پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

دیپلماسی پارلمانی و ضرورت‌ها


دیپلماسی پارلمانی و ضرورت‌ها
پس از انتخاب آقای دکتر علی لاریجانی به عنوان رئیس مجلس شورای اسلامی و با عنایت به سوابق گران قدر ایشان در عرصه دیپلماسی بین‌المللی، این انتظار از مجلس شورای اسلامی پیش آمد تا بتواند گره‌گاه‌های روابط خارجی ناگشوده را با توجه به عنوان ضلع سوم ارتباطات دیپلماتیک فعال کند. وزارت خارجه به عنوان اصلی‌ترین مسوول توسعه و حفظ روابط دیپلماتیک و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به عنوان پیش‌برنده و مسوول پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران می‌توانند یاری توانمند بیابند تا با اتصال تلاش‌هایشان با مجلس به ویژه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بر سطح، گستره و تاثیر این روابط بیفزایند.
بدون تردید باید باور کرد که این روزها در عرصه روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران در جهان روزهای سخت و پرتلاشی در پیش است و کشور نیازمند تجهیز منابع و همیاری و همکاری در همه امور به ویژه عرصه سیاست خارجی است که غالبا کمتر مورد تزاحمات جناحی و سیاسی قرار می‌گیرد و انتقادات با نگاهی سازنده‌تر بیان می‌شود. پس از صدور دستور مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) درخصوص تشکیل شورای روابط خارجی انتظار می‌رفت که این شورا بتواند با تبیین و تدقیق در عرصه‌های مختلف موردنیاز دیپلماسی کشور به عنوان دیده‌بانی توانمند راهکارهای سازنده‌ای را به وزارت خارجه ارائه کند. اما هرچه بیشتر دقت می‌شود کمتر می‌توان آثار و نشانه‌ای از تاثیر آن در عرصه دیپلماسی و روابط خارجی کشور یافت. اینجاست که ضرورت حضور مجلس شورای اسلامی را بیش از پیش می‌توان احساس کرد. اما این حضور دارای چند مولفه و چند ضرورت است که برخی از آنها ذیلا خواهد آمد.
۱) شخصیت داخلی و خارجی رئیس مجلس شورای اسلامی باید به عنوان اصلی‌ترین و محوری‌ترین گرانیگاه تلاش‌های دیپلماتیک مجلس شورای اسلامی قرار گیرد. ورود آقای دکتر علی لاریجانی به مجلس و انتخاب ایشان به عنوان رئیس به یکباره حجم انتظارات از مجلس را برای ورود به عرصه‌های دیپلماتیک در داخل و خارج افزایش داد. ادامه نقطه‌نظرات صریح و روشن و جهت‌گیری‌های دقیق وی در عرصه روابط خارجی در ایجاد این نگاه بسیار موثر بوده است درحالی که اتفاق قابل ملاحظه‌ای در تخصصی‌ترین کمیسیون مجلس رخ نداده است. پس اگر قرار است رویکرد مجلس به افزایش ظرفیت دیپلماسی پارلمانی معطوف شود باید بر محوریت نظرات و ایده‌های دکتر لاریجانی متمرکز شود و همانگونه که مجلس هفتم با رویکرد فرهنگی رئیس آن، مجلس ششم با رویکرد سیاست داخلی رئیس آن و مجالس پیشین با نگاه جدی به رئیس و شرایط سیاسی و اجتماعی آن جهت‌گیری و نشانه‌یابی شده است.
۲) این حضور و تاثیر نباید به‌هیچ‌وجه مزاحم برای سایر اضلاع تلقی شود. جایگاه قانونی مجلس به‌هیچ‌وجه عنصر دخالت را نه در عرصه دیپلماسی پارلمانی بلکه در هیچ امری برنمی‌تابد. تقنین و نظارت به عنوان دو عنصر اصلی وظایف برشمرده از سوی قانون اساسی برای مجلس به قدر کافی این فرصت را برای مجلس فراهم می‌آورد تا بتواند بر امورات مهم کشور نظارت کافی داشته باشد و از ایجاد اصطکاک‌های بی‌حاصل جلوگیری نماید. بنابراین ورود مجلس به این عرصه می‌تواند تکمیل‌کننده جهت‌گیری‌ها و سیاست‌ها باشد نه مانع و دافع آنها. پس عنصر ضروری در این عرصه هماهنگی و همیاری اجزا با هم خواهد بود. البته این امر به معنای تبعیت محض از سیاست‌های موجود نیست بلکه ارائه راهکارها یا ایجاد ظرفیت‌های جدید، باید در راستای راهبردهای سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران باشد.
۳) امروزه برکسی پوشیده نیست که در بسیاری از کشورهای دموکراتیک جهان نقش مجالس در عرصه‌های بین‌المللی در اموری چون تلاش برای توسعه صلح جهانی، حفظ محیط زیست به عنوان یک اصل و ضرورت، افزایش سطح همکاری‌ها بین ملت‌ها، دفاع از حقوق شهروندی و به‌ویژه پافشاری بر عنصر دموکراسی روز به روز در حال افزایش است. جمهوری اسلامی ایران نیز از این امر مستثنی نیست. چراکه به عنوان دموکراتیک‌ترین کشور منطقه که براساس انتخاب مردم اجزای مختلف حاکمیت آن تعیین گردیده، می‌تواند از ظرفیت نمایندگان مردم برای تبیین و تشریح دغدغه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی بهره ببرد. نقش و جایگاه نهادهای بین‌المللی پارلمانی نیز یقینا به مدد آن خواهد آمد. حضور موثر در اجلاس‌های بین‌المللی و رفت‌و آمدهای پارلمانی می‌تواند به وضوح به این جهت‌گیری کمک نماید. به‌طور مثال امروزه بحث توافقنامه امنیتی میان آمریکا و عراق در زمره پیچیده‌ترین امور سیاسی منطقه جای گرفته است. نقش مجلس عراق در تصویب یا رد آن می‌تواند به توسعه امنیت یا بقای اشغالگران برای دهه‌های طولانی منتهی شود. ارتباط موثر با پارلمان عراق و تشریح دیدگاه‌های نمایندگان ملت ایران می‌تواند به جهت‌گیری صحیح و مبتنی بر منافع ملی و منطقه‌ای عراق منجر شود.
۴ ) متمرکز ساختن دیپلماسی پارلمانی بر موضوع آمریکا از نقاط ضعف و خطاهای استراتژیکی است که هر از چند گاهی احیا شده و با حالتی مضطرب و نگران در پی ارزیابی واکنش‌ها و اظهارات موافقان و مخالفان خویش می‌باشد و آهنگ و تصویر خود را با این واکنش‌ها تنظیم می‌نماید. به‌نظر من این تمرکز ناشی از ارزیابی‌های غیرواقعی از روابط بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات‌متحده آمریکاست. سوال اساس اینجاست چه تحول ویژه‌ای در رفتار و گفتار آمریکاییان تاکنون رخ داده است؟ آیا رفتار نمایندگان مجلس آمریکا نشان از حمایت‌های آشکار و نهان و پردازش زیرساخت‌های تهاجم سیاسی، تبعیضی و اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران نیست؟ پیشنهاد و تصویب طرح‌های مختلف، ایجاد فشار اقتصادی و تهاجم پی‌درپی بر جایگاه سیاسی ایران در عرصه روابط بین‌الملل نشانه‌های روشنی از جهت‌گیری‌های غیرقابل توجیه مجلس نمایندگان آمریکا نیست؟ این نشانه کاملا غلط و انحرافی عمدی است یا سهوی؟ رجالی در داخل گمان می‌کنند که همه مشکلات سیاسی و اقتصادی ما در صورت تنظیم مجدد روابط با آمریکاییان قابل حل خواهد بود در حالی‌که هیچ آدرس روشنی از عملکرد مثبت و قابل توجه آمریکایی‌ها در این خصوص ارائه نمی‌کنند.
۵) به نظر می‌رسد افزایش ظرفیت دیپلماسی پارلمانی به سمت حل و فصل مسائل منطقه‌ای با استفاده از افزایش ظرفیت گروه‌های دوستی میان نمایندگان مجلس شورای اسلامی با طرف‌های مقابل و خارج ساختن این ارتباطات از حالت نمایشی به صورت عملیاتی قطعا بسترساز ارتقای جایگاه مجلس در عرصه دیپلماسی خواهد بود. تسری این ارتباط به سمت کشورهای آفریقایی، اروپایی می‌تواند بر قدرت تاثیر آن افزوده و سهم مجلس را در این خصوص به میزان قابل ملاحظه‌ای ارتقا بخشد
۶)‌ و آخر آنکه کمیسیون تخصصی مجلس می‌تواند با نظارت ویژه بر عملکرد نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور و اعزام هیات‌های نمایندگی به‌صورت کاملا هدفدار، اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان را دنبال نموده و از تشکیل یا تقویت غده‌های مخالف خارجی جلوگیری نماید. به هر ترتیب باید پذیرفت معذوریت و محدودیت‌های وزارت خارجه در مجلس کمتر دیده می‌شود یا به تعبیری مجلس فارغ‌البال‌تر می‌تواند نسبت به موضوعات بپردازد پس باید قدر این فرصت بی‌نظیر را دانست و بر توانایی و قابلیت آن پای فشرد.
جواد جهانگیرزاده
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس
منبع : روزنامه کارگزاران