شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

خاطرات هاشمی رفسنجانی به روایت آقازاده دوم، مهدی


خاطرات هاشمی رفسنجانی به روایت آقازاده دوم، مهدی
&#۰۳۹;بالاخره در زمان امام، جایگاه آقای هاشمی این چنین بوده است. خاطرات تا سال ۶۳ منتشر شده اند. بگذاریم برویم جلوتر، بعد بحران ها را می بینید. دعواهای خود حاج آقا بعد از این شروع می شود&#۰۳۹;.
▪ شما و آقا محسن و آقا یاسر و فاطمه خانم، هر کدام یک جلد از خاطرات پدر را منتشر کرده اید، آیا جلد بعدی یعنی خاطرات سال ۶۴ با نام فائزه خانم منتشر خواهد شد؟
نه، سارا خانم، نوه حاج آقا، جلد بعدی را آماده می کنند.
▪ این تصمیم اما آیا برآمده از محذوریت های سیاسی نیست؟
ـ نه، ما توی این چیزها سیاسی برخورد نمی کنیم. فائزه رفته بود خارج درس بخواند. تازه برگشته و نبوده است که روی خاطرات کار کند. مطمئن باشید که مشکلی نیست. هر کس که سرش خلوت تر باشد، عهده دار کار یک جلد می شود.
در درجه اول می خواهیم که تمام فامیل درگیر این کار شوند تا بچه های فامیل، خاطرات حاج آقا را بخوانند. خود خانواده حاج آقا باید بدانند که خاطرات حاج آقا چه بوده است. اما دلیل دوم: یکسری مسایل توی خاطرات هست که به آبروی افراد ربط دارد و بنابراین باید بازبینی توسط افرادی صورت بگیرد که محرم باشند. فقط به خانواده می توان اطمینان صددرصد داشت و بنابراین اگر نکته ای در خاطرات حاج آقا باشد که سری و نظامی است یا به آبروی افراد مربوط می شود، بهتر است که از چشم افراد خانواده بگذرد تا افراد بیرونی.
▪ آقای هاشمی در انتخاب مسوول تدوین خاطرات هر سال دخالتی ندارند؟
ـ نه اصلاً
▪ با این حساب خاطرات سال ۶۸ را چه کسی آماده می کند؟
ـ نمی دانم؛ باید ببینم.
▪ یعنی سال با سال فرق نمی کند؟
ـ نه، مثلاً محسن به من زنگ زد و گفت تو فرصت کافی داری، بیا خاطرات سال ۶۲ را آماده کن. بالاخره محسن رییس دفتر نشر است.
درانتشار خاطرات تغییری صورت نمی گیرد و تنها نکاتی حذف می شوند که جنبه سری داشته باشد یا به آبروی افراد مربوط باشد. تغییرات دیگر هم صرفاً ویرایشی و لفظی است.
▪ آیا سانسورها بیشتر از این چیزی نیست که فرزند آیت الله می گوید؟ چرا مثلاً وقتی به سال ۶۰ می رسیم، ردپایی از حوادث بسیار آن سال، در خاطرات آقای هاشمی نیست؟ آیا پدر خاطرات خویش را حسابگرانه و متناسب با زمان انتشار خاطرات، می نوشته است یا که اکنون بخشی از دست نوشته های ایشان را به جبر زمان، حذف و تعدیل می کنید؟

هیچ سانسور نشده. شاید در خاطرات سال ۶۲ که من آماده کردم، کلاً دو صفحه هم سانسور انجام نشده باشد، بعد هم شما اگر بخواهید تمام اتفاقات را در یک صفحه بنویسید، چه می نویسید؟ حاج آقا مثلاً به ماهیت یک اختلاف اشاره می کرده اما وارد جزییات نمی شده چون ضرورتی نداشته و نمی شده هم که هر روز ایشان یک گزارش کامل بنویسد. حاج آقا هر روز صبح ساعت ۶ بیدار می شده، روزی ۱۰ تا ۱۲ ساعت کار می کرده و ۱۵ تا ۲۰ ملاقات روزانه داشته است. ایشان چطور باید همه روز را گزارش بدهد. مجبور به اختصار نویسی بوده است. از سوی دیگر کسی که امروز خاطره می نویسد نمی تواند فکر کند که ۲۰ سال بعد شرایط چیست تا بر آن مبنا خاطره بنویسد. اگر کسی اینقدر هنرمند باشد که بتواند شرایط ۲۰ سال بعد را پیش بینی کند، واقعاً هنرمند است.
▪ یعنی هیچ بخش در خاطرات نیست که گذاشته باشید تا ۳۰ سال دیگر منتشر شود؟
نه، اینطور نیست. شاید فقط یکسری جملات سری باشد که حذف شده اند.

- مهدی هاشمی در شهادت سخن خویش به دو خاطره ای اشاره می کند که در خاطرات ۶۳ پدر، حاشیه پردامنه ای ایجاد کرده است. یکی از آنجایی که اکبر هاشمی رفسنجانی، روایتگر خستگی امام خمینی از عهده داری مسوولیت رهبری است و دیگر آنجایی که او توافق با امام برای حذف شعار مرگ بر شوروی و مرگ بر آمریکا را روایت می کند -
▪ دلیل حاشیه ساز شدن سخنان اخیر هاشمی در چیست؟
حاج آقا را چون روز به روز تضعیف کرده اند، بیشتر هدف حمله قرار می گیرد.
▪ بعضی ها می پرسند که چرا آقای هاشمی از سال ۶۰ به بعد خاطرات روزانه داشته است. مثلا علی اصغر حاج سید جوادی جزوه ای در آورده و در آن پرسیده است که آیا آقای هاشمی بعد از حذف غیر خودی ها و یکدست کردن قدرت، خاطره نویسی را آغاز کرده است؟

بالاخره این حرف ها هست. تاریخ نویسی این حرف ها و بحث ها را دارد . آقای هاشمی سال ۶۰، تازه خاطره نویسی روزانه را شروع کرده بود. نمی توان برای این تصمیم، دلیل تراشی کرد.
▪ شنیده ایم که خاطرات آقای هاشمی را رهبری هم قبل از چاپ می خوانند، درست است؟
سال ۶۰ و ۶۱ را قبل از چاپ فرستادیم خدمت رهبری تا ایشان هم بخوانند. ایشان هم خواندند و هیچ نظر خاصی هم ندادند.
▪ چرا ۶۲ به بعد را ندادید؟
دلیل خاصی نداشت. ما می خواستیم فقط ایشان را در جریان چگونگی کار، در ابتدای آن قرار دهیم.
▪ تا حالا چند نامه و سند مهم در خاطرات آقای هاشمی منتشر شده است که یکی از آنها، نامه پنج نفر از سران حزب جمهوری به اما درباره بنی صدر است که نامه تند و صریح است. چه الزامی بوده است که این نامه ها در خاطرات بیایند؟
ـ در خاطرات هر سال نامه یا اسناد مهمی که به خاطرات آن سال مربوط باشد را حاج آقا دارد و می دهد تا ما منتشر کنیم.
▪ آیا هیچ هدف سیاسی در انتشار این نامه ها وجود ندارد؟
ـ به هیچ وجه، اصلا این نامه ها که برای اولین بار منتشر نشده اند. در خانه مردم بوده اند. این نامه ها، به هیچ وجه سری و محرمانه نیستند.
▪ چندی پیش [آقای] اکبر هاشمی رفسنجانی پاسخ امام به نامه محسن رضایی و فرماندهان سپاه در اواخر جنگ ایران و عراق را منتشر کرد. چرا آقای هاشمی این نامه را منتشر کردند؟
ـ آن نامه اما هم قبلا منتشر شده بود و به هیچ وجه سری و محرمانه نبود.
بالاخره در آن نامه آقای رضایی به نکاتی اشاره شده بود که طرح آن در آن موقعیت، به عقیده برخی منتقدان، به صلاح نبود.
آن نامه امام در جبهه پخش شده بود. نامه ای که بیش از صدها نفر آن را خوانده باشند که دیگر سری نیست. نامه ای که تمام فرماندهان سپاه آن را خوانده اند و تا سطوح پایین سپاه هم به دست نیروها رسیده و در جمع مسوولان نظام هم خوانده شده است که محرمانه نیست. بعد هم، این نامه را قبلا آقای منتظری چاپ کرده بود. نظر آقای هاشمی این بود که من دیدم در تاریخ جنگ تحریفی دارد صورت می گیرد که مجبور شدم نامه را منتشر کنم. حتی بعد از انتشار نامه امام، یکی از نزدیکان حاج احمد آقای آمد و از حاج آقا تشکر کرد و گفت شما یک بار بزرگ را از دوش من برداشتید، چون مرحوم حاج احمد آقا هم گفته بود به من که اگر زمانی شما دیدید در خصوص جنگ تحریفی دارد صورت می گیرد، این نامه را منتشر کن. یکی از مسسولان دولتی که در حد وزیر و بالاتر بود به من گفت که چرا این نامه را منتشر کردید. من هم گفتم که این نامه را تا حد بخشداری های زمان امام هم خوانده بودند و به شوخی گفتم احتمالا شما آن زمان بخشدار هم نبودید. تقصیر ما چیست. نامه ای باید چاپ می شد. البته درست است که وقتی آقای هاشمی این نامه را منتشر می کند، قضیه بزرگتر می شود اما این ربطی به سری بودن یا نبودن نامه ندارد.
بالاخره آقای شریعتمداری می گوید که بنا بر گفته امام، اسناد مربوط به ایشان را دفتر نشر آثارشان باید منتشر کند یا صدا و سیما بر اساس آرشیو موجودش.
این نامه امضای امام را دارد. و قطعیت اش غیر قابل انکار است و مصداقا ربطی به گفته آقای شریعتداری پیدا نمی کند.
کلامی می گوییم. اصلا ربطی به این نامه هم ندارد. امام بالاخره چنان وصیتی کرده است. حتی این بحث خسته شدن امام خمینی از رهبری که در خاطرات جدید آمده چه بسا شامل این حکم بشود.
کسی نمی تواند جلو کسی را بگیرد تا خاطرات شخصی اش را نگوید. این حق طبیعی هر فردی است. اگر کسی از این خاطرات یا نامه ها بخواند استفاده سیاسی کند، ما هم مخالفیم.
▪ یعنی الان استفاده سیاسی نشده.
ـ نه
بالاخره این نامه، تفوق آقای هاشمی در ماجرای جنگ را نشان می دهد. اینها ما به ازای سیاسی دارد.
اگر چنین استنباطی صورت می گیرد، طبعا مطابق با واقع بوده است اما هیچ هدفی جز تبیین نظر اما در کار نبوده است. اگر آقای هاشمی جلو تحریف تاریخ جنگ و دفاع شرافتمندانه مردم را نگیرد، چه کسی می تواند؟ اما بهرحال استفاده سیاسی از انتشار آن نشده است. این را هم بدانید که آن نامه سند سری محسوب نمی شود.
▪ آن نامه امام درباره جنگ را آقای هاشمی از کجا آورده بود؟
ـ امام، یک نسخه از تصویر آن را به حاج آقا داده بودند.
مبتنی بر خاطرات آقای هاشمی، ایشان یک نقش بالادست و متعال کننده را در تمامی بحران های سیاسی کشور دارند و حل رجوع همه نیروهای سیاسی از چپ تا راست هستند. چنین روایتی آیا سوال برانگیز نیست و بیشتر از آنکه تاریخی باشد، سیاسی به نظر نمی رسد؟
بالاخره در زمان امام، جایگاه آقای هاشمی این چنین بوده است. این را شما بدانید که خاطرات اکنون تنظیم نمی شود بلکه صرفاً منتشر می شود.
▪ یعنی هیچ جا، خود آقای هاشمی با بحران مواجه نشده اند؟
ـ خاطرات تا سال ۶۳ منتشر شده اند. بگذاریم برویم جلوتر، بعد بحران ها را می بینید. دعواهای خود حاج آقا بعد از این شروع می شود.
▪ چرا زمانی خاطرات را برای چاپ به روزنامه جمهوری اسلامی و جام جم و همشهری داده اند و چرا تنها به روزنامه های دولتی چنین مجوزی داده شده بود؟
ـ این سیاست خود ایشان است و به ما مربوط نیست. معمولاً به این دلیل انتشارش بعهده آنان سپرده می شد که تیراژ آنها بالاتر بوده است. دلیل سیاسی نداشت. یک زمان به همشهری می دادیم که این طرفی بود و یک زمان به جام جم آن طرفی بود، سیاستی در کار نبود است.
این پدیده هم خودش سیاستی است، شاید به دنبال بالانس کردن بوده اید.
نه، تیراژ مهم بوده است. یک بار آقای عطریانفر آمد و خاطرات را خواست و یک بار هم آقای لاریجانی آمده بود و خاطرات را خواست که دادیم.
خاطرات هاشمی رفسنجانی را اما پیش از انتشار یک نفر حتماً باید بخواند.
مادرم عفت خانم خاطرات حاج آقا را قبل از انتشار یک بار می خوانند. - در خانواده هاشمی تنها اکبر هاشمی نیست که هر روز خاطره خویش می نویسد که همسر آیت الله نیز خاطرات روزنامه خود را ثبت می کند- خاطرات مادرم، بیشتر خانوادگی است. به مسایل سیاسی هم حاج خانم از زاویه سیاسی گاهی می پردازند. حاج خانم از اول توی مبارزه بوده است اما علاوه بر ابوی و والده، خاطره نویسی در خانواده هاشمی رفسنجانی به یک سنت تبدیل شده است. محسن هم مرتب می نویسد. البته ما موردی می نویسیم. من خودم گاهی خاطره مهمی اگر باشد به صورت موردی می نویسم.
منبع : رودسر نیوز


همچنین مشاهده کنید