دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


مفاهیم و ماهیت در گردشگری


مفاهیم و ماهیت در گردشگری
دنیای ما ، دنیای پر از شگفتی ها و جاذبه هاست. کشورهای مختلف با فرهنگ های متفاوت، شهر های کوچک وبزرگ، با آداب و رسوم و ابنیه گوناگون،با طبیعت متنوع و رنگا رنگ، مردمان دیگر کشورها را به میهمانی خود فرا می خوانند و صنعت جهانگردی این رابطه را تسهیل و تحکیم بخشیده است. جهانگردی پلی بین کشورها و فرهنگهای دور و نزدیک ایجاد نموده و پیوند دهنده انسانها و ملتها با یکدیگر است.
جهانگردی ما را به دنیای دیگری می برد ، با فرهنگ،سیایت،جامعه ، تکنیک و طبیعت های تازه آ شنا میسازد و ذهن و اندیشه هایمان را توسعه می بخشد،جهانگردی به توسعه اقتصادی ،سیاسی و فرهنگی-اجتماعی یاری می دهد. موجب اشتغال زای و درآمد آ فرین است.دوستی و صلح بین کشورها را فراهم می سازد و موجب ارتقاء سطح دانش و آگاهی انسانهاست.
متاسفانه آمار گویای سهم بسیار اندک ایران از درآمد جهانی گردشگری به رغم جاذبه های بسیار بالای آن است، و شواهد نشان می دهد که گردشگری ما هنوز نتوانسته بازار شایسته خود را بدست آورد واین امرنه به دلیل فقدان جاذبه های طبیعی یا آثار باستانی و یا شرایط آب وهوایی است، بلکه صرفا محصول بینش مدیریت ونرم افزار موجود در این صنعت است.
جهان جاذبه های گردشگری ایران را به فراموشی سپرده است.و این استعدادها و توانمندیهای خداداد در آستانه قرن ۲۱ و تحقق دهکده جهانی،بر گردشگران ناشناخته مانده است،دولت که باید سیاست گذار کلان و ارائه کننده استراتزیهای روشن وعملی این صنعت باشد وبستر های معرفی و رشد پایداراین صنعترا فراهم کند،هنوز درگیر پاره ای کارهای اجرایی خود در این صنعت است،بعضی از مسائل امنیتی ، اجتماعی و فرهنگی ناکارآمد ،حرکت این صنعت رادر ایران کند وکندتر میکند و این در حالی است که صنعت گردشگری جهان رشد شتابانی را آغاز کرده است.گردش اقتصاد پولی و منافع فراوان صنعت گردشگری،حجم عظیمی از مبادلات تجاری بین المللی را به خود اختصاص داده است،و کشور های مختلف با آگاهی از در آمدسرشار گردشگری اهمیت ویژه ای برای این صنعت قایل هستند.اما کشور ایران با توجه به جاذبه های عمومی گردشگری خود، مانند،مکانهای تاریخی و دیدنی منحصربه فرد و جاذبه های مذهبی و قومی خودکه برای بسیاری از گردشگران دنیا جذاب است،نتوانسته از این درآمد بالای اقتصادی سهمی ببرد.به نظر نگارنده تا زمانی که در کشور در آمدهای نفتی وجود دارد سهم درآمدعظیم گردشگری نادیده گرفته شده وبه آن توجه جدی نمی شود .در کشور ما نفت با ساختارهای اقتصادی عجین شده.به هر حال بسیاری از مسئولان کشور هنوز بادیدی منفی به این صنعت می نگرند و می اندیشند که در عرصه اقتصادی سودآوری یک کارخانه بیشترازحوزه هایی مانند گردشگری است،با نگا هی کلی به صنعت گردشگری در کشور می توان ضعف آن را در دو جنبه فرهنگی وزیر بنایی تشخیص داد.
▪ از نظر فرهنگی:
بسیاری از مسئولان و مردم به گردشگری با دید منفی می نگرند و پذیرای گردشگران نیستند،اما گردشگرانی که به کشور وارد می شوند،با توجه به قوانین و به قصدآشنایی با تاریخ و فرهنگ ما وارد ایران می شوند،بسیاری ازکشورها مانند مالزی،تونس، سنگاپور،ترکیه ، امارات و عربستان و .. از این صنعت استفاده مثبت برده اند و در آمد حاصل از گردشگری سهم قابل توجهی در توسعه اقتصادی کشورها داشته است.
ازجنبه های اقتصادی نیزکشورما دربحث ساختارهای زیربنایی این صنعت مانند: قوانین گردشگری، تاسیسات حمل و نقل، راهها وهتل ها، عدم سیا ستگذاری وبرنامه ریزی مناسب، روشها ونظام های مدیریت سنتی، کمبود نیروی انسانی متخصص ، منجمله در رده مدیریت(عدم آشنایی با کردشگری)، عدم سرمایه گذاری بخش خصوصی، پایین بودن درجه توسعه یا فتگی کشورو... دچار مشکلات اساسی است. به نظر می رسد تنها راه برای حل مشکل صنعت گردشگری واستفاده ازدرآمد های آن ایجاد یک عزم ملی در کشوراست که نیازمند آموزش از مقطع خانواده وتحصیلات ابتدایی و... است، کشورهای پیشرفته مانند اسپانیا ، فرانسه،امریکا، آلمان و... این صنعت حرف اول رادر اقتصاد آنها می زند،با ایجاد یک عزم ملی در کل کشور پذیرایی ازیک میهمان راتکلیف ملی قلمداد می کنند.
● مفاهیم و واژگان:
اصولاً بحث درباره اصطلاحات فنی در هر حوزه علمی و ارائه تعریف یا چارچوبی مشخص از این مفاهیم ضروری است؛ زیرا تعاریف، اساس مفروضات، نظریه‌ها و نظریه‌پردازی‌ها قرار می‌گیرد. تاکنون درباره گردشگری و مفاهم آن تعاریف متعددی ارائه شده است. این فقدان توافق از یک طرف منعکس کننده پیچیدگی گردشگری و از طرف دیگر ناشی از این حقیقت است که اشخاص ذی‌نفع یا فعالان مختلف در این قلمرو، هر یک از دیدگاه خود به آن می‌نگرند و انتظارات خاصی دارند و بر همین اساس به تعریف گردشگری و سایر اصطلاحات مرتبط با آن می‌پردازند (کاظمی،۱۳۸۵ ،۱۲ ) در حالی که تعاریف اولیه عمدتاً بر گردشگری به عنوان یک مولد اقتصادی توجه داشتند، معانی اخیر مفهومی کاملاً وسیع‌تر را پوشش می‌دهند. دیدگاه‌های جدید احتمالاً ناشی از افزایش دانش بشر درباره ابعاد گردشگری است، چون امروزه ثابت شده که گردشگری واقعاً پدیده‌ای چند وجهی و بسیار پیچیده است. (گان، ۲۰۰۲: ۸-۹) با وجود تعاریف متعدد ارائه شده، بسیاری از محققان، صاحب‌نظران و مجامع علمی – تحقیقاتی بین‌المللی، تعریف فنی سازمان جهانی گردشگری را پذیرفته و آن را به رسمیت شناخته‌اند (کاظمی، ۱۳۸۵: ۲۰).
واژه توریسم برای اولین بار در سال ۱۸۱۱ در مجله ای انگلیسی به نام اسپورتینگ ماگازین (مجله ورزشی ) مطرح شد.در ان زمان این لغت به معنای مسافرت به منظور تماشای آ ثار تاریخی و بازدید از مناظر طبیعی برای کسب لذت به کار می رفت.چنین پیداست که واژه توریسم در گذشته بنا به طرز اندیشه زمان بیشتر بار معنایی لذت بردن و تفنن داشته است –چنان که رائول بلانشار می گوید:توریسم یعنی مسافرت به منظور بهره برداری از مناظر زیبای کشوری یا نا حیه ای که مورد بازدید قرار می گیرد.
اصطلاح توریست از قرن ۱۹ معمول شد.در آن زمان اشراف زادگان فرانسه می بایست ، برای تکمیل تحصلات و کسب تجربه های لازم زندگی اقدام به مسافرت می نمودند این جوانان در آن زمان گردشگر نامیده می شدند و بعدها این اصطلاح در مورد کسانی به کار می رفت که برای سرگرمی و وقت گذرانی و گردش به فرانسه سفر می کردند و بعدها باتعمیم بیشتر به کسانی اطلاق می شد که اصولا به این منظور سفر می رفتند.کم کم توریسم به زبانهای دیگر دنیا وارد شد وازآن واژه توریسم به وجود آمد ، برای اولین بار در سال ۱۹۲۵ کمیته مخصوص آمارگیری مجمع ملل افراد زیر را گردشگر شناخت:
۱) کسانی که برای تفریح و دلایل شخصی یا مقاصد پزشکی و درمانی سفرمی کنند
۲) کسانی که برای شرکت در کنفرانسها ، نمایشگاهها، مراسم مذهبی، مسابقات ورزشی و از این قبیل کشورهای دیگر میروند.
۳) کسانی که به منظور بازاریابی و امور بازرگانی مسافرت می کنند
۴) افرادی که با کشتی مسافرت می کنند و در بندری در مسیر راه تا ۲۴ ساعت اقامت می نمایند.(منشی زاده ۱۳۷۶ ۱۰)
و چادویک می گوید، گردشگر کسی است که برای یک دوره ۲۴ ساعته یا بیشتر به کشوری غیر از محل اقامت خود مسافرت میکند.
در هر حال در سال ۱۹۳۷ هیئت کارشناسان آمار جامعهٔ ملل در جهت تعریف ”جهانگرد“ گام برداشت. به نظر این هیئت به همهٔ افرادی که به منظور تفنن و لذت بردن به‌مدت ۲۴ ساعت و بیشترو کمتر از یک سال محل اقامت دائم خود را ترک می‌کنند جهانگرد می‌گویند. اما هیئت مزبور افرادی را که به منظور اشتغال به کار یا حرفه‌ای به کشور دیگری وارد می‌شوند، مسافران عبوری و دانشجویان مقیم یک کشور را جهانگرد نمی‌شناخت.
اتحادیهٔ بین‌المللی سازمان‌های رسمی مسافرتی تعریف فوق را پذیرفت، ولی پس از برگزاری نشست‌های دوبلین در سال ۱۹۵۰ و لندن در سال ۱۹۵۷، توصیه نمود که دانشجویان نیز در شمار جهانگردان قرار بگیرند و میان مسافران عبوری و جهانگردی تفاوت قائل شوند. این توصیه در نشست سازمان ملل‌متحد در مورد جهانگردی و مسافرت‌های بین‌المللی، که در سال ۱۹۶۳ در رم تشکیل گردید نیز پذیرفته شد. این تعریف جدید که همهٔ دولت‌ها آن را پذیرفتند به ایجاد ضابطه‌ای برای آمارگیری جهانگردی و بنابراین، بررسی وضع بازارهای جهانگردی کمک بزرگی نمود.
سازمان جهانی جهانگردی ، گردشگری را در قالب دیدار کنننگان تعریف کرده است:
"بازدید کنندگان یا دیدار کنندگان کسانی هستند که به کشور دیگری غیر از کشور محل اقامت خود وارد میشوند و مقصودی به غیر از آ نچه در کشور خود داشته اند پیگیری می نمایند ، این گروه شامل گردشگران دیدارگر میان روزی (کسانی که به گشت های کوتاه تفریحی ) می روند نیز می گردد.جهانگردان کسانی هستند که حداقل یک شب و حد اکثر یک سال را در کشور مقصد می گذرانند و هد فشان سر کرمی تفریح سلا متی و کسب آرامش مطالعه زیارت یا ورزش و امثالهم می باشد.دیدارگران میان روزی نیز کسانی هستند که کمتر از یک شبا نه روز با هدف سرگرمی و تفریح صرف سفر می نمایند".
با گذشت زمان و تحولاتی که در زندگی اجتماعی و فر هنگی جامعه اروپایی سده بیستم روی داد ، در واژه توریست وتوریسم دگرگونی به وجود آمد و تعریف نگاران و فرهنگ نویسان نیزبه کسی توریست می کفتند که برای تجدید نیرو رفع خستگی و خود سازی از راه آ شنایی با اقوام و ملل گوناگون و شناخت پدیده های هستی به مسافرت می رود.لزوم ارزیابی دقیق درآ مدها و هزینه های توریسم در یک کشور ضرورت تعریفی روشن از توریسم و توریست را نشان می دهد.
همان طور که اشاره شد، توریست(گردشگر): شخصی است که از محل اقامت خود به مکان دیگری سفر می کند به شرطی که حداقل یک شب و حداکثر یک سال در آن مکان با قی بماند- این سفر صرفا نبا ید به دلیل اهداف تجاری باشد.(سازمان جهانی جهانگردی ۱۹۹۱). طبق تعریف سازمان گردشگری ملی امریکا معیار مسافت برای توریست داخلی پیمودن حداقل مسافت ۱۰۰ مایل نسبت به محل زندگی ، معیار برای توریست خارجی سفر از کشور محل اقامت به کشور دیگر می باشد.(راتلج ۱۹۹۴).
به عبارت دیگرتوریسم(گردشگری):به مجموعه فعالیتهایی اطلاق می شود که در جریان مسافرت یک گردشگر((tourist اتفاق می افتد، این فرایند شامل هر فعالیتی از قبیل برنامه ریزی سفر، مسافرت به مقصد اقامت بارگشت و حتی یادآوری خاطرات آن نیز می شود. همچنین فعا لیتهای که گردشگر به عنوان بخشی از سفر انجام می دهد .نظیر خرید کالا های مختلف و تعامل میان میزبان و میهمان را نیز در بر می گیرد. به طور کلی می توان هر فعالیتی و فعل و انفعالی را که در جریان سفر یک سیاحتگر اتفاق می افتد گردشگری تلقی کرد.(میل و موریسون ۱۹۹۲ )
همچنین مک اینتاش در سال ۱۹۹۵ بیان می دارد :مجموع عوامل و پدیده ها و روابطی که از فعل و انفعا ل بین گردشگران، سازمان های تجاری ذی ربط ، دولت کشور میزبان و سازمان های میهمان پذیر در فرایند جذب و پذیرایی گردشگران حا صل می شود.
همچنین گردشگری عبارت است از مجموعه ای از فعالیتها پدید ه ها و روابطی که از مسافرت و اقامت مردم در محلی غیر از محل اقا مت دائمشان به وجود می اید و این امر تا زمانی صادق است که اقامت موقت باشد و شامل اشتغال موقت نیز نشود ، گردشگر بیشتر نوعی فعالیت در اوقات فراغت است که طی آ ن پولی که در محل سکونت دائم کسب و جمع آوری شده است.در محل مورد بازدید یا مقصد مسافرت به دلخواه مسافرخرج می شود.(کرف و هانزیلکر ۱۹۸۴یکی دیگر از نویسندگان ، گردشگری را فعالیتی اجتماعی توصیف می کند که در بر گیرنده رفتار انسانی،استفاده از منابع،تعامل با دیگران ،اقتصاد و محیط است.(هولدن،۲۰۰۰ ،۳ )این تعریف را می توان شکلی از توسعه مفهومی این واژه در استفاده از منابع طبیعی و تعامل با محیط دانست.
در تعریف دیگری گردشگری داخلی به شرح زیر توصیف شده است:
گردشگر داخلی کسی است که از محل اقامت خود حداقل ۵۰ مایل دور شده و برای اهدافی از قبیل ، امور کاری ، تفریح ، شخصی و استراحت در محلی اقامت گزیند، مدت اقامت او میتواند کمتر از یک شب یا بیشتر باشد.سفر های بین محل کارو سکونت در این تعریف قرار نمی گیرد. (احمدی ،۱۳۷۹،۱۵)
سازمان جهانی جهانگردی اشکال مختلف گردشگری را که طبقه بندی های آماری به کار می رود ، به شرح زیر تعریف میکند:
▪گردشگر داخلی: ساکنان یک کشور که فقط داخل آن کشور مسافرت میکنند.
▪ گردشگر خارجی :گردشگری درون مرزی – افرادی که ساکن یک کشور نیستند و به آن سفر میکنند.
گردشگری برون مرزی –افراد ساکن یک کشور که به خارج از آن سفر میکنند(اعرابی و پارسائیان).
گردشگری ا گرچه یک بخش اقتصادی محسوب میشود ، آما یک فعالیت اقتصادی چند بخشی است، به همین علت اقتصاد دانان و دولت مردان طبقه بندی و هماهنگ کردن آنرا بسیار مشکل می یابند، به طور کلی تعیین محدوده گردشگری مشکل است و به همین علت فعالیتی است که هم تعریف آن و هم مدیریت آن بسیار دشوار است. به طور خلاصه می توان نتیجه گرفت که برای شناخت و برسی گردشگری یک شیوه یا نحوه بر خورد کفایت نمی کند و باید با دیدی نظام گرا وسیستمی به مطا لعه گردشگری پرداخت.
به کمک رشته های علمی کوناگون، مانند اقتصاد ، بازرگانی ، تاریخ،جغرافیا ،جامعه شناسی و......می توان درباره صنعت گردشگری تحقیق کرد.( الوانی و دهدشتی ،۱۳۷۳،۲۴ )
مارتین اوپرمان و دیوید ویور با توسعه تعریف مک اینتاش ، گلدنر و ریچی(۱۹۹۵) گردشگری را به شکل زیر تعریف نموده اند:
گردشگری مجموعه پدیده هاو روابط ناشی ازتعامل بین گردشگران،عرضه کنندگان کسب وکار،حکومتهای مقصد،جوامع میزبان،حکو متهای مبدا، دانشگاهها ،آ موزشگاههای حرفه ای و سازمان های غیر حکو متی ، در فرایند جذب ، جابجایی، میزبانی و مدیریت گردشگران و سایر بازدید کنندگان).
ویور و اوپرمان با افزودن حکو متهای مبدا ، دانشگاهها، آموزشگاههای حرفه ای و سازمانهای دولتی،لیست ذینفعان گردشگری را توسعه داده اند. (Tribe, john, ۱۹۹۷)
علاوه بر اینها، تعاریف بسیار دیگری نیز ارائه شده که به بخشی از آنها در جدول زیراشاره می شود.
سیدرفیع موسوی
کارشناس ارشد مدیریت توریسم