.
كودكان اكثراً آن چه را در فیلمها و در تلویزیون ببینند كپی برداری كرده و در رفتار اجتماعی خود به كار می برند. این موضوع اغلب مشكل ساز است زیرا اكثر برنامه هایی كه كودكان امروز تماشا می كنند مناسب گروه سنی آنها نیست و آنان تصور درستی از آن چه رفتار بد برداشت می شود را ندارند. بنابراین ناظر سخت گیری بر ساعات تماشای تلویزیون در مورد فرزندتان باشید و همیشه آماده باشید در مورد آن برنامه ها با كودك تبادل نظر كنید. كتاب خواندن معمولا راه بی ضررتری است زیرا كتاب قابل پیش بینی و مطالعه قبلی است و می توان مطمئن بود كه چه مضامینی را به كودك منتقل می كند.
به كودك بیاموزید خواندن سایرین با اسامی خنده دار و توهین آمیز و یا محروم كردن سایرین از بازی می تواند به اندازه كتك زدن دردناك و بد باشد.
بین كودكان رایج است كه یكدیگر را با اسامی خنده دار بخوانند. به مسخره گرفتن نام و یا خصوصیات جنسی طرف مقابل مسلما بسیار دردناك و ناراحت كننده است. اگر دیدید كودكتان كس دیگری را با نام «كله گنده» صدا می زند سریعا مداخله كنید. به كودك خاطرنشان كنید كه حرف بسیار بدی زده است و شخص مخاطب بسیار ناراحت و رنجیده شده است.
«ببین چقدر او را ناراحت كردی؟ اشكهای روی صورتش را می بینی؟ تو باعث شدی كه او گریه كند ممكن است در حین حل مشكل به این حقیقت برسید كه شخص مورد خطاب كار نادرستی انجام داده است و كودك شما در پاسخ او را به این نام خوانده است. در این حالت می توانید بگوئید: بله كار او نادرست بوده است ولی آیا باید كار بد را با بدی پاسخ داد؟ اگر چیزی را می خواهی راه درست تر برای بدست آوردن آن چیست؟در این مواقع متوجه حالات و آزردگی كودك دیگر نیز باشید و مراقب باشید كه او احساس قربانی بودن نداشته باشد. می توانید كودك خود را تشویق كنید تا از او عذرخواهی كند.
● رقابت خانوادگی را متوقف كنید
جو رقابت و مسابقه در خانواده معمولا توجه و محبت بین اعضا را از بین می برد. ممكن است برای سرعت بخشیدن به روند تمیز كردن منزل در یك روز تعطیل بگوئید: «ببینم چه كسی سریع تر خانه را تمیز می كند.» این جمله تمیز كردن منزل را از جنبه یك كار گروهی و یك مشاركت خانوادگی بیرون آورده و به یك مسابقه تبدیل می كند. كودك نمی تواند درك كند چطور این رقابت و چالش می تواند با محبت همراه باشد و به اعضای خانواده به چشم رقیب می نگرد.
سمانه افشاری
منبع : روزنامه کیهان