الله الله در انتخاب اصحاب خود

۱) «باید بدانید که تبهکاران و جنایت پیشگان بیش از هر کس چشم طمع به شما دوخته اند و با اشخاص منحرف نفوذی در بیوت شما، با چهرههای صددرصد اسلامی و انقلابی، ممکن است خدای نخواسته فاجعه به بار آورند و با یک عمل انحرافی نظام را به انحراف کشانند و با دست شما به اسلام و جمهوری اسلامی سیلی زنند. الله، الله، در انتخاب اصحاب خود. الله، الله، در تعجیل تصمیمگیری، خصوصاً در امور مهمه. و باید بدانید و می دانید که انسان از اشتباه و خطا مأمون نیست. به مجرد احراز اشتباه و خطا از آن برگردید، و اقرار به خطا کنید؛ که آن کمال انسانی است، و توجیه و پافشاری در امر خطا نقص، و از شیطان است.» (پیام به اولین مجلس خبرگان رهبری)
۲) آن روزها که مهندس بحرینیان، فرمانده کمیته انقلاب اسلامی به شهادت رسید تنها چیزی که قابل باور نبود طراحی این ترور توسط یکی از اعضای شورای فرماندهی سپاه بود. فردی که به توصیه شهید محمد منتظری به واحد نهضت آزادی بخش سپاه راه یافته بود.
وقتی پس از اولین دیدارهای فرماندهان سپاه با حضرت امام، ایشان مرکزیت سپاه را نسبت به سید مهدی هاشمی بر حذر داشتند کمتر کسی -مثل نامه ۶/۸ آن حضرت به شیخ ساده لوح- متوجه خطر وی شد چرا که گذر زمان همواره استلزام درک حساسیت های این گونه است.
سید مهدی هاشمی برادر سیدهادی هاشمی داماد حسینعلی منتظری، اهل قهدریجان اصفهان طلبه قم و معمم بود. اما پس از بازگشت از سربازی چندان عمامه به سر نمی گذاشت. وی در اثر کم تجربگی وشتاب زدگی در برداشت های اسلامی دچار التقاط و روشنفکری خطرناک افراطی شده بود.
دستور امام به فرماندهی سپاه مبنی بر اینکه "مواظب مهدی هاشمی باشید" ابتدا به برکناری وی از مسئولیت واحد نهضت های آزادیبخش سپاه و سپس دست یابی به اطلاعات انبوهی از جنایات او و باند کثیفش در قبل و بعد از انقلاب اسلامی منجر شد.
برکناری هاشمی از عضویت در شورای فرماندهی سپاه اما جری تر شدن وی و انتقال سلاح ها و امکانات واحد نهضت آزادی بخش سپاه به مراکزی در اصفهان، قم و تهران را نیز در پی داشت.
وقتی شاخک های دستگاه اطلاعاتی کشور نسبت به وی و اطرافیانش حساس شد و به تدریج پرده از جنایات ایشان برداشت، همزمان دفاع منتظری از وی شدت گرفت: "به دنبال تصویب اساسنامه سپاه بدون واحد نهضت های آزادیبخش، مهدی هاشمی امکانات تسلیحاتی و اداری این واحد را با گرفتن تایید از آقای منتظری به تشکیلات جدیدی در بیرون از نهاد نظامی سپاه منتقل کرد. آقای منتظری همچنین وزیر اطلاعات را از انجام ماموریت خود از سوی امام (ره) برای ایجاد تغییر در سپاه قهدریجان و حل مشکلات سپاه منطقه اصفهان بازداشته بود"۱
هرچند شخصیت فقهی منتظری، سابقه درخشان مبارزاتی، زندان ها و شکنجه های زمان طاغوت وی اصرار عجیب وی بر بی گناهی و ورع و تقوای مهدی هاشمی را شگفت جلوه می داد اما کمی تامل راه گشای معمای این حمایت است.
وقتی محمد منتظری به شهادت رسید و اختیار بیت حسینعلی منتظری در دست هادی هاشمی -داماد وی- قرار گرفت، فرجام بیت منتظری مشخص بود. هادی کسی بود که "در دوران زندان در همراهی کامل با منافقین و مبارزه با عالمان مجاهد حتی در روزهای ماه مبارک رمضان و در مقابل مبارزان مسلمان روزه دار به پذیرایی از کمونیست ها می پرداخت و به رغم کسوت روحانیت با تراشیدن محاسن خود حتی اعتراض آقای منتظری (پدر همسر خود) را نیز برانگیخته بود" ۲
تأثیر بی بدیل هادی هاشمی بر منتظری امری است که حتی خود وی نیز بدان معترف است؛ در ابتدای دستگیری مهدی هاشمی و پس از مقاومت آقای منتظری در برابر دستگاه قضائی و اطلاعاتی در این مورد، وقتی حضرات آیات جوادی آملی و یزدی و همچنین اکبر ناطق نوری به منظور متقاعد کردن او به همراهی با نظام در پیگیری این پرونده با او گفت وگو می کردند به صراحت گفته بود: «آخر شما شرایط من را درک نمی کنید. من زیر فشار داخل خانه هستم.» ۳
اما حمایت های منتظری از مهدی هاشمی به همین جا ختم نشد. کار قائم مقام رهبری به جایی کشید که حاضر شد با اتکا بر مصونیت ناشی از مقامش حتی مسئولیت برخی از جرائم مهدی هاشمی را برعهده بگیرد و ملاقات با وزیر اطلاعات را به حضور متهم جنایتکاری مثل مهدی هاشمی در این ملاقات مشروط سازد.
«از این پس، رفتار آقای منتظری شکل حیرت آوری به خود گرفت. تا جایی که وقتی امام در نامه ای بسیار احترام آمیز خواستار «پاک کردن دامان او از ارتباط با مهدی هاشمی » و دادن اجازه پیگیری اتهامات او به عنوان فردی متهم به جنایات بسیار از قبیل قتل شدند، آقای منتظری با احضار مهدی هاشمی خطاب به وی گفت: «امام با نامه خودشان خواب را از چشمان من گرفته اند. من هم نامه ای نوشتم که خواب را از امام بگیرد. او حتی این سخن را در گفت وگو با مرحوم حاج سیداحمدخمینی هم تکرار کرد. منتظری در این نامه مهدی هاشمی را در عقل، تدبیر، مدیریت و تعهد و تقوا بهتر از وزیر اطلاعات و فرمانده سپاه دانست و ادله داد که مهدی هاشمی «فقط بز اخفش نیست و حاضر نیست کورکورانه مهره کسی شود.» آنچه به زعم آقای منتظری خواب را از چشمان امام می گرفت، مطالبی بود که آقای ری شهری وزیر وقت اطلاعات در خاطرات خود می نویسد که «قلم از نقل آن شرم دارد.» و حضرت امام فرموده بودند که نامه ایشان به من کپی نامه مهدی هاشمی است به او ۴
سرانجام مهدی هاشمی با پیگیری حضرت امام و حکم دادگاه ویژه روحانیت به اعدام محکوم شد.
۳) این روزها غم تبرئه متهم پرونده جاسوسی هسته ای چنان جان های مومنین به انقلاب را به خشم آورده که برخی در فکر تصمیمات غیر معقول افتاده اند.
کسی که جرمش به تصریح بالاترین مقام امنیتی کشور، کسی که خود از قضات ارشد دستگاه قضایی بوده و پرونده ای چون پرونده کرباسچی را قضاوت کرده است، احراز شده و اخبار جلسات محرمانه مسئولین نظام را به بیگانگان منتقل کرده به پشتوانه عالیجنابان رنگارنگ تبرئه شده است.
اما در این میان آزاردهنده ترین تحلیل ها از آن کسانی است که سابقه انقلابی پشتوانه های وی را به رخ می کشند. اگر اتهام جاسوسی موسویان اثبات شود، این سابقه درخشان و آن رنج های دوران سیاه طاغوت سخت یادآور مواضع قائم مقام رهبری در اوایل انقلاب و پرونده هایی از این دست در صدر اسلام است.
شاید بتوان استدلال ایشان را شبیه به استدلال اهل سنت در عدالت صحابه دانست که به جد از سوی اندیشمندان شیعه رد شده است.
۴) همیشه بزرگترین تهدیدها پتانسیل تبدیل شدن به بزرگترین فرصت ها را داشته اند. در این چند روز ائتلاف شوم دیگری -در مقیاس کوچکتر آنچه در انتخابات ریاست جمهوری نهم شکل گرفته بود-، در حمایت از متهم پرونده هسته ای در حال شکل گیری است. ائتلافی که محمد عطریانفر و محسن آرمین را کنار ناطق نوری می نشاند. با این تفاوت که بسیاری به خاطر موضوع این پرونده که جاسوسی و امنیتی است زبان به حمایت باز نمی کنند.
اگر با انتشار اسناد مذاکرات معاون مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت با بیگانگان، ملت ایران جاسوسی وی را تصدیق کند، باید تمام کسانی که آگاهانه به حمایت از وی پرداخته اند به محکمه قضاوت کشیده شوند.
هرچند هژمونی اختاپوس قدرت- ثروت، این درخواست را مضحک می نماید اما دستاورد دیپلماسی هسته ای دولت اصلاحات برای همیشه در حافظه تاریخی ملت ایران باقی خواهد ماند.

حسین همازاده

منبع : رجا نیوز