یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

حجت حجاب


حجت حجاب
حجاب به عنوان یکی از شعائر برجسته اسلام، موضوعی جالب توجه و مورد مناقشه بین اصحاب فکر، عالمان دینی و همچنین شهروندان جامعه دینی قرار گرفته است. حجاب همچنین بعد از رشد روز افزون پدیده بانوان محجبه در کشورهای غربی به یکی از چند مبحث مورد توجه مردمان مغرب زمین تبدیل شده تا جایی که جنبه های نظری و معرفتی در کنار جنبه های عملی و رفتاری آن مورد بررسی و مداقه دانشمندان و جامعه شناسان آن دیار قرار گرفته است.
حجاب دارای ابعاد مختلفی همچون معرفتی، دینی، تاریخی و نمادین است. حجاب به تعبیری روشن یکی از مرزهای نفوذ ناپذیر عالم اسلام با دنیای غیر است. ردپای حجاب در غرب حتی به حوزه های پسامدرنیسم، فمنیسم بومی و اسلامی، نماد و سبک شناسی و مسائل قدرت کشیده شده است.
این موارد فقط واجد یک مفهوم اند: قدرت و اهمیت حجاب.
حجاب بعد از تولدش در مشرق زمین هنوز هم در بسیاری از مناطق جهان نشانه زنده بودن سنت و دین است.
اما حجاب در نگاه غرب، نماد غیریت اسلام و همچنین نماد و مظهر ظلم به زنان مسلمان است.
این طرز تلقی ناصواب از حجاب در مواردی بسیار، احساسات ضد اسلامی آنها را بر می انگیزد.
حجاب در معنای کلی و عملی آن در غرب فرآیندی را سبب ساز شده است که فرد محجبه، آن را به عنوان نماد و شاخص موقعیت اجتماعی و هویت خویش قرار می دهد.
حجاب امروز به خصوص در غرب به واسطه موج گرایش به آن متضمن پیوندهای پیچیده علائق و باورهای فردی و سیاسی و مذهبی است. حجاب برای بسیاری نماد آشکاری از ایمان و عقیده شخصی آمیخته با مسائل دینی و فرهنگی است و برای بسیاری دیگر مبارزه ای سیاسی و عبادی علیه وضع موجود و مبارزه ای نمادین برای بهبود شرایط موجود.
حجاب هر چه باشد به مانند سایر تکالیف وابسته به اصول اسلام یک تکلیف است. تکلیفی به مثابه پرچمی که مشخص می کند چگونه باید زیست و برای تقرب به خدای خویش آن را باید رعایت کرد. البته حجاب هم نه تحمیلی بلکه انتخابی است. زیرا یکی از افتخارات دین اسلام این است که دین انتخاب است نه تحمیل. مگر نه اینکه نمی توان به زور آدمیان را با حجاب یا بی حجاب کرد. نمونه بارز آن شکست پروژه کشف حجاب اجباری رضاخان است. رضا شاه در پروژه اش شکست خورد. چون از مبانی ذهنی و فکری مردم که همانا ارادت قلبی به دستورات اسلام است، نا آگاه بود. اما فضای امروز متفاوت از فضای دیروز است. در کنار ادامه زمینه فکری و ذهنی مردم، حکومتی اسلامی هم بر مسند امور قرار دارد. اما پدیده ای به نام بدحجابی رخ نموده است.
شاید یکی از علت های این نابهنجاری نگاه گزینشی به دستورات اسلام باشد. اگر دستورات اسلام از زیر بنا به طور صحیح اجرا نشود، اجرای فرعیات آن هم محلی از اعراب نخواهد داشت.
البته به نظر می رسد تبیین و توجیه عقلانی (نگاه فلسفی) به حجاب لزومی نداشته باشد. زیرا نمی توان و نباید پای مدعیات فلسفه را به وادی پر شور ایمان کشاند.
موضوعاتی چون حق و تکلیف، علل ناکامی پروژه های کشف حجاب و رشد نا هنجاری های رفتاری در این مورد و مواردی دیگر موضوع گفت و گو با خانم دکتر زهرا کاشانیها استاد یار و مدیریت فرهنگی دانشگاه شهید رجایی قرار گرفت که حاصل آن پیش روی شماست.
▪ جایگاه حق و تکلیف در بحث حجاب چگونه است؟در این مورد می توان رویکردی فلسفی داشت؟
- اگر قرار باشد با رویکردی فلسفی به موضوع حجاب پرداخته و از مفهوم حق و تکلیف در این رابطه سخن بگوییم، سه دیدگاه را می توان مورد توجه قرار داد. البته قبل از اینکه این سه دیدگاه توضیح داده شود مناسب است درباره ی حق و تکلیف سخن بگوییم.
معمولاً ما این دو مفهوم را کنار هم می بینیم، بلکه گاهی مقابل هم. آنچه برای «من» حق تلقی می شود برای دیگری تکلیف است و هر حقی تکلیفی را در کنار دارد. مرد به عنوان همسر نسبت به زن (همسر) تکالیفی دارد و در کنار آن حقوقی برایش ایجاد می گردد و زن نیز تکالیفی نسبت به همسرش دارد که متقابلاً حقوقی را می طلبد.
والدین و فرزندان هم به همین نحو اند.
حقوق فرزندان بر پدر و مادر و تکالیف پدر و مادر بر فرزندان. دو همسایه نسبت به هم حقوقی دارند و تکالیفی و هر دو انسانی که به نحوی با هم سروکار دارند حق و تکلیف برایشان وجود دارد.
سه دیدگاهی که درباره ی حجاب می توان در نظر گرفت:
۱) حجاب حق زن است و باید از این حق خود دفاع کند و نگذارد که به حریم «حقش» خدشه ای وارد شود، لذا دیگران باید این حق را مراعات کرده و تکلیفشان این است که حرمت این حق را حفظ کنند.
۲) حجاب حق اجتماع است، از جمله همسر و خانواده و زن مکلف است که حقوق جامعه و خانواده را مراعات نماید. از بین بردن حقوق دیگران جرم و گناه است که باید جلوگیری شود.
۳) حجاب نه حق زن است و نه حق اجتماع و همسر و فرزندان، بلکه حق الله است. لذا در صورت راضی بودن خود زن یا همسر و یا فرزندان، خواهران، برادران، پدر و مادر و جامعه در نبودن حجاب، این رضایت بی فایده بوده و باید حق الهی مراعات شود.
البته موارد سه گانه هیچکدام با هم مغایرت ندارند. حجاب حق زن است چون بوسیله آن زن می تواند حریم خود را محفوظ نگه دارد و بر دیگران تکلیف است که به حریم او تخطی و تجاوز نکنند. از طرفی حجاب حق اجتماع است، چرا که سلامت اجتماع تا حدود زیادی وابسته به حفظ این حریم است. لذا در این صورت بر زن تکلیف است که محافظ سلامت اجتماع باشد. زیرا خود و وابستگانش در آن زندگی می کنند. از طرفی حجاب حق الهی است و هم زن و همه جامعه باید امانت دار این حق الهی باشند و زن در این راستا «امانتدار» به تمام معنی است و چه بسا یکی از مصادیق بارز آیه امانت باشد که:
«انا عرفنا الامانه الی...
و این امانت الهی را که زمین و آسمان و کوهها نتوانستند حمل کنند بر دوش انسان «زن» قرار گرفت و زن با اختیار و با قبول فطری آنرا پذیرفت.
با این رویکرد، حدود و ثغور حجاب را باید شناخت که غیر از درک وجدانی، روایات صحیح و قرآن مجید آن را مشخص کرده است. ضامن اجرای این حق و آن تکلیف، وجدان انسان، وعده خداوند متعال و حفظ بار امانت الهی و نهایتاً کسب رضای خداوندی است.
▪ آیا سخن گفتن از گزاره هایی چون «حجاب ساخته پرداخته مردان است برای ادامه سیطره خود بر زنان، قابل تامل است؟
- البته به نظر بنده در مواردی که رویکردی سخت گیرانه و افراطی در کار بوده می توان چنین تصور کرد که عده ای برای حفظ منافع خود، زنان را به انزوا کشانیده و بر این مسأله دامن زده باشند. ولی در کل این فرضیه صحیحی نیست. زیرا در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شاید به نفع مردان بوده که زنان را بیش از حد معمول و معقول به اجتماع بکشانند، چنانچه هم اکنون در روزگار خود ما در آگهی های تبلیغاتی جهت استخدام بانوان از کلماتی استفاده می شود که زن را به دنبال دارد. دیدگاه دین در این باره مشخص است و ادله مذهبی تسخیر طرفین زن و مرد را در نظر گرفته است. آنچه می توان گفت این است که به قول ویل دورانت زن به صورت فطری درک کرده که باید حفظ حریم کند تا ارزش های انسانی اش نه تنها به خطر نیفتد و شخصیت والای او شناخته شود (یعرفن) و ارتقاء و غنای لازم را از نظر روحی و روانی پیدا کند، بلکه در ضمن فرصت طلبان و سودجویان اعم از زن و مرد هم نتوانند از او استفاده ابزاری نمایند.
▪ چرا پدیده کشف حجاب اجباری و حجاب اجباری هر دو ناموفق می نمایند؟
- انسان موجودی است که هر گاه مسائلی برای او تبیین عقلی شود و فلسفهِ آنرا بداند آن مطلب را اگرچه برایش شاق باشد می پذیرد. شما ببینید رسیدن به هر سعادتی و هر گونه رشد سخت است. آیا درس خواندن کار راحتی است؟ مسلماً برای طی مدارج علمی باید خیلی تلاش کرد تا به هدف رسید. آیا رسیدن به کرامت های انسانی راحت است؟ یقیناً برای انسان کامل شدن باید سختی ها و مبارزه های بی شماری با نفس انجام داد. همینطور است رسیدن به سعادت واقعی نه کاذب و مجازی.
سعادتی که هم دنیا در آن باشد و هم آخرت.
باید تلاش کرد و زحمت کشید. هر مکرمت و بزرگی ای همراه با صعود است و بلندهمتان یقیناً برای رسیدن به آن موانع را طی می کنند، اگرچه سالیان سال طول بکشد.
اگر مسائل حجاب به شکل متقن و منطقی و دور از افراط و تفریط با ذکر دلایل و در عین حال فرهنگ سازی دولت برای اشخاص تبیین گردد، نوعاً می پذیرند، مگر اینکه خاطره ای بد یا اثری نامطلوب و یا مطلبی دیگر در ذهن افراد نقش بسته باشد.
جوانی که می بیند مثلاً مادر یا یکی از بستگانش ظاهرا حجاب را مراعات می کنند ولی از نظر اخلاقی و رفتاری مراعات مسائل بسیاری را نمی کنند، چقدر انتظار دارید او حجاب را بپذیرد؟
حجاب و عفاف و اخلاق و رفتار پسندیده، توأمان باید شخصیت انسان را بسازد. الگوسازی بسیار مهم است. باید در جامعه شخصیت هایی را معرفی کرد که در عین حفظ حجاب، مدارج علمی و اخلاقی را در سطوح بالا طی کرده اند تا جوان ببیند که حجاب و عفاف او نه تنها مانع رشد بلکه سبب ترقی او بوده و مورد احترام جامعه نیز قرار گرفته است.
رسانه های ما در این رابطه کاری نکرده اند و یا کم کار کرده اند. فیلم های صدا و سیما را نگاه کنید؛ خوب نیست بگویم ولی نوعاً – استثنا هم دارد – هرچه زن معتاد و بی سواد است، باحجاب نشان داده می شوند – گویا تعمدی در این کار است – و هر چه زن تحصیل کرده و با شخصیت با شکل و شمایل....
خوب وقتی سیاست درستی در پشت برنامه های رسانه ها نباشد چه انتظاری باید داشته باشیم؟!
این فقط در مورد حجاب نیست، نماز هم همینطور است. گزاره های دیگر دینی هم چنین سرنوشتی دارند. مرتب می گوییم چه کنیم تا جوانانمان دین گریز نشوند. رفتارمان را درست کنیم، اسلام واقعی داشته باشیم. فلان شخص جای مُهر بر پیشانی دارد ولی بد دهن است. در صف اول نماز جماعت می ایستد ولی عفت نگاه ندارد یا با همسر و فرزند بداخلاقی و بدرفتاری می کند. او دین را بد فهمیده است.
باید لایه های مختلف دین را مراعات کنیم. عدالت اجتماعی از مهم ترین مسائلی است که می تواند افراد را به دین راغب کند که بطن دین هم جز این نیست.
بله؛ هم کشف حجاب اجباری برای کسی که حجت حجاب بر او تمام شده قابل پذیرش نیست و هم محجبه کردن کسی بدون فرهنگ سازی صحیح امکان پذیر نمی باشد. (فرد منافعی ظاهری را باید با تمام وجود لمس کند که حجاب چقدر به او آرامش و شخصیت می دهد و کسب رضای خداوند خود بالاترین لذات است.)
▪ علل تفاوت بین تلقی فرد از حجاب با تلقی حکومت از حجاب چیست؟
- با توضیحاتی که در سؤال فوق دادم فکر می کنم مطلب روشن است. حکومت ها متفاوتند. نمی توان هم هدف یک جور داشت و بعد هم جوری دیگر نتیجه گیری کرد. در حکومت هایی که جامعه با نظام آن هم راستا نیستند تلقی فرد از حجاب و حکومت از حجاب متفاوت است ولی اگر اینها همگون و هم راستا شوند وضع فرق می کند. لذا حکومت ها باید در دل افراد رسوخ کنند تا مردم آنها را از خود بدانند. هرچه این قرب بیشتر باشد موفقیت به همان میزان بیشتر خواهد بود.
▪ دخالت سیاست در حجاب به عنوان امری دینی و عقیدتی امری به صواب است؟
- همانطور که گفتم، اگر دولت ها و ملت ها در یک راستا حرکت کنند و مورد تأیید هم باشند دخالت دولت عین دخالت مردم است و برعکس. و اینکه گفته می شود کشورهایی مثل پاکستان و ترکیه که علیرغم عدم دخالت دولت و حتی اعمال زور علیه ترک حجاب، باز رشد بانوان محجبه مشاهده می شود قابل توضیح است. چه بسا اگر کمک های دولت و مساعدت های آن بود شاید وضع هم بهتر و هم منطقی تر و حجاب با انطابق بیشتر بر شرع مراعات می شد. و نیز در کشور ایران با یکی بودن سیاست دولت بر اعتقاد ملت در امر حجاب، خوشبختانه شاهد رشد افراد محجبه بسیار هستیم که عملکرد بهتر دولت در راستای عدالت، وضع را بهتر نیز خواهد کرد.
▪ آیا حجاب حق زنان است و حد مردان؟ برداشت خود را در مورد این جمله بفرمایید.
- تأیید می کنم که حجاب هم حق زنان است و هم حق جامعه که مردان هم قسمتی از افراد جامعه هستند و می تواند حدی هم برای زنان باشد و هم برای مردان تا حریم ها به اندازه ی کافی حفظ گردد.
▪ محورهای پیشنهادی شما به عنوان محورهای نو در بحث حجاب جهت مطالعه و تحقیق کدامند؟
۱) اصلاح دین شناسی در مردم. ایجاد دین باوری در آنها.
۲) جلوگیری از سخت گیری های بی مورد و تفهیم هرچه بیشتر فلسفه حجاب.
۳) ارزش حجاب برای آقایان معلوم گردد. بطوریکه زنان محجبه برای آنان ارزشمند باشند.
۴) مورد ۲ از سطح دبستان و راهنمایی شروع شود و در دانشگاه به اوج خود برسد.
۵) جذب و انتخاب دانشجویانی که واقعاً دارای پوشش اسلامی هستند و نیز کارمندان بیشتر تأکید شود.
۶) احترام به اینگونه افراد بیشتر شود.
۷) فیلم ها در جهت ارزش دهی بیشتر این افراد باشد(محجبه) و نیز الگو دهی از زنان فرهیخته و دانشمند با پوشش اسلامی بیشتر شود.
۸) از نوشتن کتابهای سخیف با دلایل واهی آن هم به دست آقایان که فقط با حفظ منافع خود دست به نگارش می زنند ممانعت شود.
۹) تدوین کتب رمان و داستان با این دقت که علت اینکه افرادی حجاب را آگاهانه انتخاب کرده اند، چیست.
۱۰) تدوین فیلم هایی که بیانگر این مطلب باشد زن ربایی ها، تجاوزها، اسیدپاشی ها و... در مورد افراد بی حجاب و بدحجاب بوده است.
۱۱) مسابقات فیلنامه نویسی، کارتون سازی، انیمیشن سازی، فیلم های کوتاه و بلند در جهت باور داشت حجاب.
۱۲) تصحیح کتب درسی و تدوین درس هایی که ارزش گذار بر مسأله حجاب باشند. از سطح دبستان آغاز شود.
۱۳) قرار دادن معلمین متدین و معتقد و حجاب باور از دوران دبستان و راهنمایی تا دبیرستان در مراکز آموزشی.
۱۴) نوشتن کتاب هایی با روش مناظره و در نتیجه رسیدن به ارزشمندی حجاب.
۱۵) نوشتن کتاب های روانشناسانه و جامعه شناسانه و نیز فیلنامه هایی (روانشناسانه و جامعه شناسانه) در ارزشمندی حجاب.
۱۶) تدوین سیر مطالعاتی حجاب و عفاف برای گروه های سنی مختلف.
۱۷) چرا حجاب را برگزیدم؟ کتابی در این زمینه به شکل های برهان یا رمان نوشته شود.
۱۸) مطرح کردن و مصاحبه با زنان محجبه در صحنه های علمی بعنوان الگو از کشورهای مختلف و ایران.
۱۹) برگزاری کارگاه هایی برای تبیین فلسفه حجاب و عامل شدن به آن.
۲۰) عرضه لباس حجاب، چادر، مقنعه روسری و... با تخفف بالا و حتی نصف قیمت با سوبسید دادن دولت و خیرین متدین.
۲۱- تشویق و ترغیب هرچه بیشتر محصلین محجب و بهادادن واقعی به آنها در مدارس و اماکن مختلف حتی پارک ها، سینماها و...
۲۲) گذاشتن اردوهایی در همین زمینه و نیز سرودهایی در جهت ارزشمندی حجاب و عفاف.
۲۳) برگزار کردن کلاس هایی در فلسفه احکام مختلف و حجاب.
۲۴) راه اندازی تالارهای گفتمان در مورد حجاب در سایت های مختلف.
نام گفت و گو شونده: زهرا - کاشانیها
خبرنگار: سعید - بابایی
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید